مقصود نعیمی ذاکر مدیرعامل پیشین خانه تئاتر در آبان ماه سال گذشته استعفا داد و پس از این تصمیم، سئوالات بسیاری مبنی بر چرایی این استعفا مطرح شد و اصل ماجرا طرح این پرسش بود که چه اتفاقی افتاده که عمر مدیریت در خانه تئاتر به یک دوره حداقلی مدیریت یعنی چهار سال نمیرسد؟
پریسا ساسانی: غیر از ایرج راد که ۱۷ سال بر مستند مدیریت این نهاد صنفی نشست، باقی مدیرانی که روی کار آمدند، عمر خدمتشان از یکسال تا سهسال متغییر بوده است. آخرین مدیر مستعفی خانه تئاتر بعد از استعفای خود در صحبتهایی پراکنده به اختلاف با هیات مدیره اشاره کرد.
همه ماجرا منوط به همین اختلاف نمیشد. زیرا بسیاری از اعضای خانه تئاتر به عملکرد این نهاد صنفی معترض بوده و هستند؛ از همین رو مقصود نعیمی ذاکر به دعوت خبرگزاری خبرآنلاین درباره دلایل استعفای خود توضیحات تشریحی و تکمیلی مبنی بر تخلفاتی مالی، مشخص نبودن وضعیت سند مالکیت این نهاد صنفی، اختلاف بدنه خانه تئاتر با اعضای هیات مدیره، عدم اعطای کمکهزینه مربوط به هنرمندان تئاتر در دوران کرونا و غیره ارائه کرد.
اما آنچه در صحبتهای این مدیر سئوالبرانگیز بود، ثبت سند مالکیت خانه تئاتر به اسم شخصِ حقیقی ایرج راد و چرایی عدم رسیدگی به این موضوع حقوقی بود.خبرآنلاین بنا دارد با طرح موضوعاتِ مربوط به خانه تئاتر، مسائل و مشکلات این نهاد صنفی را در گفتگو با کارشناسان این حوزه مطرح کند.
* آقای نعیمی ذاکر در ابتدا و با توجه به شناختی که از خانه تئاتر دارید؛ درباره مشکلات اساسی این نهاد صنفی صحبت کنید.
مقصود نعیمی ذاکر مدیرعامل سابق خانه تئاتر: نکات زیربنایی درباره خانه تئاتر مطرح است که یکی از مهمترین نکات، جایگزینی نیروهای جوان برای اداره این نهاد صنفی به جای افرادی از جمله آقای ایرج راد است. نکته دوم افرادی باید امور صنفی خانه تئاتر را به عهده بگیرند که به رویۀ امور اداری و مالی آشنا باشند و البته دغدغهای غیر از مسائل غیرهنری داشته باشند که در این مسیر، آشنایی با رسانه از ملزومات اصلی است. این در حالی است که جوانها و هنرمندان بسیار باهوش و صاحب خلاقیت پشت درهای بسته و کهنه تصمیمگیری ماندهاند. دریغ از اینکه یک نظام هنری درست و درمان وجود داشته باشد. دچار آوارگی هنری هستیم که این آوارگی مربوط به تمامی مراکز مرتبط با هنرهای نمایشی از جمله کانون پرورش فکری، سازمان صداوسینما، سازمان سینمایی و سایر مراکزی است که مسئولیت هنر را به عهده دارند. متاسفانه در خروجی این مراکز، اثری از گروههای سنی مختلف و گروههای نخبه دیده نمیشود. حتی این خروجی نشان میدهد به تمدن این کشور و شاخصهای گوناگون آن توجهی نشده و ما دچار یک آوارگی هنری و فرهنگی هستیم.
* چگونه برای مدیرعاملی خانه تئاتر دعوت به کار شدید؟
چند جلسه رفتوآمد بود و پرسشهای متعددی مطرح شد. در همان سه ماه اول به طور سازماندهیشده برخوردهای تندی در بخشهای مختلف با من شد. این در حالی است که وقتی من وارد یک فضای جدید مدیریتی میشوم، خیلی با صبر و حوصله خوب نگاه میکنم؛ به حرفها خوب گوش میدهم و در صورت ضرورت نکاتی را نیز یادداشت میکنم و عموماً مواجههای ندارم تا به دریافت معقول برسم. بنده در مدتی که مسئولیت مدیرعاملی خانه تئاتر را به عهده داشتم، ارزیابیهایی از خانه تئاتر انجام دادم و متوجه شدم که در بخشهای مختلف، هم داخل هنرمندان و هم هیأت مدیره، نیاز به تغییر برخی نگرشها و مولفهها وجود دارد. بنابراین باید به شکل زیرساختی به مسائل نگاه کرد؛ وگرنه در هر برههای از زمان مجبور میشویم از مُسکن استفاده کنیم. تجربه حضورم در خانه تئاتر و اتفاقهایی که مشاهده کردم، برای من چندین موضوع را مطرح کرد. من از همین اکنون به دانشجویی که دو سال دیگر از رشته تئاتر فارغ التحصیل میشود، نگاه میکنم که چطور باید با نمایشنامهنویسی آشنا شود؟ چگونه باید استاد به خود ببیند و نسبت آنها با بزرگان این عرصه چگونه است؟ و خانه تئاتر به عنوان یک نهاد صنفی به این جوانِ تازه فارغالتحصیل شده چقدر اجازه رفتوآمد میدهد؟ آیا اساساً اجازه ورود به خانه تئاتر را دارند؟
* منظورتان این است که خانه تئاتر درب را به روی افراد بسته و به گعده ای برای برخی از افراد، گروهها و یا جریانها تبدیل شده است؟
منظور من دقیقا آیندهنگری و داشتن برنامه و اهداف برای جوانانی است که تازه پا به این عرصه گذاشتهاند و متأسفانه این آیندهنگری در این نهاد صنفی که باید امید جوانان باشد، وجود ندارد.
* مدیریت شما ۱۷ یا ۱۸ ماه طول کشید. بزرگترین معضلی که با خانه تئاتر داشتید، چه بود؟
در سمتهایی که تابحال حضور داشتهام، در مقابل تخلف بهشدت ایستادهام و روحیهام به این صورت است که اساساً تخلف را بر نمیتابم و تلاش میکنم معضلات را به بهترین شکل ممکن حلوفصل کنم و اگر فردی بر انجام تخلف اصرار کرد و مقاومت داشت، من حتماً با متخلف همراه نخواهم شد و در بازی او قرار نمیگیرم. از زمانی که وارد خانه تئاتر شدم، اولین کاری که کردم با تمام انجمنها و هیاتمدیرههای خانه تئاتر جلسه گذاشتم (غیر از انجمن کارگردانهای تئاتر که هیچوقت اجازه جلسه گذاشتن را نداد. یعنی اساسً تیم مدیریتی جدید را به رسمیت نشناخت). علتش این بود که گیلآبادی قهر کرده بود و چهارماه نبود و رئیس هیاتمدیره مسئولیت اداره امور را به عهده داشت و من هم بیخبر بودم که آنها دعوا کرده بودند و متوجه شدم که مشکلاتی به وجود آمده و موجب ناراحتی و دلخوری شده است.
*باقی انجمنها به چه صورت بود؟
همکاری خوب بود. در ابتدا محورهای متفاوتی را تداعی کردم و تصورم این بود که خانه تئاتر میتواند به تنهایی مولد باشد و در این مولدبودن هم انجمنها را به انحای مختلف به کار بگیرد. یعنی هم همکاری ترکیبی انجمنها و هم استعدادشناسی در زمینههای مختلف صورت گیرد و بسترهای مناسب را برای بهرهبری بهینه از این هنر فراهم کند و یک اقتصاد ضمنی از داخل آن پدید آید که میتواند دخلوخرج خانه را درآورد. این موارد در صورتی انجامشدنی است که خانه تئاتر با ساختار یک مؤسسه فرهنگی و هنری در نظام بروکراتیک وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تعریف شده است و میتواند به نوعی برای خود درآمدزایی هم داشته باشد. در همین راستا قرار بود پروژه آموزشگاه در ساختمان مظفر کلید بخورد که در همان ابتدا با موانعی مواجه شد .
* چه موانعی؟
واقعیت این است که اساساً تمایل و یا ارادهای وجود ندارد که خانه تئاتر رشد کند.
* چرا؟
برای اینکه عدهای در را بسته و گعده داخلی خود را در خانه برگزار میکردند که این گعدهها برای برخی مطلوبتر بود. زیرا قرار بود کارهای جدید انجام شود؛ نقد صورت گیرد ولی متأسفانه چنین نشد. زیرا اعتبار چندساله و ستونهای بیست و چندسالهای که عدهای به آن تکیه زدهاند؛ کردهند تکان میخورد و در نتیجه کلونی و خانه امن خود را از دست میدهند و متاسفانه بدنۀ خانه تئاتر هم تشکیلات لازم برای مقابله و مواجهه با این هیئت مدیره کهنسال را ندارد.
* بخش اعظمی از مسائل نهادهای صنفی، موضوعاتِ مربوط به مسائل مالی است که عموماً امضای مدیرعامل را میخواهد؛ با توجه به اینکه گفتید روحیه مقابله با تخلف را دارید؛ آیا در خانه تئاتر با تخلفی مالی مواجه بودید یا مسائل، صرفا صنفی بود؟
من اهل پنهانکاری نیستم و معتقدم هرکس به هرجایی میرود و از هر جایی که بیرون میآید، باید یک گزارش کار از فعالیتهای دوران تصدی خود ارائه دهد و این موضوع در سمتهای بالاتر بیش از هر عنوانی به چشم میخورد و مدیرعاملی یکی از سمتهای حساس در همین رابطه است. خب وقتی به عنوان مدیرعامل در خانه تئاتر مشغول به فعالیت شدم، مسائل مختلف را وارسی کردم، موضوعاتی از قبیل اینکه خانه چقدر پول دارد؟ تا چه اندازه تعهد داده است؟ چه نوع تراکنشهای مالی را با چه مراکزی داشته است؟ یا چه پولهایی گرفته و صرف چه اموری شده است و در همین زمینه از بازرس خانه تئاتر گزارشهایی گرفتم.
* نتیجه گزارشهای بازرس و بررسیهای شما چه نتیجهای در بر داشت؟
در دوره مدیریت قبلی خانه تئاتر، توافقنامهای با بنیاد مستضعفان صورت گرفته بود که مبلغ دو ملیارد و نیم کارت هدیه یک میلیون تومانی برای ایام کرونا گرفته بودند و علاوه بر آن مبلغ هفتصد میلیون تومان هم برای ۱۴۰ نفر و نفری ۵ میلیون تومان گرفته بودند و طبق قرارداد فیمابین، ظرف دو هفته هم باید تخصیص این پولها را گزارش بدهند و آن ۲ میلیارد و نیم هم با توجه به اینکه ۲۵۰۰ عضو را اعلام کرده بودند، نفری یک میلیون تومان کمک هزینه برای این دوران بود؛ چون فعالیت تئاتری کم شده بود و خب در اسناد و مدارک، چیزی درباره تخصیص این دو میلیارد و نیم ندیدم. وقتی یک تبادل مالی از سازمانی به مرکز و یا نهادی در قالب سند ارائه شده، طبیعی است که نهاد دریافتکننده باید گزارش مکتوبی ارائه دهد و بیان کند که مسیر درستی رفته است. خب این گزارشی که خواستم موجب ناراحتی دوستان شد و گفتند که چرا در تصمیمهای هیات مدیره دخالت میکنید. در واقع گفتند که به شما ربطی ندارد. این در حالی است که هر کس که به عنوان مدیرعامل در جایی سمت میگیرد و مقام مسئول جایی میشود، قدرت رسیدگی دارد.
اختلاف اصلی از کجا شروع شد ؟
اختلاف اصلی از اینجا شروع شد که دوستان میخواستند بنده تنها مجری مصوبات هیات مدیره باشم. چون معتقد بودند به مدیریت قبلی اختیار تام داده بودند و از نظر هیات مدیره، گیل آبادی مدیرعامل پیشین بیش از اختیارات خود استفاده کرده بود و اینگونه تصور میکردند که هیات مدیره عملاً هیچکاره شده بود. به همین دلیل میخواستند با بنده به عنوان مدیرعامل بعدی سفت و محکم برخورد کنند.
* شما این شیوه کار را پذیرفتید؟
مصوبات هیات مدیره باید در چارچوب اساسنامه باشد که طبیعتاً این مصوبات باید در جهت توسعه زندگی هنرمندان حوزه تئاتر باشد و خب من هم نمیخواستم غیر از این عمل کنم که بخواهم از اختیارات ویژه استفاده کنم. اما هیات مدیره تلقیشان این بود که اگر به عنوان مدیرعامل بخواهم گزارشی ارائه دهم، اول باید تصویب هیات مدیره را هم بگیرم؛ یعنی در اندازه ارائه یک گزارش هم اختیار نداشتم. این در حالی است که آنها اساساً متوجه چارت اداری و وظایف ذاتی مدیرعامل نبودند. وقتی قرار است کار جدیدی انجام شود، به مصوبه هیات مدیره نیاز است. ولی وقتی کاری انجام شده و نیازمند گزارش است، نیاز به مصوبه هیات مدیره ندارد و باید به عنوان مدیرعامل در پایان سال هم به هیات مدیره و هم به مجمع عمومی گزارش میدادم. ولی دوستان انتظار داشتند گزارشی که در آن تخلف است را ارائه ندهم. خب در این صورت از جهت قانونی بنده دچار تخلف میشدم و اگر چنین عمل میکردم، به معنای چشمپوشی از تخلف بود.
* در همین اندازه هم آشنا به مسائل حقوقی نبودند؟
به اعتقاد من هیات مدیره خانه تئاتر با اداره تشکیلات آشنا نیستند و نمیدانند یک موسسه فرهنگی در یک نمودار مستقل و یک نمودار وابسته به وزارتخانه دو نوع وضعیت دارد. به این معنا که یک نمودار مستقل وجود دارد که مربوط به موسسه است و نمودار وابسته که به وزارت ارشاد تعلق دارد، زیرا ملک متعلق به شهرداری تهران و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است.
* قطعا ردیف بودجههایی هم از شهرداری و ارشاد دارند؛ این بودجه چگونه صرف امور صنفی میشد؟
بله به شکل سالانه از آنها پول میگیرید و میگویند که این پولها را در ردیفهای تعینشده خرج کنند. اما در آن ردیفها خرج نمیشود. خب طبیعی است که مدیرعامل باید پاسخگو باشد. منتها هیات مدیره گزارش چگونگی هزینه و خرجکرد هفتصد میلیون تومانی را که به هنرمندان تئاتر در سال ۱۴۰۱ برای کرونا داده شده بود را نداد و اواخر حضورم در خانه تئاتر در یک گروه تلگرامی شاهد بودم که خانواده هنرمندانی که به دلیل کرونا از دنیا رفته بودند، گفتند که هیچ پولی از خانه تئاتر برای درمان دریافت نکردهاند. لذا نه هفتصد تومان داده شد و نه گزارشی از ۲ هزار و پانصد کارت هدیه ارائه شد.
* آیا شما مکاتبهای با بنیاد مستضعفان مبنی بر عدم ارائه گزارش مالی توسط هیأت مدیره داشتید؟
بله. مکاتبهای هم با بنیاد مستضعفان داشتم و تقاضای رسیدگی کردم که اتفاقاً هیات مدیره خیلی هم از این مکاتبه ناراحت شد.
* واکنش بنیاد مستضعفان چه بود؟
هیچ رسیدگی نکرد. حتی با نمایندگان بنیاد هم جلسه گذاشتم ولی پیگیری نکردند.
*در صحبتهای خود اشاره کردید که امور قانونی را مدام گوشزد میکردید؛ کدام بخش از نقطهنظرهای شما درباره خانه تئاتر مهمتر بود؟
سند مالکیت خانه تئاتر.
*چطور؟
در زمان ریاستجمهوری آقای خاتمی، مبلغ درشتی برای ساخت ساختمان تئاتر داده شد که این مبلغ معادل سه و نیم میلیون دلار در سال ۱۳۷۶ بود و طبق اسناد، ساختمان این نهاد صنفی به نام خانه تئاتر است و این موضوع برای بسیاری از افراد سئوال بود که چطور میشود یک ملک حقوقی به نام فرد حقیقی باشد.
* این موضوع را با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در میان نگذاشتید؟
چرا اتفاقاً با اداره کل حقوقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم صحبت کردم و هم گفتم که آیا وزارت ارشاد این ملک را برای آقای راد ساخته است؟ یعنی ساخت یک ملک حقوقی برای یک شخصی حقیقی؟! آیا فکر نشده این انتقال در آینده به چه صورت خواهد بود؟
* جواب اداره کل حقوقی وزرات فرهنگ و ارشاد به گوشزد قانونی شما چه بود؟
هیچ. گفتند که آقای راد را میشناسند. من گفتم درباره مالکیت یک ملکی صحبت میکنم که ماهیتاً مال دولت است و اعتبار خود را از اعضای خانه تئاتر گرفته، پس چگونه میشود که این مکان ساخته شود و به نام ایرج راد سند زده شود؟ حالا ممکن است راد به عنوان پیمانکار این ملک را ساخته باشد و خب ایراد ندارد سهم پیمانکاری خود را میتواند بردارد. ولی چرا سند به نام شخص است؟
* به خود آقای راد هم گفتید؟
بله منتها او میگفت که با این امور کاری نداشته باشم و متذکر میشدم که من مسیر قانونی را میدانم و نمیتوانم این امور را در گزارش نیاورم، ولی با بیاعتنایی مواجه میشدم و حالا کار به جایی رسیده که مشخص شدن مالکیت خانه تئاتر از مطالبات جدی اعضا است و باید مسئولی پاسخ دهد که مالکیت سند خانه تئاتر در خیابان ویلا چرا به نام شخص است؟
* این مالکیت طبق قانون مال چه کسی است ؟
متعلق به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و ریاست جمهوری و بنده هم با هر سه معاونت مکاتبه کردم که باید تکلیف مالکیت این ملک روشن شود. منتها با خروجم از این سمت، همه امور به محاق رفت. یا حداقل بنده در جریان نیستم.