تفسیری کاربردی برای زندگی/ پس 14 سال هیچ نهاد دولتی حمایت نکرد

خبر آنلاین . ۱۴۰۳/۸/۹،‏ ۱۱:۰۲


گفت‌وگو با محمد علی دولت، درباره 14 سال تلاش برای تالیف کتاب «تفسیر موضوعی سبک زندگی با رویکرد روایی»

تالیف، تحقیق و نگارش اثر «تفسیر موضوعی سبک زندگی با رویکرد روایی»، 14 سال زمان برده است. ایده، فکر و انجام این پژوهش بلندمدت را دکتر «محمدرضا دولت» بر عهده داشته است.
این در حالی‌ست که به قول مولف، «از آن‌جا که چنین کارهایی ابعاد تبلیغاتی و پر سر و صدا ندارند، هیچ نهاد مسئول قرآنی در کشور از این اقدام حمایت نکرده است.»
محمدعلی دولت، دکترای رشتۀ «علوم  قرآن و حدیث» دارد و عضو هیئت علمی دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی است. با او در دربارهٔ چگونگی شکل گیری این ایده و روند تالیف این تفسیر گفت‌وگو کردیم. گفت وگوی پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ را با وی می خوانید:

ایدهٔ اصلی تحقیق و نگارش مصحف قرآن موضوعی با رویکرد سبک زندگی، چه زمانی و چگونه شکل گرفت؟

در سال 1389 که در مرکز طبع و نشر قرآن کریم کار می کردم، یکی از پروژه‌های مورد نظر، تهیۀ مصحفی با حاشیۀ منتخب روایات تفسیری بود که سه طرح از سوی سه نفر، همراه با چند صفحه نمونه کار آماده و ارائه شد. از بین سه طرح ارائه شده، طرح بنده انتخاب شد و قصد داشتم به عنوان یکی از ماموریت‌های کاری خودم، تدوین و تألیف کنم و حتی بیش از یک جزء هم انجام دادم. اما به دلایلی انجام این کار به عنوان پروژۀ مرکز منتفی شد. من هم مدتی، این کار را کنار گذاشتم؛ اما حدودا یک سال بعد، تصمیم گرفتم دوباره همان کار را به صورت شخصی انجام دهم و مطالعات جدیدی شروع کردم.
ایدۀ اصلی این مصحف، مانند دیگر مصحف‌ها، استفاده از فرصت تلاوت روزانه است، با این تفاوت که سعی کردیم به جای دانش تفسیری، رویکرد انتقال تعالیم و معارف قرآن و عترت با رویکرد کاربردی داشته باشیم.

این اثر چه ویژگی‌ها و چه تفاوت‌هایی با دیگر مصحف‌ها دارد؟

اول اینکه با شیوهٔ تفسیر موضوعی است که از نظر بسیاری از صاحب نظران برای دورۀ معاصر، بسیار کارآمد محسوب می‌شود. دومین ویژگی، انتخاب موضوع «سبک زندگی» در این مصحف است که تصمیم گرفتم پارادایم حاکم بر سبک زندگی اسلامی را به مخاطبان منتقل کنم. سوم این که رویکرد روایی در پیش گرفتم که از یک طرف، تا حدود زیادی از ورود سلیقۀ معرفتی شخصی محقق جلوگیری کرده باشم و از طرف دیگر، حتی اگر مخاطب علاقه‌ای به مطالب محقق نداشته باشد، از روایات بهره‌مند شود.

حاشیه‌های روایی کتاب، به چه نیازی پاسخ می‌دهند و با چه انگیزه و ضرورتی در تالیف قرار گرفتند؟

وقتی مطالعات جدیدی برای تالیف این مصحف آغاز کردم، اول به نظرم رسید که مشابه این کار با هفتاد درصد خروجی مشابه، انجام شده. اما به دلیل علاقۀ شخصی به حوزۀ حدیث‌پژوهی و استنباط خودم مبنی بر نیاز جامعه به کاری که کاملا کاربردی، شاخص‌های زندگی مؤمنانه را به صورت مستند ارائه کند، تصمیم گرفتم این موضوع را به عنوان محور حاشیۀ روایی قرار دهم.

مستحضرید که هرچند ادبیات سبک زندگی از اواخر دهه هفتاد و اوایل دهه هشتاد در کشور ترجمه و وارد شد، اما از سال 1391 و سخنرانی مهر ماه مقام معظم رهبری در خراسان شمالی، مورد توجه قرار گرفت. در زمان شروع این کار، ادبیات زندگی مؤمنانه بیشتر مورد اقبال بود.

به دلیل شرایط سختی که داشتم، با توجه به این‌که هیچ‌گونه حمایتی از کار نشد، ناچار شدم تا همان مقداری که پیش رفته بودم، کار را متوقف کنم و نهایتا خروجی آن در سال 1393 به عنوان حاشیۀ روایی چاپ شد.

از سال 1396 مجددا شروع به بازبینی و تکمیل کار کردم. در سال 1397 بعد از بیانیهٔ گام دوم و تأکید بر سبک زندگی، سعی کردیم کار را در قالب تفسیر موضوعی سبک زندگی ارائه کنیم و همین باعث شد تعداد زیادی از صفحات را حذف کنیم و موضوعات جدیدی انتخاب کنیم، همۀ توضیحات قرآنی را با رویکرد روشی که توضیح دادم، تغییر دادیم؛ تعداد زیادی از روایات هم تغییر کرد.

چرا از ترجمهٔ استاد انصاریان استفاده کردید و چه شد که کار ویرایش را به حاج آقای زائری سپردید؟

قرار بود برای ترجمۀ قرآن از ترجمۀ جناب آقای ملکی استفاده کنیم؛ اما موانعی به وجود آمد و در نهایت به این نتیجه رسیدیم که از ترجمۀ استاد حسین انصاریان، که هم ترجمۀ بسیار خوبی است و هم توسط ایشان وقف شده، استفاده کنیم.
خروجی کار را برای کسب نظرات به چندین صاحب نظر در حوزه‌های مرتبط ارائه کردم. جمع‌بندی ما این شد که صفحات شرح و تفسیر، توسط یک صاحب نظر خوش ذوق بازبینی شود.
بین تمام گزینه‌ها، جناب استاد محمدرضا زائری عزیز، با توجه به سال‌ها زحمت ایشان در حوزۀ حدیث شناسی، صاحب اثر بودن در حوزۀ سبک زندگی، برخورداری از ادبیات قوی، روزآمد بودن و ارتباط مستمر با عموم مردم، انتخاب شد. واقعاً من فکر نمی‌کردم با توجه به وقت و فعالیت‌های ایشان، بتوانم از ایشان بهره‌مند شوم و فقط به عنوان تیری در تاریکی از ایشان خواستم؛ اما خوشبختانه ایشان متواضعانه و بدون هیچ گونه کلاس و شرط گذاشتن و حتی بدون تعیین شرایط مالی، قبول زحمت کردند و ویرایش کل کار را به عهده گرفتند. من از ایشان به صورت ویژه تشکر می‌کنم.

آیا نهادی یا دستگاهی برای چاپ این اثر کمک یا حمایتی کرده است؟

حقیقت این است که از مهمترین و درس آموزترین مقاطع زندگی من، سال‌های 95 تا 97 بود که به دلیل شرایط زندگی، ناچار شدم با ماشین کار کنم؛ هرچند در سال‌های اخیر هم هنوز گاهی برای مردم‌شناسی و رصد تغییرات فرهنگی، این کار را انجام می‌دهم.

با توجه به ویژگی‌های این شغل، مثل همراهی گسترده با طبقات و اقشار و افراد مختلف با انواع تفکرات و علاقه‌ها و سلیقه‌ها و ویژگی‌های شخصیتی، همراه با گفت‌وگوهای مستمر و بیشتر هدفمند با مسافرها، این مقطع باعث شد بسیاری از داشته‌های فکری خودم را در معرض طوفان ها، تندبادها و سیلاب‌های نظرات دیگران قرار بدهم و در بعضی از موارد هم خودم به نقد و بررسی نظرات دیگران بپردازم. خیلی از نظرات و افکار من در این دوره تغییر کرد و بازخوردهای آشکار و پنهانی که در این مقطع دریافت کردم، در اظهار نظرات و تصمیم گیری‌های من در سال‌های بعد خیلی تأثیرگذار بود. تقریباً همۀ کسانی که با من آشنایی دارند، به من گفتند که این مقطع، نقطهٔ عطفی در زندگیم بوده.

این کار در حقیقت یک پروژه شخصی بلندمدت 14ساله بود. من در طول این سال‌ها، بارها برای ادامۀ کار از نهادهای قرآنی کشور، مثل شورای توسعهٔ‌ فرهنگ قرآنی، معاونت قرآن و عترت وزارت فرهنگ، سازمان تبلیغات، سازمان اوقاف و امور خیریه و ... درخواست حمایت کردم؛ اما بودجه‌های حمایتی این دستگاه‌ها بیشتر برای افراد سرشناس یا کارهای پرسروصدا است.

اما نوبت به کارهای این چنینی می‌رسد که در حقیقت سفرۀ قرآن و عترت هستند، به راحتی می‌گویند بودجه نداریم! حتی دستگاه هایی که بودجه مسئولیت اجتماعی دارند و میلیارد میلیارد برای تولید فیلم و باشگاه‌های فوتبال خرج می‌کنند، برای خرید و اهدای این کار به مخاطبان‌شان دست رد به سینه ما زدند. این کار تماماً با هزینه و سرمایۀ شخصی چاپ شده و هیچ نهاد و دستگاهی، هیچ نقشی در تولید و چاپ و انتشارش نداشته و الان هم شخصا این کار را به جاهای مختلف معرفی می‌کنم.
در چند روز گذشته که انتشار این کار شروع شده، اتفاقات جالبی برایم رقم خورد. یکی از مدیران شرکت‌های نفتی که قبلاً در حوزۀ سبک زندگی بود و من و کارم را می شناخت و شرکتش به ساخت سریال زیرخاکی کمک کرده بود، حاضر نشد برای اهدای این اثر به کارمندانش هزینه کند. یکی از ارزشمندترین اتفاقات هم این بود که سفارش‌های اولی که دریافت کردیم توسط افرادی در نقاط محروم بوده که مطمئن شدیم توانایی مالی ندارند و برای تهیۀ این مصحف از ما تقاضا کردند قسطی با آنها حساب کنیم و برایشان پست کنیم.

مطالعه خبر در منبع

نظرات کاربران
    برای ارسال نظر، لطفا وارد شوید.

    اخبار مشابه