اقتصاد۲۴-نخستین قراردادهای توسعهای این میدان برای فاز ۲ و ۳ پارس جنوبی در مهرماه ۱۳۷۶ به شرکت فرانسوی توتال با سهم ۴۰ درصد، شرکتهای گازپروم روسیه و پتروناس مالزی هر یک با ۳۰ درصد واگذار شده و از ابتدای دهه ۸۰ تکمیل شده بودند.
اما اجرا، تکمیل و بهرهبرداری فاز یک با شرکت ایرانی پتروپارس امضا شده بود و به سرانجام رسید. به همین دلیل هم این افتتاح تحولی مهم در صنعت نفت و گاز کشور به شمار میآید و نمیتوان نقش توسعه پارس جنوبی در تحولات اقتصادی و رقابتهای بینالمللی را نادیده گرفت.
۳۶ سال پیش بود که یکی از بزرگترین منابع گازی جهان در مرز مشترک ایران و قطر کشف و مشخص شد حدود ۸ درصد از ذخایر کل جهان را در خود جای داده است که نصیب ایران و قطر میشود.
از همان زمان با توجه به سرعت بالای توسعه در همه کشورها و ضرورت افزایش رفاه عمومی، برداشت و تولید از این گازی که در ایران «پارس جنوبی» نام گرفته بود، در دستور کار دولت کشورمان قرار گرفت.هرچند قطر در سال ۱۳۶۹ و ۲ سال پس از کشف این میدان گازی که در خاک خود «گنبد شمالی» مینامد، کار برداشت و تولید را آغاز کرد، ایران اما ۹ سال پس از اکتشاف، نخستین قرارداد توسعهای این میدان را امضا کرد
رقابتی استراتژیک
بدون شک رقابت تنگاتنگ و استراتژیک این دو کشور همسایه هم بهعنوان تنها برداشتکنندگان از این گازی، از همان دوران آغاز شد
گاز طبیعی یک سوخت فسیلی و بهعنوانی «تمامشدنی» محسوب میشود. پس مهمترین بخش رقابتی بین ایران و قطر، حجم برداشت بیشتر از این میدان گازی بوده و هست که هر دو برای تحقق این هدف، همواره به دنبال امضای قراردادهای تازه، برنامههای توسعهای جدید و راهکاری برای بهینهسازی و ارزشآفرینی آن در کشورشان هستند.برداشت گاز از پارس جنوبی که قطر آن را گنبد شمالی مینامد، اکنون در ایران روزانه حدود ۷۱۰ میلیون مترمکعب و در قطر حدود ۶۴۰ میلیون مترمکعب است.
البته حدود هفت سال است که ایران در برداشت گاز از قطر پیشی گرفته است. قبل از آن، قطر در سالهای طولانی دست بالا را داشت. در مجموع طبق آمارهای بینالمللی تا پایان سال ۲۰۲۳، تولید تجمعی گاز از این میدان گازی توسط قطر ۳ هزار میلیارد مترمکعب و تولید ایران ۲ هزار و ۶۰۰ میلیارد مترمکعب بوده است.
البته نباید فراموش کرد سهم کشورمان از این میدانِ ۹ هزار و ۷۰۰ کیلومتری، ۳ هزار و ۷۰۰ کیلومتر و سهم قطر ۶ هزار کیلومتر است.
واضح است که هیچکدام از کشورها برای توسعهی بیشتر بیکار ننشستند، هرچند تحریمهای سخت و طولانی علیه صنعت نفت، خروج غولهای بزرگ نفتی از کشورمان و رها کردن پروژهها، سرعت ایران را برای برداشتِ بیشتر کند کرده اما با همین شرایط، میتوان گفت روند برداشت و تولید نسبت به قطر قابل قبول است.
با این حال این کشور همسایه در دو سال گذشته قراردهای مهم و طولانیمدتی برای توسعه این میدان عظیم گازی با شرکتهای بهنامِ نفتی فرانسوی و انگلیسی امضا کرده است و این هشدار را به ایران میدهد که باز هم گوی رقابت را از ایران بدزدد.
این کشور قراردادهایی به ارزش ۲۹ میلیارد دلار برای افزایش ۳۰ درصدی تولید تا سال ۲۰۲۶ با هدف افزایش ظرفیت صادرات سالانه LNG از ۷۷ میلیون تن (۱۱۰ میلیارد مترمکعب در سال) به ۱۲۶ میلیون تن در سال امضا کرده، و پیش بینی میشود تا سال ۲۰۳۰ به سالانه ۱۴۲ میلیون تن برسد.
از طرف دیگر جمعیت ۸۹ میلیون نفری ایران کجا و جمعیت ۳ میلیون نفری قطر کجا! که همین موضوع سبب میشود برداشت و تولید گاز از سوی قطر، صرف فعالیتهای اقتصادی و صادرات و … شود.
در ایران اما با سیاستهای از پیشتعیینشده با هدف گازرسانی به هر خانه و گلخانه و کارخانه، این سرمایه بیشتر از آنکه ارزشآفرینی کند، میسوزد!
افتخارِ افزایشِ تولید
یکی از مواردی که هر کدام از دولتهای ایران در زمان فعالیت خود به آن افتخار کردند، افزایش برداشت و تولید گاز در پارس جنوبی و اجرای طرحهای توسعهای آن بوده است.
همانطور که وزارت نفت دولت چهاردهم هم بهتازگی اعلام کرده برداشت گاز از پارس جنوبی به روزانه ۷۱۱ میلیون مترمکعب رسیده و در پالایشگاههای سیزدهگانه این مجموعه روزانه ۶۱۳ میلیون مترمکعب تولید و شیرینسازی میشود.(حجم برداشت در سال ۱۴۰۲ روزانه ۷۰۶ میلیون مترمکعب و تولید و شیرینسازی ۵۷۰ میلیون مترمکعب بود)
البته با توجه به ناترازی روزانه ۳۰۰ میلیون مترمکعبی گاز در کشور که هر سال هم در حال رشد است، از طرفی باور به اینکه گاز بهعنوان سوخت فسیلی در پارس جنوبی هم «تمامشدنی» است و چند سالیست زمزمههای افت فشار در این میدان گازی به گوش میرسد، باید دید خبر این افزایش تولید و برداشت تا چه زمان میتواند افتخاری برای دولتها باشد.