درس‌هایی از بازجویی‌های ساواک

انتخاب . ۱۴۰۳/۸/۳۰،‏ ۱۵:۰۰


سرویس تاریخ «انتخاب»: کتاب خاطرات و تاملات در زندان شاه، اثر محمد محمدی (گرگانی) از نشر نی منتشر شده است. این کتاب شرح خاطرات محمد محمدی در زندان‌های زمان شاه و درگیر شدن با ماجرا‌های تغییر ایدئولوژی سازمان مجاهدین خلق در سال ۱۳۵۴ است. «انتخاب» روزانه بخش‌هایی از این کتاب را منتشر می‌کند.


 عمده ترین تجربیاتی که رضا رضایی بعد از فرار به ما منتقل کرد: 
۱-همه باید بپذیرند که مقاومت در برابر شکنجه غیر ممکن است. 
۲-بر همین اساس همه باید برای هر کاری که میکنند «محمل» بسازند یعنی بهان‌های و دروغی که بتوانند از آن دفاع کنند پس اگر بازجو پرسید، در این شش ماه کجا بودی؟ برای تمام آن شش ماه جا و مکان و کار و شاهد و ... داشته باشد.

۳-هرگز کلید منزل و مغازه و محلی را همراه نداشته باشند، زیرا مقاومت برای نگفتن محل آن بیهوده است.
 ۴- همواره باید اهم و مهم نمود پس اگر می‌شود باید کادر یا عضو پایین تر را گفت یا به اصطلاح لو داد تا کادر بالاتر بماند. امکانات را نیز باید رتبه‌بندی کرد. 
۵ -در بازجویی همیشه یک بازجو نقش آدم خشن و فحاش و سخت گیر، و دیگری نقش راهنما، نرم خوی دلسوز و مهربان را بازی می‌کند. در واقع یک تقسیم کار میان خودشان است و الا هیچ فرقی با هم ندارند.
۶- بازجو با فشار بر روی مسائل ناموسی مثل همسر و دختر و خواهر و مادر بهترین وسیله را برای شکنجه دارد باید اصلاً در این مورد حساسیت نشان نداد والا بدبختی به بار میآورد.
۷- هر جور شده باید قرص مسکن را همراه داشت. اگر شده از روی میز بازجو، حتی از جیبش بلند کرد تا در شرایط سخت شکنجه کمک باشد. قدرت بدنی بسیار مهم است.
۸- قدرت بدنی مهم است، باید شیرینی و غذا خورد، نباید گذاشت بدن ضعیف شود.
 ۹ اگر اطلاعات مهم دارید نباید زنده دستگیر شوید، والا یا اطلاعات را خواهند گرفت و یا زیر شکنجه شهید می‌شوید
۱۰- کسانی که اطلاعات مهم، دارند قرص سیانور را حتماً داشته باشند. 
۱۱. اصل اطلاعات محدود باید کاملاً رعایت شود. حتی کسانی که در درون یک خانه تیمی زندگی می‌کنند چهرۀ هم را نبینند، جز به ضرورت
۱۲- با قاطعیت و شهامت با ساواکی‌ها روبه رو شوید؛ هیچی نیستند. در مواقع ضروری آشکارا رو در رویشان بایستید ترسو و ضعیف و مزدورند. 
۱۳- از زمان دستگیری و موقع بازجویی و حتی در تنهایی‌های سلول انفرادی کلمه تکراری در درونتان این باشد نمیدانم نمیدانم آن قدر به خود بگویید تا باورتان شود. 
۱۴- بازجو با به عکس العمل انداختن شما سعی میکند شما را به بن بستی بیندازد که خودش می‌خواهد. اصلاً سؤال هایش را جدی نگیرید شما دائم به فکر حفظ اطلاعات و موقعیت خود باشید، گویی اصلاً سؤال را متوجه نشده‌اید.
۱۵ یک قاعده اساسی را فراموش نکنید او دشمن است و در طرف مقابل است هر چه بله بگویید مانند آن است که کارد زیر گلویتان گذاشته اند و شما با هر سر خم کردن کارد را بیشتر به گلوی خود فرو می‌کنید.
 ۱۶. هیچ امتیازی هر چند دروغین ندهید، مگر آن که امتیازی، بگیرید. پر اگر قراری دروغین را لو دادید، چنان وانمود کنید که دارید امتیازی بزرگی میدهید. 
۱۷ از هر فرصت که به هر دلیلی بازجو میدهد استفاده کنید. پس اگر طمع به شما کرده و فکر می‌کند شما ضعیف هستید و مثلاً میخواهد ملاقات بدهد تا شما خام شوید، به روی خودتان نیاورید و وانمود کنید که دارید تحت تأثیر قرار می‌گیرید. این فرصت‌ها برای تنفس و کم شدن فشار بسیار مفید است.

مطالعه خبر در منبع

نظرات کاربران
    برای ارسال نظر، لطفا وارد شوید.