تروریست‌های تکفیری و اسرائیل دو روی یک سکه

کیهان . ۱۴۰۳/۸/۹،‏ ۲۱:۵۴


همزمان با حمله رژیم صهیونیستی به ایران در تاریخ 5 آبان، گروه تروریستی «جیش الظلم» طی یک عملیات 10 تن از پرسنل نیروی انتظامی را به شهادت رساند. این هماهنگی نشان از ارتباط ویژه و گسترده میان رژیم صهیونیستی و گروه‌های تروریستی-تکفیری دارد. 
روز شنبه، پنجم آبان ماه، دو واحد گشت انتظامی که در پی تماس تلفنی برای ارائه خدمت به شهروندان در منطقه گوهر کوه تفتان سیستان و بلوچستان حاضر شده بودن، در مسیر برگشت به پاسگاه انتظامی، در کمین جنایتکارانِ تروریست قرار گرفتند و ۱۰ نفر از پرسنل وظیفه و کادر انتظامی استان سیستان و بلوچستان به شهادت رسیدند. چندی بعد گروهک تروریستی «جیش الظلم» در کانال تلگرامی خود مسئولیت این حمله تروریستی را برعهده گرفت. 
امنیت درونی هم‌عرض امنیت بیرونی است
به نظر می‌رسد اقدامات گروه‌های تروریستی در ایران که به نیابت از اسرائیل انجام می‌شود و حمایت آمریکا و کشورهای اروپایی را نیز به همراه دارد؛ با هدف پوشش ضعف‌‍‌های رژیم در میدان نبرد برنامه‌ریزی شده است، به عبارتی دیگر رژیم صهیونیستی با این اقدام به دنبال گسترش جغرافیای منازعه است تا از این طریق میدان‌های جدیدی برای نبرد خلق کند و موجب تمرکززدایی از جبهه مقاومت و حمایت ایران از این جبهه شود. 
تحلیل و راهبردِ اتاق فکر رژیم صهیونیستی بر این اصل استوار است که مسئله درونی (امنیت در ایران) بر مسئله بیرونی (حمایت از جبهه مقاومت) توفیق دارد؛ لذا رژیم با تجهیز، برنامه‌ریزی و حمایت از گروه‌های تروریست که به نیابت از آن، اقدام به عملیات در خاک ایران می‌کنند، قطع حمایت یا کاهش حمایت جبهه مقاومت از جانب ایران را دنبال می‌کند؛ و این درحالی است که این تحلیل و راهبرد از بنیان اشتباه است. به بیانی مشروح‌تر ایران و جبهه مقاومت هم‌سرنوشت بوده و هر دو یک تن به حساب می‌آیند. از سوی دگر، امنیت درونی هم‌عرض امنیت بیرونی و وابسته به آن است و نمی‌توان مسئله امنیت و تامین آن را وابسته به حدود و ثغور ملی-میهنی دانست و بهترین مصداق برای قوام، تاکید و تشریح ادعای نگارنده، ظهور داعش در منطقه است که امنیت کشورهای منطقه را دچار مخاطره کرده و تامین امنیت داخلی را به برقراری امنیت خارج از مرزها گِرِه زد. 
ارتباط رژیم صهیونیستی با گروه‌های تروریستی یک ارتباط وجودی-هویتی است به شکلی که حیات و ماهیت این دو به هم وابسته است، به عبارتی رژیم صهیونیستی برای تضمین و ادامه حیات خود و مقابله با دشمنانش نیازمند «ترور» است، بنابراین حمایت و تجهیز گروه‌های تروریستی جزء لاینفک برنامه‌های اسرائیل به حساب می‌آید.
نکته حائز اهمیت در عملیات‌های ارتش عراق آن بود که نیروهای عراقی هرگاه منطقه‌ای را از وجود عناصر داعش پاکسازی می‌کردند. به عنوان نمونه، زمستان سال 1392 که ارتش و نیروهای مسلح عراق عملیات پاکسازی استان الانبار از گروه‌های تروریستی داعش را آغاز کردند. سلاح‌های ساخت رژیم صهیونیستی را در این مناطق کشف می‌شد که مورد استفاده عناصر داعش بود، از جمله این سلاح‌ها قناصه‌های ساخت رژیم صهیونیستی بود.
در این ارتباط سرتیپ «فاضل البرواری»، فرمانده وقت یگان عملیات ویژه ارتش عراق اعلام کرد که نیروهای ارتش، تسلیحات و ذخایر اسرائیلی جدیدی را نزد مزدوران داعش کشف و ضبط کرده‌اند؛ و سلاح‌ها و تجهیزات مورد استفاده توسط داعش مشابه همان سلاح‌هایی است که در سال 2006 برای کشتار شهروندان عراقی مورد استفاده قرار گرفت و ساخت اسرائیل است. 
یکی دیگر از شواهد غیر قابل انکار، اعزام تروریست‌های زخمی به سرزمین‌های اشغالی و مداوای آنها توسط پزشکان صهیونیست بود؛ به طوری که روزانه چندین تن از تروریست‌ها از طریق مرزهای زمینی یا هوائی به این سرزمین رفته و پزشکان صهیونیست تمام امکانات و توان خود را برای مداوای آنها و بازگشت دوباره به میدان‌های نبرد در سرزمین‌های مسلمانان به کار می‌بستند.
در بهمن 1392 نیز تصاویر و فیلم حضور نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی در میان تروریست‌های داعشی زخمی در یکی از بیمارستان‌های اسرائیل منتشر شد.
علاوه‌بر پیوستگی وجودی که میان گروهک‌های تروریستی و رژیم صهیونی وجود دارد، ارتباط ماهوی (هویتی) نیز یکی از دلایل تنگاتنگ و ویژه رژیم با گروه‌های تکفیری-تروریستی است. به عبارتی ماهیت و درون‌مایه رژیم صهیونی متکی بر برتری قوم یهود است و این نوع نگاه اجازه هر نوع فعالیت و حمایتی را صادر کرده و آن را با تکیه بر متون جعلی تئوریزه می‌کند. به عبارتی وجود خود را در عدم موجودیت (نابودی) دیگر تعریف می‌کند. 
لذا تغذیه تسلیحاتی و حمایت از گروه‌ داعش و گروهک جیش‌الظلم در راستای حفظ موجودیت و عمل به مبانی هویتی به شمار آمده و در دستور کار رژیم قرار دارد. از این رو، سخن گزافه‌ای نیست اگر گلوله‌هایی که در تن شهیدان نیروی انتظامی کشف شد را مشابه به بمب‌هایی که بر سر مردم بی‌گناه فلسطین و لبنان ریخته می‌شود بدانیم، چرا که هر دو از یک جا تغذیه و از یک دستور‌العمل تبعیت می‌کنند.  
جیش‌الظلم فرزند خوانده اسرائیل 
باتوجه به دلایل فوق، کاملا طبیعی است که ظهور و حیات جیش‌الظلم نشات گرفته از فعالیت‌های اسرائیل باشد و به اصطلاح این گروهک تروریستی فرزندخوانده اسرائیل محسوب می‌شود.
نقطه آغاز جنایت‌های این گروهک تروریستی در خاک جمهوری اسلامی ایران به سال ۱۳۹۲ باز می‌گردد. اعضای گروهک «جیش الظلم» در تاریخ سوم آبان ماه سال  ۱۳۹۲ اقدام به حمله تروریستی به یک گشت مرزبانی در منطقه سراوان کردند که در پی این کمین ۱۴ نفر از اعضای پلیس مرزبانی کشورمان به شهادت رسیده و ۷ تن دیگر نیز مجروح شدند. مهاجمان پس از حمله از مرز ایران و پاکستان عبور کرده و در کشور پاکستان مخفی شدند. از میان ۱۴ شهید پلیس مرزبان ایرانی، ۱۲ نفر سرباز وظیفه و ۲ نفر از پرسنل کادر نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران در این عملیات تروریستی به شهادت رسیدند. 
این گروهک تروریستی در بهمن ماه سال ۱۳۹۲ پنج مرزبان ایرانی را در نزدیکی مرز ایران و پاکستان ربود. چند روز بعد یعنی در تاریخ ۱۹ بهمن ماه سال ۱۳۹۲ گروهک «جیش‌العدل» ویدئویی را در توئیتر بارگذاری کرد که در آن تصاویری از ۵ مرزبان ربوده شده را  به نمایش گذاشت که به پاکستان برده شده بودند. طولی نکشید که با پیگیری دستگاه دیپلماسی کشور دولت پاکستان در اسفندماه متعهد به بازگرداند مرزبانان ربوده شده به جمهوری اسلامی ایران شد. اما در چهارم  فروردین ماه سال ۱۳۹۳ بود که خبر شهادت یکی از مرزبانان ربوده شده توسط جیش‌الظلم، به نام جمشید دانایی‌فر کام ملت ایران را تلخ کرد. در نهایت با اقدامات صورت گرفته از سوی جمهوری اسلامی ایران شاهد آزادسازی و بازگشت ۴ مرزبان ربوده شده به ایران بودیم.
علاوه‌بر موارد بالا، عملیات تروریستی در زاهدان (روز جمعه ۸ مهر ماه سال ۱۴۰۱)، در راسک (جمعه ۲۴ آذر ۱۴۰۲) و در محور خاش-زاهدان در تاریخ ۲۴ بهمن ماه سال ۱۳۹۷ از دیگر اقدامات این گروه معاند به حساب می‌آید. 
گروه‌های تروریستی مکمل رژیم صهیونیستی
علی‌ایحال اقدامات گروهک‌های تروریستی یک عمل نیابتی محسوب شده و بدون اراده و تصمیم کشورهای حامی آن یعنی اسرائیل و آمریکا صورت نمی‌گیرد، چرا که ادامه حیات این گروه‌ها مستلزم تبعیت و اجرای دستور از تغذیه‌کنندگانشان است. با توجه به این مسئله گروه‌های تروریستی و رژیم صهیونی دو روی یک سکه هستند. 
پیش از درگیری مستقیم اسرائیل با ایران و افزایش سطح تنش از مخاصمه به منازعه، فعالیت‌های گروهک‌های تروریستی را می‌توان نوعی از جنگ نیابتی (PROXY WAR) تعبیر کرد. جنگ نیابتی با هدف تقلیل هزینه‌ها، ممانعت از درگیری مستقیم و فرار از مسئولیت راهبرد است که گاه از سوی بعضی ازکشورها به کار گرفته می‌شود. با این وجود پس از حمله 5 آبان ماه و همزمانی این حمله با اقدام گروه تروریستی جیش‌الظلم دیگر برکسی پوشیده و پنهان نیست که این گروه‌هایی که به دروغ داعیه دینی داشته و تحت لوای دین به کشتار مردم دست می‌زنند (مانند داعش و جیش‌الظلم) در ادعای خود صادق نبوده و از جانب اسرائیل پروژه گرفته‌اند تا در منطقه عامل نا‌امنی و عدم ثبات شوند؛ لذا مقابله با اسرائیل به عنوان یک تهدید امنیتی خارج از مرزهای ایران در راستای حفظ امنیت داخلی است، چرا که پدرخوانده تمامی گروه‌های تکفیری به حساب می‌آید و به عبارتی اقدامات گروه‌های تکفیری-تروریستی تکمیل‌کننده و مکمل برنامه‌های رژیم صهیونی است.  
مطالعه خبر در منبع

نظرات کاربران
    برای ارسال نظر، لطفا وارد شوید.