میان دو طیف اصلاحطلبان ساختاری و اصلاحطلبان روزنهگشا در خصوص راهبرد جریان اصلاحات به ویژه در مواجهه با دولت شکاف عمیقی وجود دارد.
سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارشها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل با نام «ویژههای مشرق» شما را در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامههای کشور قرار میدهیم.
در این ویژهنامه، نگاهی به آخرین مواضع جناحهای سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته میشود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافتهای مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.
*********
در آخرین بیانیه جبهه اصلاحات که روز گذشته منتشر شد، جبهه اصلاحات ابتکار عمل این تنش به دست ایران سپرده تا با حذف عامل اصلی جنایت یک سویه به قاضی برود.
روزنامه هممیهن رسانه اصلاحطلبان رادیکال درباره بیانیه عجیب چپهای ستادی نوشته است:
پاسخ فوری از سوی ایران به معنای تشدید جنگ و بروز عواقب سیاسی و اقتصادی آن بهخصوص کمک به کمپین انتخاباتی دونالد ترامپ در آمریکاست و تعلل در پاسخ و یا عدم پاسخ هم مایه تشدید فشارِ نیروهای تندرو داخلی به بدنه حاکمیت و متهم کردن آنان به تسلیم و در نتیجه ایجاد التهاب سیاسی در کشور است. حمله اسرائیل در حد و اندازههای تبلیغاتی که در این مدت انجام داده، نبوده و نمود آن به گونهای بوده که جمهوری اسلامی بتواند آن را کماهمیت بشمارد.
این روزنامه همچنین نوشته است:
اصلاحطلبها برانداز نیستند و کسانی نیستند که بخواهند تیشه به ریشه نظام بزنند. آنها میخواهند اصلاح کنند. کلیت اصلاحطلبی یعنی عقلانیت و دوراندیشی، یعنی مفاهمه و مذاکره و برنامهریزی، حتی ارزیابی نیروهای خود و نیروهای دشمن، همه در واژه اصلاحطلبی نهفته است. آنچه که من خبر دارم اصلاحطلبها خواهان آرامش در کشور هستند و میخواهند کشور در صلح باشد!
تاملی بر این مطالب نشان میدهد که این طیف و لایه از اصلاح طلبان در وهله اول هیچ اشاره ای به قدرت و توانمندی نظامی جمهوری اسلامی نداشته و تلاش می کنند که حمله نافرجام رژیم صهیونیستی را نه از سر سرافرازی پدافندی ایران و قدرت جمهوری اسلامی که بر اساس فشارهای آمریکا تعریف وتفسیر کنند.
گرچه اگر هم فشاری از سوی آمریکا بوده باید آن را در چهارچوب پذیرش قدرت جمهوری اسلامی و اذعان به توانایی آن تعریف و تفسیر کرد نه وامداری!
از سوی این طیف توجهی ندارد که سیاست کلی نظام نه شتابزدگی است و نه تعلل و اینکه پاسخ پدافندی ایران را صرفا پاسخ نهایی فرض و تفسیر شود، خلاف فهم دقیق این راهبرد میباشد.
مروری بر برخی مطالب مطرح شده از سوی چهره ها و رسانه های اصلاح طلب بیانگر آن است که آنان به صورت مستمر موضوع وفاق مورد تاکید دولت چهاردهم را به چالش کشیده و تاکید دارند که دولت باید تعریف مورد نظر آنان در خصوص وفاق را بپذیرد.
روزنامه آرمان امروز درباره تناقضات طرح وفاق از سوی رئیسجمهور نوشته است:
وفاق ملی در زبان پزشکیان با وفاق ملی در زبان کسانی که دولت ایشان را تا حد زیادی از آن خلوص ستادی انداختند فرق دارد. آقای پزشکیان وقتی میگوید وفاق ملی پشت بندش میگوید ۱۰۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری خارجی برای رشد هشت درصد نیاز دارم. یعنی بدون تنش زدایی و بدون موضوع FATF و رفع تحریمها نمیتوانید آنقدر سرمایه جذب کنید، ولی افراد دیگری که میگویند وفاق ملی و کسانی که به او رأی ندادهاند ولی وزیرش شدهاند و یا روی کابینهاش تأثیر گذاشتهاند، همیشه کشور را در حالت جنگ و تنش میبینند و وفاقی که میگویند برای این جنگ و تنش است. طرف خارجی ما دیگر دنبال تنش نیست.
تاملی بر مطالب مطرح شده از سوی برخی رسانه های اصلاح طلب بیانگر آن است که میان دو طیف اصلاح طلبان ساختاری و اصلاح طلبان توافق گرا یا روزنه گشا در خصوص راهبرد جریان اصلاحات به ویژه در مواجهه با دولت شکاف عمیقی وجود دارد.
از سوی دیگر اصلاح طلبان ساختاری و برساختارها در شرایط کنونی دولت پزشکیان را متاثر از راهبرد روزنه گشایان دانسته و با ترتیب دادن موج رسانه ای- سیاسی می کوشند تا به تولید فشار جهت تنظیم پزشکیان و دولت وی ذیل راهبرد اصلاح طلبان ساختاری بپردازند.