سرویس طلای شهیده هواپیمای اوکراینی به جبهه مقاومت اهدا شد
جهان نیوز . ۱۴۰۳/۸/۹، ۱۱:۴۱
به گزارش جهان نیوز، مادر زهرا حسنی سعدی از شهدای سانحه سقوط هواپیمای اوکراینی است که با اهدای چند سرویس طلا به یادگار مانده از دختر خود در پویش نصر مقاومت مشارکت کرد.
ارزش ریالی طلاهای اهدایی خانم ملایی، یک میلیارد و ۴۰۰ میلیون تومان برآورد شده است.
دانلود فیلم
همشهری در گزارشی نوشت است: در ظاهر شاید کاری آسان باشد که یک مادر شهید، سه سرویس طلای دخترش را برای کمک به مردم لبنان و غزه تقدیم کند، اما این تصمیم برای مادری که دلش را با یادگاریهای به جای مانده از تنها دخترش گره زده است، روایت خاص خود را دارد. مجیده ملایی که این روزها مدیر مدرسه بشری قم است، در گفتوگو با همشهری از دلیل این تصمیم گفت: «با توجه به دستور رهبر انقلاب در مورد کمک به مردم لبنان و غزه، من هم بر خودم واجب دانستم که در این مسیر قدم بردارم و برای این مردم کاری انجام دهم؛ به همین دلیل طلاهایی را که از دخترم، شهیده زهرا حسنی و همسرشان شهید محمد صالحه به جای مانده بود، هدیه دادم. دخترم سال97 ازدواج کرد و یک سال پس از ازدواجشان به شهادت رسید. این 3سرویس طلا و سکهها هدیه مراسمهای عقد و عروسی این دو شهید بود که نزدیک به یکمیلیاردو400میلیون تومان قیمت دارد. این طلاها را از طرف دو شهیدمان هدیه کردیم.»
شهدا این بخشش را به دلم انداختهاند
در تمام این سالها حتی یکبار هم نتوانسته نگاهی به این یادگاریها بیندازد و با اطمینان میگوید که فرزند و داماد شهیدش این تصمیم را به دل او انداختهاند: «من یقین دارم که خود شهدا به دلم انداختهاند تا این طلاها را برای مردم مظلوم غزه و لبنان هزینه کنم. این امانتها از سال98 و بعد از شهادت بچهها در دست من بود و این روزها به ذهنم رسید که با هدیه کردن، این طلاها را در مسیر دفاع از مظلوم خرج کنم.» او افزود: «من تا همان روزی که قرار شد طلاها را اهدا کنم، جرأت نکردم حتی یکبار بسته آن را باز و نگاه کنم، اما وقتی بحث کمک به غزه شد، با خودم گفتم که اینجا دیگر باید کاری انجام بدهم و به این مردمی که تحت ستم و ظلم هستند، کمکی برسانم. من هنوز شهادت بچهها را باور نکردهام، اما با خودم گفتم که باید این کار را انجام دهم. این طلاهای دخترم مانند خود دخترم عاقبت به خیر شدند.»
دلم میخواست با النگو درددل کنم
در این لحظات بغض راه گلویش را میبندد و با مکثی طولانی یک خاطره تلخ را مرور میکند: «آن روزی که زهرا راهی سفر شد، یک النگو در دستش بود، قبل سفر میخواست این النگو را از دستش دربیاورد، اما خب فرصت نشد و درنهایت با همان النگو سوار هواپیما ی اوکراینی شد. وقتی هواپیما سقوط کرد، این النگو را از پیکر دخترم جدا کردند و به من تحویل دادند.»
بارها با خود این تصویر را مرور میکرد که صندوقچه طلاها را باز میکند، النگو را کف دستش قرار میدهد و تمام دلتنگیهایش را به این یادگار دخترش میگوید، اما این خواسته هیچوقت از تصور فراتر نرفت: «من خیلی دوست داشتم با این النگو درددل کنم، دلتنگیهایم را بهش بگویم، چون این آخرین وسیلهای بود که از جسم بیجان دخترم جدا شد، اما تمام این سالها شجاعت این کار را پیدا نکردم. هر بار که سمت جعبه النگو رفتم تا آن را در دست بگیرم و حرف بزنم، چنان غمی، قلبم را فشرد که نتوانستم. شجاعت این کار را نداشتم. این النگو برای من با تمام یادگاریهای دخترم فرق داشت، اما با خودم گفتم از این هم باید بگذری.»
راهپیمایی روز قدس در کانادا
حمایت این دو شهید از مردم غزه تنها مربوط به اهدای یادگاریهایشان نیست. اینطور که ملایی تعریف میکند، زهرا و همسرش در زمان زنده بودن هم پای ثابت حمایت از مردم غزه بودند: «این دو شهید ما زمانی که زنده بودند، برای حمایت از مردم غزه بسیار فعالیت میکردند. یادم هست که دخترم همیشه صحبت معروف شهید طهرانیمقدم را کنار کتابهایش مینوشت که این موشکها باید اسرائیل را نابود کند.»
او افزود: «وقتی که این دو شهید در کانادا بودند، راهپیمایی روز قدس یادشان نمیرفت و در این راهپیمایی شرکت میکردند تا نشان دهند هرجای دنیا هستند، باز هم مظلومیت مردم فلسطین را فریاد میزنند. این دو عزیز واقعا مانند شهدا زندگی کردند و در نهایت به شهادت رسیدند. شهیده زهرا با همسرش در کانادا هم هیئت میگرفتند. این دو جوان شهادت را خیلی دوست داشتند و به آرزویشان رسیدند.»
منبع : همشهری
مطالعه خبر در منبع