حرکت خاص شهید مطهری و فداکاری آیت الله مهدوی‌کنی

جهان نیوز . ۱۴۰۳/۷/۲۹،‏ ۱۳:۱۶


داغ کنيد+۰
کد مطلب : 901664
تاریخ انقلاب؛ شماره ۱۰
ساعت حدود یازده و نیم شب بود که ناگهان شهید مطهری سراسیمه از اتاق دیگر وارد شدند و گفتند: چه نشسته اید که امکان دارد فاجعه ای رخ دهد. گفتیم چه شده؟ گفتند: الان این نهضتی ها و بعضی از این وزرای نهضت آزادی با آقای لاهوتی در محضر امام هستند.
گروه تاریخ جهان نیوز: پس از پیروزی انقلاب مراکز نظامی و انتظامی به دست مردم افتاد. امام  خمینی دستور دادند که انتظامات شهری در مساجد تحت نظارت علما و روحانیون قرار گیرد. کمیته‌ها نيرویی خودجوش و متشکل از مردم بود.

دولت موقت با ادامه کار کمیته های انقلاب موافق نبود و معتقد بود که شهربانی و ژاندارمری مسئول حفظ انتظامات است؛ ولی غافل از اینکه در آن موقع شهربانی و ژاندارمری وجود خارجی نداشت.

علاوه بر آن شهربانی و ژاندارمری رژیم سابق با ساختار انقلاب سنحيت نداشت و تصفیه ضروری بود. از آنجا که مقررات جدید هم در شورای انقلاب تنظیم نشده بود و همان قوانین قبلی در دادگستری اعمال می‌شد، لذا یک فرد کمیته‌چی به عنوان ضابط دادگستری تلقی نمی شد.

خود آقای مهندس بازرگان گاهی تلفن می زد. یادم است گاهی هم در سخنرانی هایش به بچه های کمیته حمله میکرد. به یاد دارم که ایشان هر شب جمعه از تلویزیون سخنرانی میکرد و هفته ای یک شب گردش کار دولت را گزارش می نمود و از همین سخنرانی ها به نیروهای خودجوش انقلاب حمله می کرد. بعد هم بنی صدر که الى ماشاءالله با کمیته مخالفت می‌کرد.

 وقتی انقلاب پیروز شد؛ این کمیته ها در آغاز حدود ۱۵۰۰ کمیته بود. در شهرهای مختلف این کار به صورت خودجوش توسط علما و بزرگان صورت گرفت. پس از تشکیل کمیته بحث این بود که چه کسی مسئول کمیته ها بشود. آنهایی که سابقه تشکیلاتی داشتند دنبال افرادی بودند که بتوانند با او معامله کنند. مرحوم آقای لاهوتی فردی انقلابی و علاقه‌مند به امام بود ولی روحیه ای داشت که بیشتر میتوانست با آقایان نهضتی‌ها و مجاهدین و حتی بنی صدر بسازد، چون سوابقی داشت و یکی از فرزندانش هم جزو مجاهدین خلق بود. آنها با واسطه هایی پیشنهاد داده بودند که آقای لاهونی مسئول کمیته ها بشود.

امام در آن وقت در مدرسه علوی تشریف داشتند. ما با دوستان در روز دهم یا یازدهم اسفند نشسته بودیم. این قدر یادم است که مرحوم شهید بهشتی، شهید باهنر، آقای هاشمی، آیت الله خامنه‌ای، آیت الله مفتح، آیت الله محلاتی، آیت الله شاه آبادی و آقای ناطق نوری در آن جلسه حضور داشتند. در اتاقی نشسته بودیم و از جریانات و اوضاع مملکت صحبت می‌کردیم.

ساعت حدود یازده و نیم شب بود که ناگهان شهید مطهری سراسیمه از اتاق دیگر وارد شدند و گفتند: چه نشسته اید که امکان دارد فاجعه ای رخ دهد. گفتیم چه شده؟ گفتند: الان این نهضتی ها و بعضی از این وزرای نهضت آزادی با آقای لاهوتی در محضر امام هستند و امام حکم فرماندهی نیروهای انقلابی را برای آقای لاهوتی نوشته اند و بناست ساعت ۱۲ از رادیو پخش شود و این فاجعه است.

نه از جهت خود آقای لاهوتی که خود آقای لاهوتي آدم بدی نیست ولی ایشان فردی عاطفی و به یک معنا احساسی و ساده است. اینها دورش را گرفته اند و ممکن است برگ حیاتی انقلاب یعنی نیروهای مسلح را در اختیار اینها قرار دهد و این خیلی خطرناک است.

خلاصه آقای مطهری در اینجا هم با انگیزه نجات امت به پاخاستند و از آقایان استمداد طلبیدند. آقایانی که نشسته بودند گفتند حالا چه کار کنیم؟ ایشان فرمودند یکی از شماها مسئولیت کمیته ها را بپذیرید؛ بعد یک فکری میکنیم.


 
پس از گفتگوی کوتاه با آقایان حاضر در جلسه و عدم پذیرش آنها بالاخره قرعه به نام بنده افتاد. گفتم این کار، کار من نیست و من بلد نیستم اصلاً کمیته یعنی چه؟ گفتند: حالا فعلاً شما قبول کنید. من گفتم که به تنهایی نمی توانم این کار را بکنم. آقای مطهری گفتند من شما را در اوایل کار کمک میکنم. آیت الله مفتح هم کمک گفتند من هم می کنم و همین الان قول میدهم. البته بعد آقای ناطق هم آمدند، علی ایها الحال بنده قبول کردم.

آقای مطهری از همان جا به خدمت امام رفتند و عرض کردند شما دو سه دقیقه ای به این اتاق کناری تشریف بیاورید؛ امام از پیش آنها به آن اتاق آمدند. مرحوم مطهری گوشزد کردند که این جریان جریان خطرناکی است. آقای لاهوتی آدم بدی نیست اما اینها که دورش را گرفته اند آدمهای خطرناکی هستند و مصلحت نیست که شما این حکم را برای ایشان بنویسید. ناگفته نماند که حضرت امام نسبت به آقای مطهری بیش از همه علاقه و ایمان داشتند.

ضمناً ایشان مسئله تفکیک کمیته و سیاه را هم طرح کردند؛ به خصوص برای اینکه کار شدنی باشد گفتند که آقای لاهوتی را برای سپاه بگذاریم - آن وقت هنوز سپاه شکل نگرفته بود - امام گفتند: پس چه کسی کمیته را قبول می‌کند؟ گفتند آقای مهدوی اعلام آمادگی کرده؛ امام گفتند که اشکالی ندارد و حکم سرپرستی کمیته‌ها به طور موقت به نام حقیر صادر گردید.

من همان جا حکم را گرفتم و هم اکنون این حکم به خط شهید مطهری و امضای حضرت امام نزد حقیر موجود است.

آقای لاهوتی با وجود اینکه با من خیلی دوست بودند در همان جا از این کار ناراحت شدند؛ چون هم زندان و هم پرونده بودیم و از دوران طلبگی در قم با هم سوابق دوستی داشتیم ایشان هم نسبت به آقای مطهری موضع گیری کرد و هم نسبت به آیت الله بهشتی در سخنرانی پرخاش و توهین نمود.

به هر حال آنها دورش را گرفته بودند و این بنده خدا را رها نکردند تا بالاخره گرفتارش کردند و به تدریج او را از امام و یارانش دور کردند.


کتاب خاطرات آیت الله مهدوی کنی؛ تدوین دکتر غلامرضا خواجه سروی
انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی


ماجرای پنج دقیقه خواب اضافی آیت الله مهدوی کنی

گلایه خانواده شهید باهنر از آیت الله مهدوی کنی چه بود؟
https://jahannews.com/vdcd9f0noyt0z96.2a2y.html
jahannews.com/vdcd9f0noyt0z96.2a2y.html
# تگ ها
کمیته های انقلاب اسلامیتاریخ انقلابآیت الله مهدوی کنی
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما
مطالعه خبر در منبع

نظرات کاربران
    برای ارسال نظر، لطفا وارد شوید.

    اخبار مشابه