وقوع دو زمینلرزه با بزرگای بین 4.5 تا 5 در تاریخ 14 مهر و 13 آبان 1403 در شمال گرمسار که هر دو در بخشهایی از تهران و اطراف آن در بعضی از ساختمانهای بلندمرتبه تهران احساس شد، پرسش در مورد احتمال زمینلرزهای شدید در تهران را مجددا مطرح کرد.
وقوع دو زمینلرزه با بزرگای بین ۴.۵ تا ۵ در تاریخ ۱۴ مهر و ۱۳ آبان ۱۴۰۳ در شمال گرمسار که هر دو در بخشهایی از تهران و اطراف آن در بعضی از ساختمانهای بلندمرتبه تهران احساس شد، پرسش در مورد احتمال زمینلرزهای شدید در تهران را مجددا مطرح کرد.
از سوی دیگر در تاریخ ۱۲مرداد ۱۴۰۲ علیرضا زاکانی، شهردار تهران عنوان کرد که یکی از اساتید با ادلهای که برایش آورده گفته که تهران ۳۰۰۰ سال است که زلزله نیامده و تهدیدی در حوزه زلزله برای تهران وجود ندارد. ولی آیا اساسا احتمال زلزلهای بزرگ در تهران وجود دارد؟ شواهد تاریخی نشان میدهد که بله، محدوده تهران کنونی در سدههای قبلی چند بار در زلزلههای شدید تخریب شده و در آینده نیز این اتفاقات قابل تکرار است.
ضمنا در صورت وقوع زلزلهای به بزرگای ۷، تهران به دلیل آسیبپذیریهای منحصربهفردش احتمالا خسارتهای فاجعهباری را تجربه خواهد کرد. در اینجا یک تفکیک گام به گام دقیق از آنچه چنین سناریویی میتواند به همراه داشته باشد، آورده شده است:
با توجه به اینکه تهران خانه بسیاری از ساختمانهای بلندمرتبه است که بدون رعایت دقیق استانداردهای ایمنی لرزهای ساخته شدهاند، تخریبهای سازهای قابلتوجهی انتظار میرود. ساختمانها در مناطق پرجمعیت ممکن است فرو بریزند و منجر به تخریب گسترده در سراسر محلهها شود. تراکم جمعیت تهران با حدود ۹.۸ میلیون نفر در سال ۱۴۰۳ و حدود ۱۶ میلیون نفر که در محدوده تهران و پیرامون آن زندگی میکنند به این معنی است که هر گونه خرابی ساختاری قابل توجهی میتواند هزاران تلفات و جراحت به همراه داشته باشد.
در چنین شرایطی خدمات اورژانسی در تلاش برای پاسخگویی به حوادث متعدد بهطور همزمان نارسا خواهد بود. زیرساختها و شریانهای حیاتی مانند جادهها، پلها و سامانههای حملونقل عمومی احتمالا با آسیب شدید یا خرابی کامل مواجه میشوند. خیابانهای باریک مملو از بلندمرتبهها مانع از عملیات نجات و تلاشهای واکنش اضطراری میشود و تخلیه و ارسال کمکها را پیچیده میکند. عبور شریانهای اصلی بنزین از تهران و همچنین لولهکشی گاز در تهران و استفاده گسترده از گاز طبیعی برای گرم کردن و پخت و پز خطرات بیشتری را به همراه دارد. پاره شدن شبکه گاز میتواند آتشسوزی در سراسر شهر را شعلهور و اثر فاجعه را تشدید کند.
نمونهای از این رخداد به ایجاد فروچاله و انفجار در خط لوله گاز در مترو شهران در ۲۸ خرداد ۱۳۹۵ در شمالغرب تهران مربوط است. این خطر در ساختمانهای قدیمیتر که اقدامات ایمنی ممکن است به درستی اجرا نشده باشد، افزایش مییابد. با توجه به اینکه بیمارستانها در میان سازههای ناایمن شناساییشده قبل از زلزله ساخته شدهاند، امکانات پزشکی برای مقابله با هجوم افراد آسیبدیده محدود است.
در تهران حدود ۲۵ هزار تخت بیمارستانی وجود دارد . مناطق ۶، ۱۲ و ۳ بیشترین بیمارستان و مناطق ۱۹، ۲۱ و ۱۵ کمترین بیمارستان به ازای جمعیت را دارند. فقدان مسیرهای تخلیه ایمن به دلیل آوارهایی که جادهها را مسدود کرده است، تلاشهای نجات را پیچیدهتر میکند. ضمنا اثرهای روانی قابل توجهی بر بازماندگانی که شاهد ویرانی اطراف خود هستند و احتمالا عزیزان یا خانههای خود را از دست میدهند، وجود خواهد داشت. بازسازی و بهبودی از چنین رویدادی، سالها، اگر نه دههها، طول میکشد. اثرهای اقتصادی ناشی از ازدست دادن اموال و وقفههای تجاری، شرایط اقتصادی در حال حاضر در ایران را تحت فشار قرار میدهد.
تولید ناخالص داخلی تهران حدود ۲۲ درصد و استان البرز حدود ۳ درصد از کل تولید ناخالص داخلی کشور است (جمعا حدود ۲۵درصد یا یک چهارم تولید ناخالص داخلی ایران در استانهای تهران و البرز رخ میدهد) . پس از زلزله سازمانهای اجتماعی باید برای تلاشهای بهبودی بسیج شوند، اما این ابتکارات میتواند به دلیل تنشهای سیاسی مداوم و چالشهای اقتصادی پیش روی ایران با مشکل مواجه شود.
برآورد خسارات احتمالی ناشی از یک زلزله بزرگ، مانند زلزلهای با بزرگای ۷ در تهران، مستلزم رویکردی سامان یافته است تا عوامل مختلف علمی، مهندسی و اجتماعی- اقتصادی را در برگیرد. پس از تعیین سطح خطر و ریسک زلزله در پهنههای مختلف شهر تهران ارزیابی قوانین ساختمانی موجود و شیوههای ساخت و ساز برای تعیین تعداد بناهایی که در برابر نیروهای زلزله تابآور خواهند بود، لازم است.
سیاهه ساختمانها – building inventory با گردآوری دادهها در مورد انواع، سن و شرایط ساختمانها (مسکونی، تجاری، صنعتی) آماده میشود. هنگامی که خطرات و آسیبپذیریها ارزیابی میشوند، تخمین آسیبهای احتمالی با استفاده از توابع آسیبپذیری یا توسعه یا استفاده از توابع آسیب موجود انجام میشودکه شدت لرزش زمین را با سطوح آسیب مورد انتظار برای انواع مختلف ساختمانها مرتبط میکند. بهکارگیری مدلهای اقتصادی که آسیبهای مستقیم (مثلا تعمیرات ساختمان) و تاثیرات غیرمستقیم (مانند وقفههای تجاری) را در نظر میگیرند. این شامل ارزیابی زیان در بهرهوری به دلیل خرابی زیرساخت میشود. با استفاده از دادههای جمعیتشناختی برای تخمین تعداد افراد ممکن است بر اساس تراکم جمعیت در مناطق مختلف تحت اثر قرار گیرند.
ارزیابی اینکه ساکنان با چه سرعتی میتوانند ساختمانها را در طول سناریوی زلزله تخلیه کنند، میتواند به تخمین صدمات یا تلفات احتمالی کمک کند. زیرساختهایی مانند جادهها، پلها، تاسیسات برق (آب، گاز، برق) و سیستمهای حمل و نقل عمومی نیز باید ارزیابی شوند. تخمین اینکه چگونه خرابیهای تاسیسات میتواند آسیب را تشدید کند (به عنوان مثال پارگی خط گاز منجر به آتشسوزی) .در نهایت، در نظر گرفتن عوامل اجتماعی- اقتصادی برای یک ارزیابی جامع ضروری است.
تابآوری اقتصادی شامل ارزیابی است که چگونه شرایط اقتصادی ممکن است بر تلاشهای بازیابی پس از زلزله اثر بگذارد. برخی برآوردها نشان میدهد که خسارت چنین رخدادی برای تهران حداقل حدود ۱۰۰ هزار کشته و حدود یک میلیون مجروح و مصدوم و تا حدود ۱۴۰ میلیارد دلار خسارت مالی فقط در یک زلزله با بزرگای بیش از ۷ در نزدیکی تهران میتواند باشد. در چنین حالتی باید در نظر داشته باشیم که اگر تمام تختهای بیمارستانی در ایران را نیز بسیج کنیم درمان صدها هزار مجروح چنین زلزلهای بسیار پیچیده خواهد بود.