رکنا اجتماعی ، سازمان حفاظت محیط زیست ایران، بهرغم مسئولیت خطیر خود در حفاظت از منابع طبیعی و محیط زیست کشور، طی سالهای اخیر هیچ اقدام مؤثری در مقابله با بحرانهای زیستمحیطی نداشته است. از تغییرات اقلیمی گرفته تا تخریب حیاتوحش و آلودگیهای گسترده، این سازمان بهجای ایستادگی در برابر تهدیدات، اغلب به تسهیل پروژههای آسیبزننده پرداخته و در برابر صنایع آلاینده سکوت کرده است. ادامه این روند میتواند به بحرانهای زیستمحیطی بیسابقهای منجر شود که علاوه بر آسیب به طبیعت، امنیت و اقتصاد کشور را نیز تهدید خواهد کرد.
به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، امروز شینا انصاری رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست ایران و معاون رئیس جمهور با رسانه ها نشست مطبوعاتی دارد.
نشست مطبوعاتی امروز رئیس سازمان حفاظت محیط زیست ایران، با رسانهها، باید تبدیل به فرصتی برای پاسخگویی به انتقادات گسترده و جدی جامعه مدنی و متخصصان در زمینه حفاظت از محیط زیست شود. اما با توجه به سابقه و کارنامه این سازمان در دوران گذشته و شرایط کنونی، به نظر میرسد که این نشست بیشتر به یک مراسم نمایشی تبدیل خواهد شد، پر از وعدههای بیپایان و اظهارات مبهم، بیآنکه گامی جدی برای رفع بحرانهای محیط زیستی کشور برداشته شود.
سازمان حفاظت محیط زیست ایران وظیفهای خطیر بر عهده دارد: حفاظت از منابع طبیعی و محیط زیست ایران، بهویژه حفاظت از آب، خاک، هوا و حیاتوحش کشور.
این سازمان باید در برابر تهدیدهای زیستمحیطی، از تغییرات اقلیمی گرفته تا تخریب منابع طبیعی و آلودگیهای گسترده، ایستادگی کند. اما بررسی عملکرد این سازمان در سالهای اخیر نشان میدهد که در عمل، هیچگونه کارنامهای از اقدام مؤثر و نتیجهبخش در زمینه حفاظت از محیط زیست کشور وجود ندارد.
سوالی که همواره مطرح بوده، این است که چرا این سازمان با وجود تمامی تهدیدات و مشکلات زیستمحیطی، هیچ اقدام جدی و مؤثری در راستای وظایفش نداشته است؟
در دوره ریاست شینا انصاری و پیش از آن، سازمان محیط زیست نه تنها در برابر تهدیدات گستردهای همچون تغییرات اقلیمی، آلودگی هوا، آب و خاک و تخریب حیاتوحش واکنشی جدی نشان نداد، بلکه به نظر میرسد که حتی در مواردی در راستای منافع وزارتخانههایی همچون وزارت نیرو، وزارت نفت و وزارت کشاورزی قدم برداشته و در برابر پروژههای آسیبزننده به محیط زیست سکوت کرده است. در حالی که این وزارتخانهها همواره در تلاش برای پیشبرد پروژههای خود هستند، سازمان محیط زیست به عنوان مرجع ناظر و حافظ منابع طبیعی، در بسیاری از مواقع یا همراهی کرده یا بهطور مؤثر به مقابله با این اقدامات نپرداخته است. در نتیجه، این سازمان به جای اینکه به عنوان محافظ محیط زیست عمل کند، تبدیل به ابزاری در خدمت پروژههای غیرقابل بازگشت شده است که زیانهای جبرانناپذیری به منابع طبیعی کشور وارد میآورد.
یکی از بزرگترین چالشهای این سازمان، عدم توانمندی در مقابله با بحرانهای جدی زیستمحیطی است که در سطح جهانی و ملی مطرح هستند. به عنوان مثال، سازمان حفاظت محیط زیست در قبال بحران تغییرات اقلیمی که روز به روز تأثیراتش در کشور مشهودتر میشود، هیچ برنامه جامع و کارآمدی برای مقابله و کاهش آثار آن ارائه نداده است. در واقع، این سازمان نهتنها قادر به تدوین برنامهای برای مقابله با تغییرات اقلیمی نبوده، بلکه در عمل حتی نتوانسته بهعنوان یک نهاد ناظر، سایر وزارتخانهها را ملزم به رعایت الزامات زیستمحیطی کند. این امر بهویژه در پروژههایی که منجر به تخریب منابع آبی و خاکی میشود، مشهود است.
چرا سازمان محیط زیست در قبال حیاتوحش کشور سکوت کرده است؟
یکی دیگر از موضوعات مهم که سازمان حفاظت محیط زیست در آن شکست خورده، حفاظت از حیاتوحش کشور است. ایران یکی از کشورهای با تنوع زیستی بسیار بالا است و در طول تاریخ، زیستگاههای گوناگونی از جمله جنگلها، کوهها، دشتها و بیابانها در این سرزمین گسترده شدهاند. اما متأسفانه این منابع طبیعی و حیاتوحش در معرض خطرات بزرگی قرار دارند. از یکسو، بسیاری از گونههای حیوانی در حال انقراض هستند و از سوی دیگر، مناطق حفاظتشده که باید مأمن این گونهها باشند، بهطور مستمر در معرض تهدیدات مختلف مانند شکار غیرمجاز، آلودگی و تخریب زیستگاهها قرار دارند. متأسفانه، سازمان محیط زیست که باید نقش کلیدی در حفاظت از این منابع ایفا کند، عملاً هیچ گامی جدی و مؤثر در زمینه حفظ تنوع زیستی کشور برنداشته است. این وضعیت نه تنها تهدیدی برای حیاتوحش ایران است، بلکه آسیبهای جبرانناپذیری به اکوسیستم کشور وارد میآورد.
در کاپ 29 که یک گردهمایی جهانی در زمینه تغییرات اقلیمی و محیط زیست بود، کارنامه سازمان محیط زیست ایران به شدت ضعیف و خالی از دستاورد بود. چرا؟ چون این سازمان نتوانست هیچ نقش اثرگذاری در عرصه بینالمللی ایفا کند و در واقع، هیچگونه برنامه یا طرح خاصی برای کاهش اثرات تغییرات اقلیمی در ایران ارائه نکرد. این ناتوانی، نه تنها اعتبار ایران در سطح بینالمللی را زیر سوال برد، بلکه نشاندهنده ضعف جدی در مدیریت بحرانهای زیستمحیطی داخلی نیز بود.
چرا سازمان حفاظت محیط زیست توان مقابله با صنایع آلاینده را ندارد؟
سازمان محیط زیست ایران باید بهعنوان نهاد ناظر و حامی محیط زیست، در برابر صنایع آلاینده که بیشترین نقش را در آلودگی هوا، آب و خاک دارند، ایستادگی کند. اما در واقعیت، این سازمان در برابر صنایع آلاینده که تحت نظارت وزارتخانههای مختلف همچون وزارت نفت، وزارت نیرو و وزارت صنعت قرار دارند، بیشتر به عنوان یک نهاد همکار عمل کرده تا نهاد نظارتی.
بسیاری از پروژهها و طرحهای صنعتی، انرژی و کشاورزی که بهشدت به محیط زیست آسیب میزنند، بدون توجه به قوانین محیط زیست و دستورالعملهای این سازمان، ادامه مییابند.
سازمان محیط زیست بهجای مقابله با این پروژهها، در بسیاری از مواقع تنها نظارهگر بوده و در نهایت، بعد از انجام پروژهها، اقدام به اعتراضهای بیاثر کرده است.
این مشکل در بسیاری از موارد به دلیل ضعف مدیریتی و فقدان استقلال این سازمان است. به نظر میرسد که این سازمان از نظر سیاسی و اقتصادی تحت فشار شدید قرار دارد و نمیتواند یا نمیخواهد در برابر تصمیمات اقتصادی و توسعهای که منافع کوتاهمدت دارند، مقاومت کند.
ادامه این شرایط چه بلایی بر سر ایران میآورد؟
اگر این وضعیت ادامه یابد، باید گفت که ایران در آیندهای نه چندان دور با بحرانهای زیستمحیطی بیسابقهای روبهرو خواهد شد. آلودگی هوا و کاهش کیفیت آن، در کنار بحرانهای مربوط به آب و خاک، میتواند منجر به بیماریهای گسترده، کاهش تواناییهای کشاورزی، و تخریب زیرساختهای طبیعی شود. این بحرانها نهتنها به اقتصاد کشور آسیب میزنند، بلکه امنیت ملی ایران را نیز تهدید خواهند کرد. کاهش منابع آبی، بحرانهای اقلیمی و تخریب زیستگاهها میتواند زمینهساز مهاجرتهای گسترده داخلی و حتی خارجی شود که کشور را با بحرانهای اجتماعی و اقتصادی جدیدی مواجه خواهد کرد.
در نهایت، برای جلوگیری از این فاجعهها، نیاز است که سازمان حفاظت محیط زیست ایران بهطور اساسی متحول شود. این تحول نهتنها نیازمند تغییر در رویکردهای مدیریتی و سیاستگذاری است، بلکه به ارادهای قوی برای مقابله با فساد و لابیهای صنعتی نیاز دارد. در غیر این صورت، ایران نهتنها در برابر تهدیدات داخلی زیستمحیطی عاجز خواهد بود، بلکه در سطح بینالمللی نیز از نظر محیط زیستی منزوی خواهد شد.