رستگاری  در مقام رضــا

کیهان . ۱۴۰۳/۸/۲،‏ ۲۰:۰۲


منصور حسینی
رستگاری و دستیابی به فوز عظیم در گرو رضای الهی است. بنابراین انسان اگر بخواهد رستگاری خویش را تامین و تضمین کند باید فکر و ذکرش رضای خدا باشد؛ زیرا با چنین شرایطی است که به معنای واقعی به سلامت به خیر و سعادت ابدی دست می‌یابد و از هر گونه شقاوت و رنج تن و روان می‌رهد.
هر کسی دوست دارد تا به رستگاری برسد که بالاترین و برترین درجات و مقامات انسانی است؛ اما بسیاری از مردم از نظر مصداقی به خطا می‌روند و رستگاری را در دنیا در خوشبختی و آسایش و آرامش دنیوی می‌جویند؛ در حالی که همه آنچه انسان در دنیا از قدرت و ثروت و آرامش و آسایش به دست می‌آورد، متاع اندک و خوشبختی موقت و زودگذر است؛ زیرا انسان باید توجه داشته باشد که نظام کنونی هستی در نهایت جمع شده و تبدیل به نظام دیگری خواهد شد که از آن به آخرت یاد می‌شود؛ اگر انسان بخواهد رستگاری و خوشبختی را به شکل ابدی و کلان و تمام تجربه کند آن را در آخرت بجوید و چنان‌که گفته شد دستیابی به رستگاری ابدی تنها در سایه رضای الهی امکان‌پذیر است و اگر کسی طالب رستگاری ابدی است لازم است راه‌های رضایت جویی خدا را به دست آورد تا بتواند به این مهم دست یابد.
رضایت دو سویه خالق و خلق
بهترین حالت در مسئله رضا آن است که رضایت دوسویه خالق و خلق تحقق یابد که از آن به 
«راضیه مرضیه» برای نفس مطمئنه(فجر، آیات 27 تا 30) تعبیر می‌شود؛ زیرا خدا از آنان راضی و آنان هم از خدا راضی هستند.(مائده، آیه 119؛ توبه، آیه 100؛ مجادله، آیه 22)
البته رضایت خدا به معنای خشنودی از عمل بنده در چارچوب سنت‌ها و قوانین الهی و بخشیدن پاداش از جمله فلاح و فوز عظیم به بنده است. مراد از رضایت بنده از خدا این است که بنده به قضای الهی و کارهای تکوینی خدا و نیز احکام تشریعی و قوانین آن راضی باشد و در مقام جزم و عزم بدان ایمان داشته و عمل نماید و هرگز هیچ کراهت و ناخرسندی نسبت به قضای الهی و احکام و سنت‌های دین آسمانی در تکوین و تشریع نداشته باشد.(مفردات الفاظ قرآن کریم، ص 356؛ المیزان، ج 9، ص 375) انسان، زمانی راضی از خالق خواهد شد که به این ایمان قطعی در فکر و ذکر و دل و جانش برسد که مقدرات و قضای الهی تامین‌کننده خیر و مصلحت واقعی اوست. 
بنابراین، به ظاهر آن قضا و قدر توجه نمی‌کند که بسیاری از آنها در قالب ابتلائات شر و فتنه‌های سخت انجام می‌شود.(بقره، آیه 61؛ توبه، آیه 59؛ انبیاء، آیه 35) خدا در آیات پیش گفته به این نکته توجه می‌دهد که رضایت به قضا و قدر الهی برای بنده خیر است.(مجمع البیان، ج 5 و 6، ص 63) باید به این نکته قرآنی توجه داشت که اصولا رحمت و فضل الهی مقدم بر هر چیزی است و مخلوقات با رحمت الهی خلق شده‌اند.
(هود، آیه 119) همچنین محبت الهی بر محبت خلق مقدم است و گام اول را خدا بر می  دارد و این خدا است که عاشق مخلوق خویش است.(مائده، آیه 54) چنان‌که نخست خدا به سوی خلق باز می‌گردد و توبه می‌پذیرد و سپس خلق توبه می‌کند و به سوی خدا باز می‌گردد؛ همچنین این خدا است که نخست راضی می‌شود و خلق به تبع رضایت الهی راضی می‌شود؛ این خدا است که وقتی راضی می‌شود، کاری می‌کند تا خلق نیز به قضا و قدرش راضی شود. (مائده، آیه 119؛ توبه، آیات 20 و 21؛ تفسیر کبیر، فخر رازی، ج 6، ص 16)
به سخن دیگر، همان گونه که رحمت الهی مقدم بوده و خلقت در سایه آن رخ داده، رضایت خدا نسبت به خلق موجب می‌شود تا خلق نیز نسبت به قضا و قدر الهی رضایت دهد و این‌گونه تحت صلوات و درود الهی و رحمت خاص او قرار گیرد و دوباره از رحمت خدا در شکلی دیگر بهره‌مند شود.(بقره، آیات 156 و 157)
در چنین شرایطی است که انسان در جرگه بندگان خاص الهی وارد می‌شود و خدا به عنوان «عبادی» از او یاد می‌کند یا در جرگه حزب‌الله قرار داده و برایش هدایت و رحمت خاص و صلوات ویژه دارد.(همان؛ فجر، آیات 27 تا 30؛ مجادله، آیه 22) حتی اگر انسان گرایش باطنی و قلبی به امری نداشته باشد که قدر و قضای الهی است، اما باید بدان رضایت دهد؛ زیرا خیر و رستگاری او در آن است.(بقره، آیات 155 تا 157 و 216؛ نساء، آیه 19)
رضایت الهی در سایه ایمان و عمل صالح
رستگاری در سایه رضایت الهی به دست می‌آید(مائده، آیه 119؛ توبه، آیه 100؛ مجادله، آیه 22) و رضایت خدا زمانی تحقق می‌یابد که انسان بر اساس سنت‌های حاکم بر هستی زندگی کند و رفتار نماید. بر همین اساس، این افراد از هر گونه فجور از قبیل خباثت و پلیدی(مائده، آیه 100)، رسوم جاهلی سفیهانه(بقره، آیه 189)، بخل(حشر، آیه 9)، مسکرات و قمار و ظلم‌های دیگر(بقره، آیه 189؛ مائده، آیه 90) پرهیز دارند.
از نظر قرآن، ایمان به خدا(توبه، آیات 99 و 100)، ایمان به قرآن و کتب آسمانی و رسالت پیامبران(بقره، آیات 4 و 5)، اخلاص در کارها برای خدا(روم، آیه 38)، ادای حقوق مالی از زکات و صدقات به مستحقان آن و انفاق(همان؛ بقره، آیات 3 و 5)، اطاعت از خدا و پیامبر و معصومان از اهل بیت عصمت و طهارت(نساء، آیات 13 و 59؛ اعراف، آیه 157؛ البرهان، ج 2، ص 593، حدیث 1)، فعالیت در چارچوب اصول اخلاقی عدالت و امانت(مؤمنون، آیات 1 و 8)، کسب تقوا و تزکیه(بقره، آیات 2 و 5؛ اعلی، آیه 14؛ شمس، آیه 9)، پایبندی به حدود الهی(توبه، آیات 111 و 112)، انجام عبادت شرعی و عبودیت و بندگی خدا(همان)، داشتن خشوع و خشیت(مؤمنون، آیات 1 و 2؛ نور، آیه 52)، التزام به اصول اخلاق فطری چون صداقت(مائده، آیه 119)، وفای به عهد(مؤمنون، آیات 1 و 8)، امر به معروف و نهی از منکر(آل عمران، آیه 104؛ توبه، آیات 111 و 112) و مانند آنها مهم‌ترین عوامل رضایت و نیز رستگاری انسان است.
بنابراین، کسانی که بر خلاف سنت‌ها و قوانین حاکم بر هستی کفر می‌ورزند و عصیان و فسوق دارند، هرگز رستگاری را تجربه نخواهند کرد؛ زیرا به جای رضایت الهی، غضب خدا را به جان خریده‌اند. (مؤمنون، آیه 117؛ یونس، آیه 17؛ کهف، آیات 15 و 20؛ انعام، آیه 11)
بر این اساس خدا به کسانی که اهل اذیت و آزار(احزاب، آیات 69 و 71)، بخل(حشر، آیه 9)، بی‌عفتی و بی‌حیایی(نور، آیه 31؛ یوسف، آیه 23)، دنیاطلبی(آل عمران، آیه 185)، ظلم(انعام، آیات 21 و 135)، رباخواری(آل عمران، آیه 130)، شرابخواری
(مائده، آیه 90)، کفر و کفران(مؤمنون، آیه 117؛ یوسف، آیه 23) و مانند آنها هستند هشدار می‌دهد که هرگز رستگار نمی‌شوند؛ زیرا بر خلاف رضایت خدا، غضب او را به جان خریده‌اند.
مطالعه خبر در منبع

نظرات کاربران
    برای ارسال نظر، لطفا وارد شوید.