چرا اروپایی‌ها شمشیر را از رو بسته‌اند؟

فردا نیوز . ۱۴۰۳/۸/۳۰،‏ ۸:۳۱


مناسبات تهران و پایتخت‌های اروپایی در هفته‌ها و روزهای اخیر روی مدار تنشی کم سابقه قرار گرفته که زیر سایه بحران جنگ اوکراین به اوج رسیده است. بهزاد احمدی، کارشناس مسائل اروپا در گفت‌و‌گو با «ایران» از تحولات جاری پرشتاب میان طرفین گفت و بر ضرورت بهره‌برداری از تمایل دو طرف به مذاکره برای عبور از بحران تأکید کرد.

مناسبات تهران و پایتخت‌های اروپایی در هفته‌ها و روزهای اخیر روی مدار تنشی کم سابقه قرار گرفته که زیر سایه بحران جنگ اوکراین به اوج رسیده است. بهزاد احمدی، کارشناس مسائل اروپا در گفت‌و‌گو با «ایران» از تحولات جاری پرشتاب میان طرفین گفت و بر ضرورت بهره‌برداری از تمایل دو طرف به مذاکره برای عبور از بحران تأکید کرد.

قرار گرفتن رابطه ایران و اروپا در روند تقابل را ناظر به چه دلایلی می‌دانید؟

دلیل اصلی آن به حمله نظامی روسیه به اوکراین در فوریه 2022 باز می‌گردد. این اتفاق، بدون تردید زلزله استراتژیک برای اروپا بود و بنیان فلسفی 50 سال اخیر آن و ساختار امنیتی‌ای را که با ایده صلح دموکراتیک انجام شده بود از بین برد. در واقع اروپا بار دیگر درگیر جنگی گسترده شد که این جنگ، سامانه‌های امنیتی اروپا را دگرگون کرد و ضمن تهدید امنیت انسانی و امنیت انرژی اروپا، سبب شد که جریان‌های راست رادیکال در این قاره به قدرت برسند، سیاست‌های پوپولیستی - چه چپ و چه راست - محلی از اعراب پیدا کنند، جایگاه احزاب سنتی حاکم به خطر بیفتد و پویایی سیاست داخلی اتحادیه، روند و شتابی متفاوت بگیرد. اینکه در شرایط فعلی، دولت ائتلافی آلمان فروپاشیده به نظر می‌رسد تا حد زیادی ماحصل همین اتفاق است. آنچه ایران را به این موضوع تا این درجه از اهمیت وصل می‌کند، ادعاهایی است که از دخالت ایران در جنگ اوکراین بیان شده است. اروپایی‌ها بر این باور هستند که ایران با تهیه تسلیحات برای روسیه، کمک کرده‌اند که این جنگ گسترش پیدا کند. اگر روزی منافع امنیتی اروپا توسط ایران، به طور غیرمستقیم و به واسطه و با موضوعاتی مانند گسترش فناوری‌های هسته‌ای و موشکی یا افزایش نفوذ محور مقاومت در منطقه غرب آسیا تهدید می‌شد، الان اروپایی‌ها بر این باورند که مدتهاست امنیت‌شان با حمایت موشکی و پهپادی ایران به روسیه در جنگ اوکراین یا با عملیات‌هایی که ادعا می‌کنند ایران در خاک اروپا علیه اپوزیسیون خود انجام می‌دهد مورد تهدید قرار گرفته و ایران را تبدیل به یک تهدید بلاواسطه و جدی کرده‌اند.

یعنی از دید اروپا هم سطح تأثیر ایران و هم فوریت تهدید آن شدت گرفته و از همین رو اروپا هم از سطح تاکتیکی به سطح راهبردی حرکت کرده است. لذا ما با اقداماتی بی‌سابقه و شدید از جمله صدور بیانیه مداخله‌آمیز علیه کشورمان در اجلاس اخیر اتحادیه اروپا با شورای همکاری خلیج فارس، تحریم هوایی ایران، تحریم کشتیرانی و بنادر ایران، مشارکت فعال برخی از کشورهای اروپایی در پدافند موشکی اسرائیل، ارتقای گشت دریایی در دریای سرخ و اقدام علیه نیروهای انصارالله در یمن و تلاش‌هایی برای تروریستی اعلام کردن سپاه پاسداران مواجه هستیم. احتمال خیلی قوی هم وجود دارد که در بحث اسنپ‌بک هم اروپایی‌ها پررنگ ظاهر شوند. این روزها اروپا در پیشانی قطعنامه احتمالی آژانس انرژی اتمی علیه ایران خواهد بود. این قطعنامه با فشار اروپا از احتمال تصویب بالایی برخوردار است.

پیشتر در دولت سیزدهم زمینه‌هایی برای گفت‌وگو با اروپا در حال فراهم شدن بود. آیا امکان تقویت این بستر، علی رغم وجود چالش‌های جاری وجود دارد؟

در دولت قبل به واسطه ارجحیت نگاه به شرق، روابط با اروپا از جمله اتحادیه اروپا «موضوعی» بوده و اولویت نداشته است. «موضوعی» از این جهت که بیشتر به بحث برجام و مسائل مرتبط با آن محدود می‌شد. آقای باقری هم همین مسیر را دنبال می‌کردند. قطعاً ایران همواره درخواست رفع تحریم‌ها را از سمت کشورهای اروپایی داشته ولی به نظر اولویت اساسی با برجام بوده و این روابط به برجام کاهش یافته بود. بنابراین، در دولت قبل ما فاقد برنامه منسجم و عملیاتی در حوزه‌های مختلف برای توسعه روابط با اروپا بودیم. اقبالی هم از سوی دولت وجود نداشت. هرچند حالا هم دیر شده و موضوعات مهمی که باید زودتر با اروپا رفع و رجوع می‌شده هنوز به آنها پرداخته نشده، اما هنوز فرصت برای ترمیم روابط وجود دارد. مهم‌ترین اقدامی که باید صورت بگیرد، بازگرداندن نظام مسائل اروپا، به نظام مسائل قبلی است. مهم‌ترین موضوعی که می‌تواند مورد بحث و بررسی قرار گیرد، ابتدا اوکراین و پس از آن مسائل هسته‌ای است. سپس می‌توان دستور‌کارهای متفاوت دیگری برای این روابط تعیین کرد. اروپایی‌ها اگرچه توان ایجابی مطلوب ایران را ندارند و ایران بدرستی از اروپایی‌ها طلبکار است، اما به لحاظ سلبی توان اجماع‌سازی آنها و قدرت دیپلماتیک و نقش‌شان در سازمان‌های بین‌المللی و ابزاری که در بحث اسنپ بک دارند می‌تواند ایران را تحت فشار قرار دهد. سال 2012 وقتی اروپایی‌ها به تحریم نفتی ایران پیوستند، تحریم نفتی ایران معنا و مفهوم جدیدی پیدا کرد و فشاری بیش از حد به ایران وارد شد. لذا حتماً باید در دولت جدید برای روابط با اروپا و مدیریت تخاصم با کشورهای این قاره فکر جدی شود. قطعاً در وزارت خارجه هم این موضوع در دستور کار قرار گرفته است.

مناسبات اروپا و دولت دوم ترامپ را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ آیا ایران می‌تواند از فرصت اختلافات موجود بهره ببرد؟

در دوره قبلی ریاست جمهوری ترامپ، یعنی بین سال‌های 2017 تا 2021، او دستورکار مخربی در برابر اروپا داشت. حالا هم یکی از بازیگرانی که در این دوره بشدت تحت تأثیر ترامپ قرار خواهد گرفت، اروپا خواهد بود. این تأثیرات در حوزه‌هایی چند خود را نشان خواهد داد. اول از همه امنیت اروپا و آینده ناتو است. امنیت نظامی اروپا تا حد زیادی به ایالات متحده وابسته است و این باعث می‌شود که آلمان، فرانسه، بریتانیا و شرکای اروپایی شان فضای کمی برای مانور داشته باشند. در صورتی‌که دولت ترامپ موضع متخاصمی به خود بگیرد و خود را از مسائل امنیتی اروپا دور کند، اروپا را وادار خواهد کرد که بخش قابل توجهی از توان دفاعی خود را تقویت کند، سرمایه‌گذاری بیشتری انجام دهد و عملاً به لحاظ اقتصادی تحت فشار زیادی قرار بگیرد. موضوع مهم دیگر بحث بازدارندگی اتمی است. اگر ترامپ بر این باور باشد که بازدارندگی اتمی خود را کاهش دهد و یا ژست‌هایی در این خصوص داشته باشد که چندان به بازدارندگی اتمی اروپا توجه نخواهد کرد، بحران بزرگی برای برخی از کشورهای اروپایی از جمله آلمان خواهد بود که تا حد زیادی در بحث بازدارندگی اتمی در قبال روسیه به چتر بازدارندگی ناتو وابسته هستند. خود ناتو و الزام امریکا به ماده 5 آن که امنیت دسته جمعی را به نوعی تقویت کرده و آن را متعهد می‌سازد موضوع بسیار مهمی است که دغدغه‌های بسیاری در بین اروپا ایجاد می‌کند. از همین رو آنها به تمهیداتی می‌اندیشند که چگونه می‌توانند رضایت ترامپ را جلب کنند. اینکه امریکا از ناتو بیرون برود خیلی بعید است اما اینکه سطح تعهداتش را کم کند یا فشار را روی اروپایی‌ها بسیار بیشتر کند بسیار محتمل است. موضوع مهم دیگر، اوکراین است. ترامپ قول داده که در 24 ساعت اول به قدرت رسیدنش، جنگ اوکراین را تمام کند. منتهی نتیجه جنگ اوکراین برای ایجاد نظم امنیتی جدید در قاره اروپا بسیار مهم است. اینکه ترامپ چگونه به جنگ اوکراین پایان دهد روی امنیت اروپا و امنیت بازیگران کلیدی آن تأثیر گسترده‌ای می‌گذارد.

در موضوعات دیگر از جمله بحث اقتصاد و تجارت، موضوع تعرفه‌ها، اختلافات دو طرف در زمینه تکنولوژی و فناوری‌های نوظهور و حاکمیت دیجیتال هم این دو بازیگر با هم اختلاف خواهند داشت.

این اختلافات به نفع ایران خواهد بود؟

خیر. ایران شاید الان تنها موضوعی باشد که بین امریکا و اروپا هیچ اختلافی در مورد آن نیست. برخلاف دوره اول ترامپ که اروپایی‌ها با او در موضوع برجام فاصله داشتند و همراه او نبودند، الان اروپایی‌ها حتی از امریکایی‌ها هم تندتر هستند و تلاش می‌کنند که ایران را بیشتر تحت فشار قرار دهند. متأسفانه باید گفت که از شکاف میان اروپا و امریکا، ما نمی‌توانیم استفاده کنیم. علاوه بر این معتقدم که جنس چالش ما با اروپایی‌ها، اروپایی است و تحت تأثیر امریکا نیست. منتهی در ادامه، اگر اروپا و امریکا به چالش بخورند، اروپایی‌ها تلاش خواهند کرد که از کارت ایران استفاده کنند. یعنی در خصوص ایران مصالحه کنند و آن را برای راضی نگهداشتن ترامپ خرج کنند و این‌گونه بتوانند از بحث ایران به نفع خودشان استفاده کنند.

اما الان فضای لازم برای ایران در مورد  بهره‌برداری از شکاف‌هایی که بین امریکا و اروپا وجود دارد یا می‌تواند با آمدن ترامپ این شکاف‌ها تعمیق شود، وجود دارد. ما باید اروپا را به عنوان یک مورد ویژه بخصوص از منظر سلبی آن و آسیب‌هایی که می‌تواند به روابط خارجی ما بزند نگاه کنیم. اروپایی‌ها این فرصت و امکان را دارند که به کل روابط خارجی ما آسیب بزنند از این جهت بسیار مهم است که ما یک برنامه اقدامی برایشان تعریف کنیم. همان‌طور که برای امریکا مدیریت تخاصم را تعریف کرده‌ایم شاید در شرایط فعلی این مدیریت تخاصم با اروپایی‌ها هم بتواند برای این زمان صدق کند.

روزنامه ایران

مطالعه خبر در منبع

نظرات کاربران
    برای ارسال نظر، لطفا وارد شوید.