ژنرال بازنشسته اسرائیلی: ارتش اسرائیل توان تغییر نظم منطقه و شکست ایران را ندارد

عصر ایران . ۱۴۰۳/۸/۱۱،‏ ۱۴:۱۳


"اسحاق بریک" ژنرال ارشد بازنشسته اسرائیلی در مطلبی که روزنامه "جروزالم پست" آن را منتشر کرده، نسبت به آمادگی ارتش اسرائیل برای ورود به یک جنگ چند جبهه ای و پیچیده با ایران ابراز تردید کرده و به مقامات نظامی اسرائیل توصیه کرده از نشئگی حمله اخیر هوایی به ایران بیرون بیایند، چون ایران حریفی نیست که ارتش اسرائیل بتواند با زدن این ضربات، از پس آن برآید.

به گزارش عصرایران، این ژنرال بازنشسته اسرائیلی در مطلبی تحت عنوان " جشن را متوقف کنید، تهران برای نبردی طولانی با اسرائیل برنامه ریزی کرده است "، نوشت: با وجود حمله اخیر به سایت های موشکی ایران، تهدید واقعی بزرگتر به نظر می رسد: با حمایت روسیه و چین، زرادخانه ایران می تواند ده برابر شود.

متن کامل مقاله این ژنرال اسرائیلی در پی می آید: (بدیهی است که این مطلب از نگاه یک ژنرال اسرائیلی نوشته شده و بخش هایی از آن حاوی تایید تبلیغات بزرگ نمایانه مقامات اسرائیلی درباره میزان موفقیت حمله اخیر به ایران است که در فضایی فراتر از تبلیغات روانی اسرائیلی، نیازمند راستی آزمایی جدی است.)

حمله اخیر نیروی هوایی اسرائیل به اهداف نظامی ایران، به توان تولید موشک زمین به زمین و سامانه های پدافند هوایی ایران آسیب قابل توجهی وارد کرد.

در حالی که حمله اسرائیل را می توان موفقیت آمیز دانست و خسارات قابل توجهی به تهران وارد کرد، جشن های پس از موفقیت حمله اسرائیل زودهنگام است. 

همانطور که بارها در گذشته دیده‌ایم، دیدگاه اکثر خبرنگاران نظامی، تحلیلگران و ژنرال‌های بازنشسته بسیار سطحی و غیرواقع بینانه است، مانند نگاه کردن از درون سوراخ یک کلید بدون نگاهی فراتر و عمیق‌تر به آینده.

برخی از این قبیل اظهارات ژنرال های بازنشسته را در نظر بگیرید، مانند "توسعه گام به گام جنگ ما را به پیروزی منطقه ای نزدیک کرده است" یا "پیام به ایران واضح است: حمله اسرائیل آماده سازی برای یک ضربه بزرگتر بود."

تفکر آنها منسجم نیست و با هر نسیمی که می‌وزد، مانند بادگیر تغییر جهت می‌دهند. همه ما باید به خاطر داشته باشیم که ایران هنوز حدود 3 هزار موشک بالستیک و راکت دارد که می تواند خسارات زیادی به جبهه داخلی و مراکز جمعیتی اسرائیل وارد کند. 

مهمتر از آن، جنگ اسرائیل با کمک آمریکا فقط علیه ایران و "نیروهای نیابتی" آن نیست، بلکه علیه "محور شرارت" است: روسیه، چین و ایران، که به هم پیوسته اند تا آمریکا را از کنترل منطقه خاورمیانه و اقتصاد آن دور کنند و دارایی ها و پایگاه های نظامی آمریکا و البته متحد نزدیکش اسرائیل را در منطقه مورد تهدید قرار دهند. 

"محور شرارت" منابع عظیمی برای تقویت ایران سرمایه گذاری کرده است. از این رو، هرکسی که ادعا می کند ما به پیروزی منطقه ای نزدیک هستیم، نمی فهمد در مورد چه چیزی صحبت می کند. برای رسیدن به پیروزی منطقه ای باید محور شرارت را شکست داد و اسرائیل به تنهایی چنین توانی را ندارد.

به علاوه، با وجود موفقیت آمیز بودن حمله اسرائیل به ایران، از امروز شاهد آن خواهیم بود که تهدیدها علیه اسرائیل ده برابر خواهد شد. شلیک تعداد موشک‌های بالستیک، راکت‌ها و پهپادهای نیروهای نیابتی آن به سمت اسرائیل به شدت افزایش خواهد یافت. خساراتی که ارتش اسرائیل به پایگاه های موشکی و پدافند هوایی ایران وارد کرد، ترمیم خواهد شد و در طول سال ها، این امر هیچ تاثیری بر ادامه تقویت ایران با کمک های گسترده روسیه و چین نخواهد داشت.

برای اینکه اسرائیل بتواند با تهدیدات آتی مقابله کند، باید دست در دست آمریکا، کشورهای اروپایی (ناتو) و کشورهای عربی که مایل به پیوستن به آن هستند، باشد. این باید محوری باشد که در مقابل محور شرارت روسیه، چین و ایران بایستد، به این معنا که باید توازنی از وحشت ایجاد کند که هر طرف بفهمد که اگر اسرائیل یا هر کشور دیگری در ائتلاف را مورد حمله قرار دهد، خود ممکن است ضربه بخورد.

این را می توان با توازن وحشت در جنگ سرد بین اتحاد جماهیر شوروی سابق و ایالات متحده مقایسه کرد، جایی که ترس های متقابل آنها مانع از وقوع جنگ جهانی سوم شد.

اسرائیل به متحدان خود نیاز دارد

اسرائیل باید با کمک متحدان خود یک ارتش قوی ایجاد کند (اسرائیل منابع لازم برای انجام این کار را به تنهایی ندارد) و پیشرو در این اردوگاه باشد. برای این منظور، باید یک سپاه موشکی ایجاد کند که اثربخشی آن در برابر پرتابگرهای موشکی دشمن ده ها برابر بیشتر از هواپیماها باشد. باید فورا با ایالات متحده برای توسعه لیزرهای قدرتمند (فناوری آن در دست اسرائیل و ایالات متحده وجود دارد) با کارایی بهتر در برابر موشک های بالستیک و موشک های دشمن همکاری کند. مزیت سیستم لیزری این است که هزینه رهگیری موشک ها و راکت های دشمن هزاران برابر ارزان تر از موشک های سامانه های پیکان، فلاخن داوود و گنبد آهنین است.

بنابراین ما به کمک آمریکا برای استقرار موشک های آنها در اسرائیل نیاز داریم. اسرائیل همچنین باید خود را به ده ها هزار پهپاد انتحاری و پهپادهای جمع آوری اطلاعات مجهز کند. (اوکراین توانسته طی نزدیک به 3 سال گذشته با حملات پهپادی هم در دفاع و هم در هجوم ضربات دردناکی به روسیه وارد کند.) 

اسرائیل باید خود را به توپ های ضدهوایی چند لول ("Vulcan") نیز مجهز کند که کارایی آن در برابر پهپادهای دشمن بسیار بالاست و البته باید نیروی زمینی خود را به وسعتی که 20 سال پیش داشت افزایش دهد تا بتواند در چندین جبهه زمینی به طور همزمان در یک جنگ منطقه ای و چند جبهه ای، بجنگد. (به دلیل کاهش شدید نیروی زمینی در بیست سال اخیر، الان ارتش اسرائیل حتی در یک جبهه نیز قادر به پاسخگویی نیست و به همین دلیل سایر بخش ها کاملا بی دفاع هستند).

دو سال و نیم قبل از شروع جنگ، من 5 تیم متخصص را زیر نظر دانشگاه رایشمن و با کمک پروفسور "بواز گانور" که در حال حاضر به عنوان رئیس دانشگاه فعالیت می کند، ایجاد کردم.

 این تیم ها با 5 مولفه اصلی امنیت ملی: مفهوم امنیت، آمادگی نیروهای زمینی برای جنگ، آمادگی جبهه داخلی برای جنگ، آمادگی ارتش اسرائیل در دفاع و حمله در برابر موشک ها و پهپادهای دشمن و نیز فرهنگ سازمانی در ارتش اسرائیل، سروکار داشتند. 

به این موارد، دو پیوست اضافه کردیم - قابلیت لجستیک و نگهداری در جنگ و کیفیت شغلی پرسنل. مشکلات، و مهمتر از آن، راه حل ها، در یک سند 80 صفحه ای با عنوان "توصیه ها برای 5 سال آینده و آمادگی اسرائیل برای جنگ" منتشر شده است.

این گزارش یک سال قبل از هفتم اکتبر به همه تصمیم گیرندگان از جمله نخست وزیر، وزرا، 12 رئیس بخش شورای امنیت ملی، رئیس کمیته امور خارجه و دفاع، یوآو گالانت وزیر دفاع و هرزی هالوی رئیس ستاد ارتش ارائه شد.

همه این مقامات گزارش و توصیه های آن را دریافت کردند. گالانت وزیر دفاع و هرزی هالوی رئیس ستاد ارتش راه حل هایی را که ما داده بودیم را به عنوان بخشی از برنامه کاری وزارت دفاع و نظامی، گنجانده اند؛ اما با کمال تاسف، در تمام جنگ‌هایی که طی بیش از یک سال گذشته ادامه داشته، و با وجود اینکه وزیر دفاع و رئیس ستاد ارتش تصمیم گرفتند توصیه‌های ما در این گزارش را اجرا کنند، هنوز هیچ کاری در این زمینه انجام نشده است.

ارتش اسرائیل برای چالش های آینده آماده نیست.

در نتیجه، آنچه ما نیاز داریم افزایش بودجه زیاد نیست. در عوض، ما باید کمک‌های اقتصادی و نظامی ده‌ها میلیارد دلاری آمریکا را بین تمام نیازهای ذکر شده در بالا متعادل کنیم، وبخش عمده آن را فقط در هواپیما سرمایه‌گذاری نکنیم و بقیه بخش ها مستهلک و قراضه باقی بمانند - همانطور که امروز انجام می‌شود.

مطالعه خبر در منبع

نظرات کاربران
    برای ارسال نظر، لطفا وارد شوید.

    اخبار مشابه