مدرنیته، عامل اصلی کاهش جمعیت در ایران

اکو نیوز . ۱۴۰۳/۸/۶،‏ ۱۱:۰۷


اقتصاد ایران: براساس پژوهش‌های جامعه‌شناختی، تهاجم فرهنگی و تاثیرات مدرنیته باعث تغییر نگرش‌های اجتماعی نسبت به فرزندآوری در ایران شده است. رواج ارزش‌های فردگرایانه و سبک زندگی غربی، جوانان را به سوی انتخاب‌های شخصی‌تر و کاهش تمایل به تشکیل خانواده و فرزندآوری سوق داده است. این تغییرات در کنار نگرانی‌های اقتصادی و اجتماعی، کشور را به سوی بحران سالخوردگی سوق داده است و برنامه‌های تشویقی و مشوق‌های دولتی تاکنون نتوانسته‌اند به بازگشت نرخ باروری کمکی کنند.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه شهروند، براساس یافته‌های مطالعات جامعه‌شناختی، تهاجم فرهنگی سبب شده جوانان بیشتر به سمت ارزش‌های فردگرایی و آزادی‌های شخصی گرایش پیدا کنند که همین مساله ممکن است به کاهش تمایل به فرزندآوری منجر شود. تحقیقات مختلفی هم این مساله را ثابت کرده‌اند که با افزایش سطح تحصیلات، افراد به برنامه‌ریزی خانواده و کنترل تعداد فرزندان توجه بیشتری دارند.

این موضوع به‌ویژه در جوامع شهری که تحت‌تأثیر فرهنگ‌های غربی قرار دارند، مشهود است. البته رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی به عنوان منابع اصلی اطلاعات، نقش مهمی در شکل‌دهی به نگرش‌ها و رفتارهای اجتماعی دارند. ترویج سبک زندگی غربی و تصورات غیرواقعی از زندگی خانوادگی می‌تواند به کاهش تمایل به فرزندآوری منجر شود.

برخی از پژوهش‌ها نشان داده‌اند خانواده‌ها به دلیل نگرانی از آینده اقتصادی و اجتماعی، تمایل کمتری به فرزندآوری دارند. این نگرانی‌ها به‌ویژه در جوامع شهری و در میان طبقات متوسط و بالا بیشتر دیده می‌شود. این مطالعات نشان‌دهنده آن است که تهاجم فرهنگی به عنوان یک عامل مؤثر در تغییر نگرش‌ها و رفتارهای اجتماعی در زمینه فرزندآوری در خانواده‌های ایرانی عمل می‌کند.

از سال ١٣٥٥ تا ١٣٧٥ جمعیت کشورمان افزایش دوبرابری را تجربه کرد. به گفته منصوره‌سادات مرتضوی، مدیر واحد تهران پژوهشکده زن و خانواده اما از اواخر دهه ١٣٦٠ سیاست‌های کنترل جمعیت در جامعه اجرایی شد. بنابرنظر مرتضوی اما چیزی که در این میان مغفول ماند، این بود که مساله جمعیت کشور نیاز به سیاست‌ها و برنامه‌ریزی‌های درستی داشت که کاهش جمعیت منجر به یک بحران نشود.


او می‌گوید: «واژه‌های تنظیم خانواده، بهداشت باروری و کنترل جمعیت در سیاست‌های کنترل جمعیت بارها تکرار شده‌اند.» او ادامه می‌دهد:«واژه تنظیم خانواده به دستورالعمل‌هایی اطلاق می‌شود که فاصله میان بارداری زنان را کنترل می‌کند. البته سیاست تنظیم خانواده نادانسته در نهایت منجر به کاهش جمعیت خانواده می‌شود.»

بنابر گفته‌های مرتضوی، بهداشت باروری در کاربرد وسیع جهانی‌اش به سلسله رفتارهایی اشاره دارد که هدف اصلی‌اش، ایمن‌سازی روابط جنسی است. در جوامع غربی توجهی به موضوع خانواده نمی‌شود و در مقابل روابط جنسی هم آزاد است، بنابراین مساله بهداشت باروری در این جوامع اهمیت بالایی دارد.

بنابر گفته‌های منصوره‌سادات مرتضوی، عوامل مختلفی بر کاهش و افزایش جمعیت موثر هستند. مرتضوی می‌گوید: «درصد جوانی و پیری جمعیت، مرگ و میر به ویژه مرگ و میر کودکان، استانداردهای فرهنگی پدران و مادران، جنگ‌ها و مناقشات و آگاهی دادن به جامعه عواملی هستند که در افزایش و کاهش جمعیت جوامع تاثیر دارند.» او ادامه می‌دهد: «زندگی مدرنیته سبب شده سن ازدواج در میان جوانان به خصوص زنان بالا برود. سبک زندگی غربی زنان را ترغیب کرده تا در محیط‌های کاری حاضر شوند.

همه این عوامل بی‌شک در کاهش و افزایش جمعیت تاثیرگذار هستند.»‌این مدرس دانشگاه معتقد است سه عامل بر سیاست‌های کنترل جمعیت موثر هستند. او عامل اول را نظام سرمایه‌داری می‌داند و اظهار می‌کند: «اگر ما تاریخ جهش‌های اقتصادی جهان به‌ویژه در کشورهای توسعه‌یافته را مطالعه کنیم، متوجه می‌شویم که سیاست‌های کنترل جمعیت همواره تابعی از وضعیت اقتصادی یا به تعبیر درست‌تر متناسب با خواست نظام‌های سرمایه‌داری بوده است.» مرتضوی بیان می‌کند: «ساختارهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و جمعیتی در نظام سرمایه‌داری به‌گونه‌ای طراحی می‌شوند که بتوانند به شکل سیال در اختیار این نظام قرار بگیرند. سیاست‌های مربوط به کنترل جمعیت، تنظیم خانواده و بهداشت باروری هم از این موضوع مستثنا نیستند.»

مرتضوی عنوان می‌کند: «هرگاه نظام سرمایه‌داری برای حفظ چرخه تولید و مصرفش به افزایش جمعیت نیاز داشته آن را توصیه و راهبری کرده است. البته هر زمان هم کاهش جمعیت برای حفظ و تداوم این نظام مطلوب بوده به کاهش جمعیت روی آورده‌ است. بنابراین اولین و مهم‌ترین عامل موثر بر سیاست‌های کنترل جمعیت، نظام سرمایه‌داری و اهدافی است که این نظام دنبال می‌کند.»


این مدرس دانشگاه عامل موثر بعدی را دولت‌های رفاه می‌داند و می‌گوید: «پیرو تغییرات گسترده‌ای که در ساختار فرهنگی - اجتماعی غرب اتفاق افتاد، دولت‌های رفاه با ایده پیشرفت‌گرایی اجتماعی برنامه‌ریزی کردند. تلاش این دولت‌ها این بود که در همه عرصه‌های زندگی شهروندان وارد شوند و آنها را مدیریت کنند.»

مدیر واحد تهران پژوهشکده زن و خانواده عنوان می‌کند:«صرف‌نظر از تحولاتی که در شیوه‌های زندگی و رفتار افراد در میانه‌های قرن بیستم اتفاق افتاد، دولت‌های رفاه مستقیم و غیرمستقیم بر خانواده‌ها تاثیر گذاشتند.» او اظهار می‌کند: «دولت‌های رفاه برای رساندن اعضای خانواده به حداکثر آسایش با تمرکز بر آموزه‌های فردگرایانه که نگاه لیبرالی و غربگرایانه است، تامین رفاه شهروندان را به‌عهده گرفتند. در نتیجه هزینه این دولت‌ها بالا رفت، بنابراین دولت‌ها برای کاهش هزینه‌ها و مسئولیت‌هایشان، خانواده‌ها را تشویق به کوچک شدن کردند و مهم‌ترین راهبردی که به کار بستند بحث کنترل جمعیت بود.»

بنابرنظر مرتضوی، مدرنیته با تمام مولفه‌ها و جنبش‌هایی که از دلش جوشید، شیوه زندگی انسان‌ها را در حد نهایت دگرگون کرده است. او معتقد است مدرنیته با تغییر الگوی خانواده، آزادی جنسی، اشتغال زنان، افزایش هزینه‌های نگهداری بچه‌ها به دلیل سیاست‌های مصرف‌گرایانه، پیدایش تکنولوژی‌های جلوگیری از بارداری، شهرنشینی و بسیاری عوامل دیگر در کاهش جمعیت جوامع تاثیر داشته است.

این مدرس دانشگاه می‌گوید: «کاهش جمعیت تحت‌تاثیر مدرنیته در یک فرآیند زمانی طولانی رخ داده است، بنابراین بر رفتار افراد رسوخ کرده و به عادت آنها بدل شده است.»او ادامه می‌دهد: «به همین دلیل است که دولت‌ها با تبلیغات و سیاست‌های تشویقی نتوانستند شهروندان را ترغیب به ازدواج و فرزندآوری کنند چون مدرنیته ساختار زندگی آنان را در راستای کاهش جمعیت قرار داده بود.

درواقع شهروندان متقاعد شدند، فرزندآوری به دردسرهایشان ‌اضافه می‌کند.» بنابر گفته‌های مرتضوی با همه این مسائل نتیجه می‌گیریم کشور ما نیز تحت‌تاثیر فرهنگ مدرنیته قرار گرفته است برای همین از اواخر دهه ٦٠ به مرور زمان در فرهنگ‌مان رسوخ کرده و به مسائل مختلفی دامن زده است.

بنابرنظر پژوهشگر حوزه خانواده مهم‌ترین پیامد کم‌جمعیتی، کاهش نشاط اجتماعی و اقتصادی است. مرتضوی معتقد است رونق اقتصادی به نیروی جوان وابسته است، بنابراین با پیری جمعیت صاحبان قدرت و سرمایه احساس خطر می‌کنند. او می‌گوید: «نیروی جوان باعث پویایی جامعه است و اغلب جهش‌های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی از دل همین نیروهای جوان به جریان می‌افتد.»

این مدرس دانشگاه ادامه می‌دهد: «به دلیل اهمیت نیروی جوان در کشوری مانند کانادا روی مهاجرت‌پذیری سرمایه‌گذاری شده است، البته در برخی ایالت های کانادا در مساله زادآوری امکانات ویژه‌ای برای شهروندان در نظر گرفته شده تا آنها را ترغیب به زادآوری کنند.» مرتضوی معتقد است اعمال سیاست‌های کاهش جمعیت در بازه زمانی طولانی در کشورمان سبب شده، رفتارهای زادوولد در افراد و خانواده‌ها تغییر کند و در مقابل شاهدیم عادت‌های نوین مدرنیته جایگزین آنها شده است، بنابراین جوان کردن جمعیت و تغییر این عادت‌ها به سهولت امکان‌پذیر نیست.

مرتضوی با اشاره به بیانات رهبری در بیانیه گام دوم که یکی از مهم‌ترین عناصر در حوزه تمدن‌سازی در مسیر انقلاب اسلامی را عنصر جوانان بیان کرده‌اند، می‌گوید: «افزایش جمعیت جوانِ کشورهای اسلامی مساله مهمی است که از سوی قدرت‌های استعماری یک خطر تلقی می‌شود.» او ادامه می‌دهد: « ساموئل هانتینگتون در یکی از کتاب هایش اشاره کرد و به نقش روزافزون مسلمانان اشاره کرده و معتقد است تمدن اسلام، تمدنی است که چالش‌های آن تا حدودی متفاوت با سایر تمدن‌هاست.

تمدن اسلامی ریشه در نوعی پویایی جمعیت دارد، بنابراین رشد بالای زادوولد در اغلب کشورهای اسلامی این چالش‌ها را متفاوت کرده است. امروزه بیش از ٢٠درصد جمعیت جهان اسلام را جوانان ١٥ تا ٢٥سال تشکیل می‌دهند، بنابراین تحلیلگران غربی نسبت به جوانان کشورهای اسلامی هراس دارند.» مرتضوی اظهار می‌کند: «با توجه به شرایطی که جهان امروز تجربه می‌کند باید موازنه جمعیت جوان و تحصیلکرده جهان به‌گونه‌ای پیش برود که همه‌چیز به نفع کشورهای اسلامی رقم بخورد. واقعیت امر این است که تغییر در ترکیب جمعیتی، معادله‌های فراوانی را دچار دگرگونی می‌کند.»

در ابتدای فصل ١٦ و ماده ٧٩ برنامه هفتم توسعه اهداف پنج سال آینده کشور در حوزه جمعیت مشخص شده است. این اهداف شامل ترویج الگوی صحیح همسرگزینی، کاهش میانگین سن ازدواج، افزایش نرخ باروری کل به ٢,٥، افزایش نرخ ازدواج و کاهش نرخ طلاق و همچنین کاهش ٣٠درصدی سقط غیرقانونی جنین است.


به گفته مرتضوی در دولت سیزدهم زیرساخت‌های لازم برای اجرایی شدن برنامه‌های حوزه جمعیت فراهم شده است. او عنوان می‌کند: «دولت چهاردهم با تکالیف روشنی که در برنامه هفتم توسعه آماده شده باید به‌گونه‌ای عمل کند که شاهد اثرگذاری این برنامه‌ها باشیم.»‌ این مدرس دانشگاه ادامه می‌دهد: «مقام معظم رهبری در نخستین دیدارشان با هیات دولت چهاردهم، خطاب به وزیر بهداشت فرموده‌اند: یک نکته هم مساله مهم جمعیت و مساله‌ پیری زودهنگام کشور است که خیلی [مهم است]. چهل سال قبل، نرخ رشد جمعیّت‌مان ۳.۵ درصد بوده که از نرخ‌های خیلی بالاست. خب یک عده‌ای دستپاچه شدند و مقرراتی را گذاشتند و محدودیت‌هایی را ایجاد کردند.

حالا آن نرخ [رشد جمعیّت] ما ٣,٥ که هیچ ـ البتّه من دقیق نمی‌دانم، الان آمار جدیدی ندارم ـ مثلاً نیم درصد یا حداکثر یک چیز این‌جوری است، ما باز همان مقررات را می‌خواهیم اعمال کنیم! این[طور] که نمی‌شود. مقرّرات باید منعطف باشد. یک روز جمعیّت بی‌ضابطه دارد اضافه می‌شود، جلویش را بگیرید، خوب است؛ یک روز هم جمعیت متوقّف می‌شود یا دارد به طرف عقب می‌رود، کشور به سمت پیری می‌رود، این‌جا باید بلافاصله مقررات را طبق نیاز کشور تغییر بدهید. من از آقای دکتر ظفرقندی، وزیر محترم بهداشت، جداً می‌خواهم ایشان روی این مساله شخصاً دنبال کنند.»


مرتضوی معتقد است کاهش باروری و جمعیت بر سرنوشت تک‌تک ملت ایران تاثیرگذار خواهد بود. او می‌گوید: «با توجه به دایره وسیعی که آسیب‌های کاهش جمعیت بر حیات فردی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی نسل‌های بعدی به جا می‌گذارد، باید از فرصت کوتاه باقی‌مانده کمال بهره را برد و به علمی‌ترین شکل و با آگاهی‌بخشی به مردم فراتر از نگاه‌های سوءسیاسی تلاش کرد نسل‌های بعدی کمترین آسیب را از کاهش جمعیت ببینند.»

ایران وارد مرحله اول سالخوردگی جمعیت شده است. زنگ خطر نرخ «رشد جمعیت ایران» به صدا درآمده است. به گفته جمعیت‌شناسان تا سال ١٤٢٠ نرخ رشد جمعیت ایران به «صفر» می‌رسد. واقعیت امر این است که موالید در کشورمان کاهش یافته و آمار مرگ‌ومیر به‌دلیل سالخوردگی، تصادفات و ... رو به افزایش است. تمامی این عوامل دست‌به‌دست هم داده‌اند تا مسئولان سیاست‌ها و مشوق‌هایی جهت افزایش جمعیت اتخاذ کنند.

شهلا کاظمی‌پور، جمعیت‌شناس با اشاره به اینکه از سال ٩٠ اغلب تحقیقات به پایین بودن موالید و اینکه چرا زوجین تمایل به فرزندآوری ندارند، اختصاص یافته به «شهروند» می‌گوید: «عدم‌تمایل به فرزندآوری مختص ایران نیست، بلکه پدیده‌ای جهانی است.» بنابرنظر کاظمی‌پور در دهه‌های اخیر شاهد گستردگی آموزش و اشتغال زنان هستیم، بنابراین اولویت دادن به کیفیت زندگی و آینده فردی‌ میان شهروندان جوامع همه‌گیر شده است.


این جمعیت‌شناس اظهار می‌کند: «در گذشته خانواده‌ها گسترده بودند و درآمد خانواده‌ها از کشاورزی و دامداری تامین می‌شد، بنابراین تعداد فرزندان در اقتصاد خانواده تاثیر مستقیم داشت. امروزه سبک زندگی خانواده‌های ایرانی تغییر کرده است. گسترش شهرنشینی هم سبب شده، شیوه زندگی و هزینه‌های زندگی تغییر کند، بنابراین والدین امروزی سعی دارند رفاه بیشتری برای فرزندان‌شان مهیا کنند برای همین هزینه‌های فرزندآوری نسبت به دهه‌های گذشته افزایش یافته است.»


الگوبرداری از زندگی غربی بر کاهش تعداد فرزندان در خانواده‌های ایرانی تاثیرگذار بوده است. درواقع با گسترش رسانه‌ها و اینترنت، بسیاری از جوانان ایرانی با سبک زندگی و ارزش‌های غربی آشنا شده‌اند. این آشنایی می‌تواند به تغییر نگرش‌ها نسبت به خانواده و فرزندآوری منجر شود. کاظمی‌پور با اشاره به اینکه جوامع غربی برای جبران کاهش موالیدشان دو سیاست در پیش گرفته‌اند، بیان می‌کند: «یکی سیاست تشویقی و دیگری سیاست مهاجرپذیری است.

سیاست مهاجرپذیری در این جوامع نتیجه داده و توانسته بخشی از مشکل جمعیتی‌شان را حل کند، اما سیاست‌های تشویقی‌شان به نتیجه مطلوب نرسیده و نتوانسته نرخ زادوولد را در این کشورها بالا ببرد.» این جامعه‌شناس اظهار می‌کند: «ما برای بالا بردن نرخ زادوولد در کشور سیاست‌های تشویقی را در پیش گرفتیم که بعد از سال‌ها اجرایی شدن، نتوانسته نرخ باروری را افزایش بدهد.

نکته قابل تامل اینکه ما برای سیاست مهاجرپذیری هیچ برنامه‌ای نداشتیم.» او با تاکید بر این مساله که دولت‌ها باید سیاست‌های زیربنایی را تقویت کنند، بیان می‌کند: «عدم‌امنیت اقتصادی و اجتماعی از مسائلی است که دولت‌ها باید به آن بپردازند تا با رفع آنها ازدواج به‌هنگام صورت بگیرد. این موضوعات جزء رسالت دولت‌هاست.»

مطالعه خبر در منبع

نظرات کاربران
    برای ارسال نظر، لطفا وارد شوید.

    اخبار مشابه