بدترین سناریو؛ ترغیب نتانیاهو توسط ترامپ

فرارو . ۱۴۰۳/۸/۹،‏ ۱۶:۰۹


حملات نظامی و اقدامات تحریک‌آمیز اسرائیل به‌ویژه ترور شخصیت‌های مهم محور مقاومت، به‌عنوان بخشی از استراتژی بنیامین نتانیاهو جهت افزایش فشار بر ایران و پیچیده‌تر کردن معادلات منطقه‌ای صورت گرفته است. در پاسخ، ایران با انجام عملیات‌های تلافی‌جویانه، ضمن تقویت بازدارندگی خود، پیام واضحی مبنی بر آمادگی برای مقابله جدی به اسرائیل ارسال کرد.

فرارو- دکتر عبدالله خلیفه الشایجی، استاد علوم سیاسی دانشگاه کویت

به گزارش فرارو به نقل از روزنامه القدس العربی، از آوریل ۲۰۲۴، درگیری‌ها و حملات نظامی میان جمهوری اسلامی ایران و اسرائیل با هدف تقویت بازدارندگی متقابل و افزایش هزینه‌های اقدامات یک‌جانبه، به‌طور محسوسی شدت یافته است.

اقدامات تحریک‌آمیز اخیر  اسرائیل از جمله تخریب کنسولگری جمهوری اسلامی ایران در دمشق در اوایل آوریل و ترور ژنرال محمدرضا زاهدی به همراه هفت تن از فرماندهان دیگر سپاه پاسداران، نشان‌دهنده تلاش آشکار اسرائیل برای گسترش دامنه جنگ و افزایش تنش‌ها در منطقه است. این حملات که با هدف تحریک ایران انجام شده، بخشی از استراتژی بنیامین نتانیاهو به شمار می‌آید؛ استراتژی‌ای که با هدف فشار بر دولت بایدن و پیچیده‌تر ساختن معادلات منطقه‌ای طراحی شده است. نتانیاهو با این اقدامات، به‌دنبال آن بود که جمهوری اسلامی ایران را به واکنش مستقیم وادارد تا ضمن آزمایش توان نظامی ایران، از واکنش احتمالی ایران در جهت توجیه مداخلات بیشتر استفاده کند.

جمهوری اسلامی ایران پس از چند روز صبر استراتژیک و با گذشت شب ۱۳-۱۴ آوریل، نخستین عملیات تلافی‌جویانه خود را با عنوان «وعده صادق ۱» به اجرا گذاشت. در این عملیات، بیش از ۳۰۰ موشک و پهپاد نظامی به‌طور مستقیم به سمت اهداف نظامی در سرزمین‌های اشغالی شلیک شد. با توجه به فاصله جغرافیایی و مدت زمانی که این تجهیزات نیاز داشتند تا به اهداف تعیین‌شده برسند، عملیات چندین ساعت به طول انجامید. این تأخیر به رژیم صهیونیستی و متحدان غربی آن، از جمله آمریکا، بریتانیا و فرانسه، فرصت لازم را داد تا سامانه‌های دفاعی خود را برای مقابله با این حمله فعال کنند. در نتیجه، بخش عمده‌ای از موشک‌ها و پهپاد‌های شلیک‌شده به وسیله سامانه‌های دفاعی مشترک آمریکا و متحدانش منهدم شدند.

اگرچه این حمله خسارت فیزیکی و مستقیمی به اسرائیل وارد نیاورد و هیچ‌یک از اهداف حساس یا نیرو‌های اسرائیلی آسیب ندیدند، اما تأثیر روانی و معنوی آن بر دولت و مردم اسرائیل بسیار عمیق بود. برای نخستین بار در تاریخ این رژیم، سرزمین‌های اشغالی به‌طور مستقیم تحت حمله موشکی و پهپادی از سوی ایران قرار گرفتند. این اقدام پس از شش ماه جنگ ویرانگر اسرائیل در غزه و درگیری‌های مداوم با حزب‌الله در مرز شمالی لبنان رخ داد و تأثیرات شدیدی بر روحیه عمومی جامعه اسرائیل بر جای گذاشت.

ترور اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس توسط اسرائیل در خانه رسمی مهمانان در قلب تهران و همزمان با مراسم تحلیف مسعود پزشکیان رئیس‌جمهور جدید ایران، یکی از بزرگ‌ترین اقدامات تحریک‌آمیز و جسورانه اسرائیل محسوب می‌شود. این حمله نه تنها بازدارندگی جمهوری اسلامی ایران را به چالش کشید، بلکه تجاوز آشکاری به حاکمیت و امنیت ملی ایران به شمار می‌آید. ترور اسماعیل هنیه که یکی از مهم‌ترین چهره‌های سیاسی حماس و مذاکره‌کننده اصلی این سازمان بود، موجب نارضایتی شدید دولت بایدن از نتانیاهو شد؛ فردی که تاکنون مسئولیت این اقدام را بر عهده نگرفته است.

در اواخر سپتامبر و اوایل اکتبر، اسرائیل با برعهده گرفتن مسئولیت ترور حسن نصرالله و هاشم صفی الدین جانشین احتمالی او در ضاحیه جنوبی بیروت، ضربه‌ای  بی‌سابقه به حزب‌الله وارد کرد. علاوه بر این، فرماندهان نیروی رضوان واحد نخبه نظامی حزب‌الله و یحیی السنوار، رئیس دفتر سیاسی و نظامی حماس در غزه، نیز توسط اسرائیل ترور شدند.

ایران در اوایل اکتبر با اجرای عملیات «وعده صادق ۲»، که از آن به‌عنوان بزرگ‌ترین حمله موشکی بالستیک تاریخ یاد می‌شود، به این اقدامات پاسخ داد. در این حمله، حدود ۲۰۰ موشک بالستیک به سمت اسرائیل شلیک شد که برخی از آنها به اهداف و پایگاه‌های نظامی اسرائیل، به‌ویژه پایگاه نواتیم در نقب و مراکز مهم نظامی اصابت کردند. این حمله پیامی روشن به همراه داشت: تمامی شهر‌ها و پایگاه‌های اسرائیل در تیررس موشک‌های ایران قرار دارند؛ پیامی که اثر بازدارندگی مورد نظر ایران را به اسرائیل گوشزد کرد.

در واکنش به این حمله، اسرائیل طی ۲۵ روز برنامه‌ریزی کرد تا به‌زعم خود زمان مناسبی برای اجرای عملیات انتقامی علیه جمهوری اسلامی ایران بیابد. با این حال، پیش از آغاز این عملیات، اطلاعاتی از برنامه اسرائیل توسط وزارت دفاع آمریکا افشا شد که منجر به آغاز تحقیقات اف‌بی‌آی در مورد این افشاگری گردید. اسرائیل مدعی شد که این افشاگری به‌طور عمدی صورت گرفته تا عملیات به تعویق بیفتد؛ اما در واقع، هماهنگی‌هایی میان اسرائیل و دولت بایدن انجام شده بود و رئیس‌جمهور آمریکا از خاک آلمان اعلام کرد: «ما از زمان و ابعاد واکنش اسرائیل به ایران آگاه هستیم». کاخ سفید نیز این حمله را به‌عنوان اقدامی دفاعی توصیف کرد.

به نظر می‌رسد جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا، فشار زیادی بر اسرائیل وارد کرده است تا واکنش آن به جمهوری اسلامی ایران محدود، سنجیده و متعادل باشد. این محدودیت‌ها در عملیات موسوم به «روز‌های حساب» که صبح روز شنبه ۲۶ اکتبر، تنها ده روز پیش از انتخابات حساس ریاست‌جمهوری آمریکا، اجرا شد، به وضوح مشهود بود. در این حمله، اسرائیل برای نخستین بار به‌طور رسمی حمله به ایران را تأیید کرد؛ با این حال، به دلیل محدودیت‌ها و فشار‌های آمریکا، دامنه این حمله کمتر از آن چیزی بود که مقامات اسرائیلی انتظار داشتند و تنها به هدف قرار دادن برخی سایت‌های دفاع هوایی، سامانه‌های رادار نظامی و تأسیسات تولید موشک و سامانه‌های موشکی زمین به هوا محدود شد.

در این عملیات، مناطق مسکونی، زیرساخت‌های استراتژیک، تأسیسات نفتی و هسته‌ای ایران هدف قرار نگرفتند و حمله از خارج از حریم هوایی ایران صورت گرفت. در این عملیات، جنگنده‌های اسرائیلی ابتدا سامانه‌های دفاع هوایی سوریه و عراق را هدف قرار دادند تا بتوانند از فاصله‌ای دورتر و بدون عبور از حریم هوایی ایران عملیات خود را اجرا کنند.

اسرائیل در مورد مقیاس و نوع حمله خود به ایران به‌شدت بزرگ‌نمایی کرده و مدعی مشارکت صد جنگنده، از جمله اف-۳۵، در این عملیات شده است. سخنگوی نظامی اسرائیل با اغراق، این عملیات را موفقیت‌آمیز خوانده و ادعا کرده که ۲۰ نقطه در ایران هدف قرار گرفته‌اند. با این حال، یائیر لاپید، رهبر اپوزیسیون و دیگر منتقدان داخلی، این حملات را ناکارآمد و ضعیف توصیف کرده و تأکید کرده‌اند که اهداف استراتژیک ایران که اسرائیل مدعی تخریب آنها شده، عملاً تحت تأثیر قرار نگرفته‌اند. نتانیاهو و وزیر دفاع به همراه فرماندهان نظامی و امنیتی عملیات را از یک پناهگاه زیرزمینی در وزارت دفاع مدیریت کردند.

از سوی دیگر، ایران نیز حملات اسرائیل را محدود و ناکام توصیف کرد. در بیانیه‌ای از سوی ارتش ایران، به کشته شدن دو سرباز ایرانی اشاره شد و این حمله به‌عنوان واکنشی ضعیف معرفی شد. کشور‌های عربی حاشیه خلیج فارس حتی کشور‌هایی که روابط خود را با اسرائیل عادی‌سازی کرده‌اند، این حملات را محکوم کردند. در مجموع، این حملات محدود به نظر می‌رسد و بیشتر به‌منظور حفظ اعتبار اسرائیل و جلوگیری از تشدید تنش در منطقه صورت گرفته است. ایالات متحده نیز تأیید کرد که پیش از حمله در جریان این عملیات قرار داشته، اما به‌طور مستقیم در آن شرکت نکرده است.

بر این اساس، پیش‌بینی می‌شود که واکنش ایران نیز کنترل‌شده و محدود باشد و احتمالاً از طریق گروه‌های مقاومت انجام شود، به‌گونه‌ای که از بروز حملات گسترده‌تر یا «وعده صادق ۳» جلوگیری شود. سؤال اصلی این است که آیا این حمله توانست بازدارندگی مورد نظر اسرائیل را بازگرداند؟ به‌ویژه که اسرائیل از طریق واسطه‌های منطقه‌ای و بین‌المللی زمان و اهداف حمله را به ایران اطلاع داده و خواسته بود که واکنش متقابل نداشته باشد. در این میان، پیام‌هایی میان آمریکا، اسرائیل و ایران رد و بدل شده است تا به حملات متقابل پایان داده شود و تنش‌ها کاهش یابد.

این وضعیت در حالی اهمیت بیشتری می‌یابد که انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا بین دونالد ترامپ و کامالا هریس تنها ده روز دیگر برگزار می‌شود. بدترین سناریو این است که ترامپ در تماس آخر خود با نتانیاهو، او را به «اقدامات لازم» ترغیب کند. به نظر می‌رسد آنچه اکنون رخ داده است، پیروزی برای بایدن و هریس و از دست رفتن فرصتی تاریخی برای نتانیاهو باشد؛ فرصتی که بیست سال در انتظار آن بود تا آمریکا به تأسیسات هسته‌ای ایران حمله کند و برنامه هسته‌ای آن را متوقف سازد.

مطالعه خبر در منبع

نظرات کاربران
    برای ارسال نظر، لطفا وارد شوید.

    اخبار مشابه