آدرس غلط روی تابلوی پاستور/ ظریف نباشد چه کسی جواب ترامپ را بدهد؟!/ پیامک‌هایی با مضمون خیانت که به نمایندگان مجلس ارسال می‌شود!

جامعه خبری تحلیلی الف . ۱۴۰۳/۸/۳۰،‏ ۲۰:۳۰


هر روز اخبار فراوانی در رسانه‌ها منتشر می‌شود که دنبال کردن آن‌ها ـ حتی برای آنانی که اهل مطالعه اخبار هستند ـ کار دشواری است. بسته خبری ـ تحلیلی الف، با رصد اخبار، رویدادهای مهم و همچنین تحلیل‌های صورت گرفته در این زمینه، مخاطبان خود را از مهم‌ترین وقایع روز آگاه می‌کند.

 ظریف نباشد چه کسی جواب ترامپ را بدهد؟!

روزنامه جوان نوشت:

ظریف مدعی شده که با یک توییت توانسته جلوی بروز جنگ میان ایران و امریکا در خرداد ۹۸ را بگیرد. در خرداد ۹۸ نیرو‌های نظامی ایران یک فروند پهپاد آر کیو- ۴ گلوبال هاوک امریکا را در خلیج فارس و به دلیل ورود به آب‌های سرزمینی ایران سرنگون کردند. ظریف این دستاوردسازی از کنش‌های توییتری خود را در نشست رونمایی کتاب «توئیتری‌شدن سیاست» بیان کرده است و ظاهراً قصد او نشان دادن اهمیت توییتر بوده است. محمدجواد ظریف هر جا می‌نشیند و درباره هر موضوعی قرار باشد صحبت کند، خاطرات برجام و تعامل با امریکایی‌ها را تعریف می‌کند. در نشست رونمایی از یک کتاب در خصوص توییتر هم او همین کار را کرده است. ظریف در این جلسه برای نشان دادن اهمیت توییتر، دستاورد‌هایی غیرواقعی از جملات توییتری خودش بیان می‌کند که عجیب است و از جمله مدعی می‌شود با انتشار یک نقشه که در سطح نقاشی کودکانه بوده است، توانسته مانع بروز جنگ شود! سخنان ظریف با استقبال رسانه‌های اصلاح‌طلب مواجه شده که همواره دنبال بهانه برای قهرمان‌سازی از چهره‌های خود هستند و ظریف را هم قهرمان عرصه دیپلماسی می‌دانند. کسی که با مذاکره نتوانست مانع فروپاشی برجامی شود که همه دستاورد وزارتش بود، اما مدعی است با یک توییت توانسته مانع بروز جنگ شود!

البته به نظر می‌رسد دلیل اصلی عدم حمله امریکا به ایران هشداری بود که دریافت کرده بودند و آن نزدن هواپیمای حامل نظامیان آن کشور بود که در زمان سرنگونی پهپاد در همان نزدیکی در حال پرواز بود و ایران تعمداً آن را هدف قرار نداد. از سویی، در همان موضوعی هم که ظریف در خاطره‌گویی خود بیان می‌کند، اثبات ادعای ایران در مورد اینکه آرکیو ۴ را در آب‌های سرزمینی ایران هدف قرار داده، مانع بروز جنگ شد و نه توییت ظریف و آن نقاشی منتشر شده. ظریف دنبال رزومه‌سازی از خود است و تلاش دارد کارهایش را بزرگ جلوه دهد. اعتراضات و انتقادات به پزشکیان برای استفاده از او در دولت، چه به دلیل مواضع و عملکرد پر از سؤال و ابهام او و چه به لحاظ غیرقانونی بودن حضورش در دولت به دلیل تابعیت امریکایی برخی اعضای خانواده، بسیار زیاد است و ظریف تلاش دارد با بزرگ‌نمایی اقداماتش، بر این فشار فائق آید. در این مسیر، او چنان خود و اقداماتش را بزرگ می‌بیند که در پایان سخنانش در همین نشست، در پاسخ به پرسشی درباره اینکه در چهارسال آینده دیپلماسی ایران و امریکا در فضای توییتر چگونه خواهد بود، می‌گوید: «در چهارسال آینده توییت درباره رابطه ایران و امریکا از سوی دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور امریکا زیاد خواهید دید. البته نمی‌دانم چه کسی قرار است اینجا به آنها جواب دهد؛ بنده که قرار است فردا عزل شوم!»

شاید ظریف نمی‌داند که کشور وزیر خارجه و دستگاه دیپلماسی هم دارد و اگر هم او نباشد، سیاست خارجی ایران تعطیل نمی‌شود. یک نمونه دیگر از دیپلماسی مؤثر و هوشمندانه ظریف، پاسخی بود که دونالد ترامپ رئیس‌جمهور وقت امریکا به او داد. ترامپ در توییتی نوشت: «وزیر امور خارجه ایران می‌گوید، ایران خواستار مذاکره با ایالات متحده است، اما می‌خواهد که تحریم‌ها برداشته شود. نه مرسی!» باید از ایشان پرسید، توییت او و پاسخ ترامپ در دستگاه محاسباتی او چه نقشی ایفا کرده است.

******

گزینه‌های هسته‌ای روی میز ایران چیست؟

روزنامه فرهیختگان نوشت: 

تصمیم اتحادیه اروپا و انگلیس در تحریم کشتیرانی ایران، نشان می‌دهد آنچه رسانه‌های غربی به نقل از «برخی دیپلمات‌ها» درباره «تصویب قطعنامه جدیدی علیه ایران» در شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی نوشته‌اند، جدی است. تهران به خوبی می‌داند که رفتار تهاجمی اتحادیه اروپا با محوریت تروئیکای اروپایی ارتباط چندانی با «نگرانی‌ هسته‌ای» این کشورها ندارد و بیشتر ناشی از واقعیت‌های میدانی در اروپا و غرب آسیا و همچنین پایان تحریم‌های ایران در اکتبر 2025 است. این شرایط باعث شده تا در کنار بحران‌های متعدد در درون اتحادیه و در رأس آن‌ها جنگ اوکراین -که احتمالاً دامنه‌اش گسترده‌تر از این خواهد شد- و روی کار آمدن دونالد ترامپ، اروپا یک ماجراجویی پرهزینه را دنبال کند.

تهران درباره اینکه در برابر چنین دستورکاری و تبعات پیش‌رو، چه تصمیماتی اتخاذ خواهد کرد، چیزی نگفته است؛ اما سال‌ها قبل به صورت مکتوب و با امضای رئیس دولتی که در آن برجام منعقد شد، به طرف‌های برجام اعلام کرد در صورت استفاده از اسنپ‌بک و بازگشت تحریم‌ها علیه ایران، تهران در خروج از NPT دقیقه‌ای درنگ نخواهد کرد؛ اما در حال حاضر که دو طرف به چنین نقطه‌ای نرسیده‌اند و موضوع در چهارچوب صدور احتمالی قطعنامه است، ایران چه رویکردی را اتخاذ خواهد کرد؟ وضعیت برنامه هسته‌ای ایران نشان می‌دهد که ایران ابزارهای متنوع و گوناگونی برای پاسخ به قطعنامه احتمالی شورای حکام دارد. برخی از این ابزارها را می‌توان بدین صورت دسته‌بندی کرد:

1- تولید اورانیوم فلزی

زمستان 1399 ایران فرایند تولید اورانیوم فلزی را که گفته شده نوع ارتقا یافته سوخت اتمی راکتور تهران است، در تأسیسات اتمی اصفهان آغاز کرد. کمی بعد در تابستان سال 1400 آژانس بین‌المللی انرژی اتمی اعلام کرد که ایران در تولید اورانیوم فلزی پیشرفت‌ داشته است. اعلام این خبر واکنش تند کشورهای اروپایی را به دنبال داشت چرا که آن‌ها مدعی بودند فناوری و دانش چگونگی تولید اورانیوم فلزی می‌تواند برای ساخت سلاح هسته‌ای به کار رود؛ اما ایران با ردّ این اتهام اعلام کرد این بخش از فعالیت هسته‌ای «برای طراحی نوع ارتقا یافته سوخت راکتور تحقیقاتی تهران» بوده است. تولید اورانیوم فلزی یکی از اقداماتی است که تهران می‌تواند در واکنش به صدور قطعنامه شورای حکام در دستور کار قرار دهد.

2- بال B فردو

ایران پس از آنکه شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در آبان سال 1401، دومین قطعنامه را  علیه ایران تصویب کرد، اقدام به تولید اورانیوم تا غنای ۶۰ درصد را با سانتریفیوژهای IR6 در سایت فردو کرد. علاوه بر این، روند تجهیز سالن B (واحد یک) با ظرفیت ۸ زنجیره جدید نیز در دستور کار قرار گرفت. پس از سومین قطعنامه شورای حکام علیه ایران در خرداد 1403، این سالن را به سانتریفیوژهای IR6 که ۹ برابر نسل اول سانتریفیوژها توان دارد، تجهیز کرد. به طور حتم یکی دیگر از پاسخ‌های تهران به طرف اروپایی، از طریق بهره‌برداری از این بال اتفاق خواهد افتاد.

3- زنجیره‌ای از سانتریفیوژهای پیشرفته

پاسخ دیگر ایران، می‌تواند آغاز گازدهی به ماشین‌های پیشرفته سانتریفیوژ باشد. پس از دومین قطعنامه، ایران دو آبشارIR2 و IR4 را در سایت نطنز گازدهی کرد. همچنین دو زنجیره جدید از همین ماشین‌های پیشرفته گازدهی شدند. این بار احتمالاً ایران، زنجیره بسیار بزرگ‌تری را برای گازدهی انتخاب خواهد کرد. هر یک از این زنجیره‌ها، شامل 174 سانتریفیوژ پیشرفته می‌شوند.

******

آدرس غلط روی تابلوی پاستور

روزنامه خراسان نوشت:

​اظهارنظر اخیر الیاس حضرتی، رئیس شورای اطلاع‌رسانی دولت، مبنی بر این که بدون حل موضوع تحریم و FATF اصلاحات اقتصادی ممکن نیست، بازتاب‌دهنده یک نگاه راهبردی خاص است که جای تامل دارد. این موضع، بر ضرورت پذیرش توصیه‌های FATF تاکید دارد، اما آیا واقعاً می‌توان مشکلات اقتصادی کشور را در گرو این اقدام دانست؟ بررسی دقیق‌تر این ادعا و تحلیل زمینه‌های اصلی چالش‌های اقتصادی ایران، تصویری متفاوت ارائه می‌دهد. تحریم‌های ثانویه آمریکا به‌عنوان یک واقعیت انکارناپذیر در مناسبات اقتصادی و بانکی ایران، سهم بزرگی در محدودیت‌های بین‌المللی ایفا می‌کنند. برخلاف آن‎چه موافقان الحاق به دو کنوانسیون پالرمو و CFT مطرح می‌کنند، مشکل اصلی ایران در دسترسی به سیستم بانکی بین‌المللی، نه ناشی از عدم پیوستن به FATF، بلکه نتیجه تهدیدها و تنبیه‌های ناشی از تحریم‌های یک‎جانبه آمریکاست.

گزارش سازمان دیده‌بان حقوق بشر به‌صراحت نشان می‌دهد که حتی کالاهای بشردوستانه مانند دارو، که طبق قوانین بین‌المللی باید از تحریم‌ها معاف باشند، به دلیل ترس بانک‌ها از مجازات‌های آمریکا به مقصد نمی‌رسند. این واقعیت، بیانگر این است که پیوستن به FATF نه تنها تضمینی برای حل این مشکل ایجاد نمی‌کند، بلکه ممکن است اطلاعات مالی حساس کشور را در دسترس دشمنان قرار دهد و فشارهای اقتصادی بیشتری به دنبال داشته باشد. موافقان FATF اغلب استدلال می‌کنند که این اقدام می‌تواند مسیر تجارت بین‌المللی ایران را هموارتر کند. اما این استدلال در تضاد با واقعیات جنگ اقتصادی ایران و آمریکا قرار دارد. حتی اگر فرض کنیم که تمامی کشورهای دنیا به توصیه‌های FATF عمل کرده‌اند، این به معنای تضمین مزایای اقتصادی برای ایران نیست. در جنگ اقتصادی، صیانت از اطلاعات مالی و بانکی کشور، یکی از مهم‌ترین ابزارهای مقابله با فشارهای بین‌المللی است و هرگونه شفاف‌سازی در این حوزه، در واقع به‌معنای کاهش توان دفاعی ایران خواهد بود.

یکی از نقاط ضعف بزرگ در رویکرد برخی مسئولان دولتی، از جمله آقای حضرتی، نگاه مبتنی بر گره زدن مشکلات کشور به قواعدی است که خارج از اختیارات داخل است. این نگاه، که به‌وضوح در ادبیات رسمی دولت نیز مشاهده می‌شود، یک تاکتیک هوشمندانه برای پیشبرد منافع ملی نیست. به‌جای آن‌که دولت با تاکید بر توانمندی‌های داخلی و تقویت زیرساخت‌های اقتصادی کشور به‌عنوان یک راهبرد بلندمدت عمل کند، تمرکز خود را بر استقبال از مذاکره قرار داده است. هر چند نباید نسبت به مذاکره و راه حل های دیپلماتیک غافل بود ولی وقتی اراده ای در طرف مقابل وجود ندارد این رویکرد، نه‌تنها در شرایط جنگ اقتصادی فعلی موثر نیست، بلکه می‌تواند به تقویت ادراک ضعف ایران در میان طرف‌های خارجی منجر شود. مشکلات اقتصادی ایران، بیش از آن که ناشی از عدم پیوستن به FATF باشد، از تحریم‌های ثانویه آمریکا و ضعف در مدیریت داخلی ریشه می‌گیرد. تاکید بر FATF به‌عنوان یک راه‌حل اصلی، نه‌تنها ساده‌انگارانه است، بلکه می‌تواند به از دست رفتن بخش دیگری از استقلال اقتصادی کشور منجر شود. البته نقد این رویکرد دولت به معنی کوچک انگاری تحریم نیست؛ زیرا رهبر انقلاب هم قبلا بیان داشتند: «اگر بتوان تحریم را رفع کرد، حتی یک ساعت هم نباید تأخیر کنیم.» اما رویکرد فعلی که برخی از درون دولت در حال ضریب دادن به آن هستند، هیچ افقی برای رفع تحریم ندارد و آورده اقتصادی نیز نخواهد داشت.

******

آدرس غلط فیلترینگ

روزنامه همشهری نوشت:

رئیس جمهور محترم به‌دنبال رفع فیلترینگ است اما قاضی‌القضات و رئیس‌عدلیه می‌گوید هنوز وقتش نیست.  واقعیت این است که فارغ از درستی یا غلطی فیلترینگ، مسئله اصلی این است که فیلترینگ مسئله اصلی نیست؛ آدرس غلط است.گویی عادت داریم مسئله را از کمر بحث و از نیمه راه روایت کنیم.
مسئله اصلی رهابودن فضای‌مجازی است. مسئله اصلی فقدان قانونگذاری و رگولاتوری در این حوزه است. مسئله اصلی این است که اساسا طرح و برنامه‌ای برای قانونمندکردن فضای مجازی وجود ندارد. مسئله اصلی این است که اساساً کارهای روی زمین مانده از جمله اینترنت ملی و...  رها شده است؛ فیلترینگ مسئله ثانوی است.

به اندازه غربی‌ها و آمریکایی‌ها که صاحب پلتفرم‌های فیلترشده در ایران هستند، برای این عرصه نگران باشیم. امروزه همه جای دنیا برای فضای مجازی در کشورشان، برنامه‌ریزی می‌کنند. دغدغه دارند و قانونگذاری می‌کنند. دولت آمریکا رسماً یک پلتفرم را دادگاهی می‌کند و حضورش را محدود می‌سازد. در سطح اتحادیه اروپا برای پلتفرم‌ها برنامه‌ریزی می‌کنند. بسیاری از کشورها از جمله چین، آلمان و روسیه برخی پلتفرم‌ها را محدود و  برخی را  ممنوع می‌کنند.پرداختن به مسئله فیلترینگ تقلیل‌دادن ماجراست. اول ببینیم درباره چه چیز حرف می‌زنیم آن‌وقت مشخص می‌شود که آیا فیلترینگ کمک می‌کند یا خیر.  نیازمند یک نقشه کلان هستیم.  فیلترینگ می‌تواند جزئی از این نقشه باشد. آن‌هم باید دقیق شود که کجا باید استفاده شود و کجا خیر. در چه شرایطی باید به‌کار گرفته شود و چه مقدمه‌ای آن را موثر می‌کند و چطور می‌شود عوارض آن را کم کرد.

آنچه مسئله اصلی است این است که ما فضای‌مجازی را در سطح حکمرانی دقیق نمی‌شناسیم. برداشت رایج این است که با مجموعه‌ای از رسانه‌ها مواجهیم. پلتفرم صرفاً یک رسانه نیست؛ صرفاً ابزار سرگرمی نیست؛ صرفاً محل تعامل مخاطبان نیز نیست. پلتفرم یک جامعه است؛ یک شبکه حقیقی و انسانی که شناخت می‌سازد، قدرت ساخت امر ذهنی دارد و نگرش ، گرایش و باور ایجاد می‌کند و اراده و رفتار می‌سازد. پلتفرم، عبور از فضای‌مجازی به یک زندگی واقعی است. بخشی از خاک کشور است. مگر ممکن است بخشی از خاک کشور تحت کنترل و سیطره قانون نباشد؟ مگر ممکن است خاک کشور در اختیار حاکمیت نباشد؟ مگر می‌شود جزئی از کشور را قوانین کشورهای دیگر اداره کند؟ مضحک نیست؟ حاکمیت در ایران با یله‌گی فضای‌مجازی چند پاره شده است. بااین حال ما اصل موضوع را رها کرده‌ایم و چسبیده‌ایم به فیلترینگ.

******

انتقاد روزنامه دولت از مجلس/ لجبازی نکنید!

روزنامه ایران نوشت:

اعلام افزایش فهرستی از محصولات دو شرکت خودروساز با اخبار و واکنش‌های متفاوتی در مجلس شورای اسلامی همراه شد. غلامرضا تاجگردون رئیس کمیسیون تلفیق لایحه بودجه ۱۴۰۴ که این روزها با برگزاری جلسات این کمیسیون در صحن مجلس مشغول رسیدگی به کلیات این لایحه است، از تلاشش برای کاهش ۴۰ درصدی تعرفه واردات خودرو خبر داد و با انتشار پیامی در شبکه اجتماعی «ایکس» نوشت: «هر چقدر دولت و خودروسازان داخلی‏ قیمت خودرو را بالا ببرند مجلس تعرفه واردات خودرو را پایین خواهد‏ آورد تا رقابت به نفع مردم شود.» در نهایت هم کمیسیون تلفیق در جلسه عصر دیروز تعرفه واردات خودروهای نو در سال آینده را که پیشتر از سوی دولت و در قالب کلیات لایحه بودجه ۱۴۰۴ از ۱۰۰ به ۸۰ درصد کاهش داده شده بود و تلفیقی‌ها با آن موافقت کرده بودند در مصوبه‌ای جدید به ۶۰ درصد کاهش داد.

از میان این دو رویکرد متفاوت مجلس در واکنش به افزایش قیمت خودروهای داخلی آنچه با واقعیات اقتصادی و مسائل مطرح در بازار خودرو تا حدودی نسبت منطقی دارد، ایده کاهش تعرفه واردات خودرو است که اگر چه ملاحظاتی از منظر پیش‌بینی‌های درآمدی بودجه دارد اما می‌تواند با تقویت اهرم رقابت وضعیت بازار خودرو را به نفع الزام خودروسازان به افزایش کیفیت خودروهای داخلی و تقویت قدرت انتخاب مصرف‌کنندگان تغییر دهد. با این حال واقعیات حاکم بر شرایط شرکت‌های خودروساز داخلی و تبعات وضعیت آنها در بازار خودرو نشان می‌دهد که تا چه حد برای تصمیم‌گیری در این باره باید از هرگونه لجاجت و مواجهه سیاسی اجتناب کرد.

اینکه این شرکت‌ها به رغم زیاندهی ناشی از تبعات متراکم سوء مدیریت‌ها، تأثیر تحریم بر تأمین برخی قطعات و ماشین‌آلات مورد نیاز و حدود 18 ماه ثبات قیمت در مخاطره تبدیل شدن به شرکت‌های ورشکسته قرار دارند؛ اینکه ناتوانی آنها در افزایش تیراژ خودرو بازار را با غلبه تقاضا بر عرضه و ناچار شدن مردم به تأمین خودرو مورد نیازشان از بازار آزاد مواجه کرده است؛ ایجاب می‌کند برای جلوگیری از بحران در صنعت خودرو به اصلاح منطقی قیمت‌ها نگاه غیرسیاسی شود. اصلاح قیمتی که به شرط افزایش کیفیت محصولات تولیدی و عرضه بدون واسطه محصولات به مصرف‌کنندگان یک معادله برد- برد قابل دفاع خواهد بود و در میان گذاشتن ابعاد مختلف آن با مردم به جای تبدیل مسأله به ابزار سیاست‌ورزی پوپولیستی می‌تواند جامعه را با یک اصلاح ساختاری ضروری همراه کند.

******

انتقاد یک اصلاح‌طلب از فشارها به جمهوری‌اسلامی برای برقراری رابطه با آمریکا

سعید شریعتی، فعال سیاسی اصلاح‌طلب در گفت‌وگو با روزنامه اعتماد به بیان مسائلی پیرامون رابطه ایران و آمریکا پرداخته. بخش‌هایی از این مصاحبه به شرح زیر است:

*برخلاف بسیاری از تحلیلگران که موضوع برقراری یا عدم برقراری رابطه با امریکا را مرتبط با اراده و خواسته جمهوری اسلامی ایران می‌دانند، معتقدم مانع اصلی در برقراری رابطه، استراتژی و سیاست‌های کلان ایالات متحده امریکاست. به عبارت روشن‌تر، این‌گونه نیست که اراده برقراری رابطه با امریکا در ایران وجود نداشته باشد، بنابراین رابطه‌ای شکل نگیرد، بلکه این امریکاست که موانعی جدی پیش روی برقراری رابطه قرار می‌دهد. همان‌طور که در آغاز قطع رابطه با امریکا در سال ۵۹ این امریکا بود که رابطه‌اش را با ایران قطع کرد، طی سال‌های اخیر هم به‌رغم رخدادهای بزرگ و کوچکی که در این مسیر شکل گرفته، ایالات متحده است که به هر دلیلی تمایلی به برقراری رابطه با ایران نشان نمی‌دهد.

* این‌گونه نیست که فردا ایران تصمیم به برقراری رابطه بگیرد و امریکا با شور و شوق این رابطه را برقرار و آغوش خود را به روی ایران باز کند. دلیل عدم برقراری رابطه برابر، سازنده و عادلانه میان دو کشور این است که امریکا مایل نیست چنین شکل و صورتی از رابطه را برقرار کند. در واقع الگوی فکری، اندیشه‌ای و ساختاری جمهوری اسلامی ایران در تضاد با رویکردی است که امریکا در مناسبات جهانی می‌پسندد، طبیعی است که اگر قرار باشد یک ارتباط سازنده و برابر بین دو کشور ایجاد شود، باید تغییراتی در الگوی رفتاری یا گفتمانی یا ساختاری جمهوری اسلامی رخ دهد.

* متوجه نمی‌شوم که این همه فشار از سوی نخبگان و تحلیلگران ایرانی به حاکمیت جمهوری اسلامی برای برقراری رابطه با ‌امریکا چه معنا و مفهومی دارد؟ اساسا تصور کنید ایران فردا اعلام کند به دنبال برقراری رابطه با امریکاست! آیا همه مسائل حل می‌شود؟ قطعا خیر؛ اگر ایران می‌خواهد امریکا را متقاعد کند تعاملی با ایران مانند سایر کشورها برقرار کند، باید ببیند چه مقدماتی را باید فراهم کند. امریکا حاضر به ایجاد یک رابطه عادلانه و سازنده نیست.

******

بودجه مشکل‌زایی که دولت تدوین کرده است

فرشاد مومنی، اقتصاددان اصلاح‌طلبی است که از زمان تقدیم بودجه ۱۴۰۴ به مجلس،‌ انتقادات فراوانی را به محتوای بودجه تنظیمی دولت داشته و اثرات آن را بر اقتصاد ایران و زندگی مردم نامطلوب می‌داند. او در جدیدترین اظهارات خود پیرامون این مسئله عنوان کرده:

«شاید بزرگترین هدیه ای که بشود به دولت محترم داد این است که از دریچه اقتصاد سیاسی به آنها گوشزد کنیم که همه جهت گیری‌های کلیدی لایحه بودجه ۱۴۰۴ بر محور شوک‌های چند لایه به قیمتهای کلیدی و افزایش افسارگسیخته قیمت کالاها و خدمات عرضه شده از سوی دولت بنا شده است. گفت «اگر ز باغ رعیت ملک خورد سیبی / برآوردند غلامان درخت از بیخ». دولتی که خودش گران فروشی می کند، چگونه می خواهد مانع گران فروشهای دیگر را شود؟ ما باید از این ورطه نجات پیدا کنیم و کلید نجات هم این است که هوشیاری و آگاهی های عزیزان را درباره عواقب کارشان از دریچه اقتصاد سیاسی بالا ببریم».

******

پیامک‌هایی که با مضمون خیانت به نمایندگان مجلس ارسال می‌شود!

نماینده مردم تهران در مجلس، امروز از اتفاق ویژه‌ای پرده برداشت. 

مجتبی زارعی در جلسه علنی امروز مجلس و در تذکری اظهار داشت: «سخنی با ستاد مرکزی پیامک سازان علیه نمایندگان مجلس، رئیس مجلس و نیروهای مسلح دارم؛ می‌گویند نیروهای مسلح هرچه زودتر اسرائیل را با خاک یکسان کند، ظریف جاسوس است و مجلس و رئیس مجلس در حال خیانتند و باید هرچه زودتر رئیس جمهور را به قوه قضاییه معرفی کنند.»

وی افزود: «در جواب به این پیامک سازان می‌گوییم، آفرین به غیرتتان علیه باند تبهکار اسرائیل اما نیروهای مسلح نه تابع پیامک شما بلکه تابع فرمانده کل قوای حکیم هستند و بنا دارند نه تعلل کنند نه شتاب زدگی و ضمنا قصد دارند دشمن را در اصلاح خطای محاسباتی‌اش هم شیرفهم کنند.»

نماینده تهران در ادامه بیان کرد: «اطلاق جاسوسی و خیانت به دولتمردان اسبق با پیامک ممکن نیست بلکه در صلاحیت دستگاه‌های رسمی امنیتی و اطلاعاتی در جمهوری اسلامی است؛ ای برادران، فلسفه سیاسی ظریف ناکارآمد و معیوب است اما اشکال فلسفه سیاسی ظریف با خیانت و جاسوسی متفاوت است. امام خامنه‌ای می‌فرمود آمریکا قابل اعتماد نیست اما ظریف می‌گفت امضای جان کری تضمین آور است و شد آنچه که نباید می‌شد.»

زارعی تصریح کرد: «معلوم است با قانون فعلی انتصاب ظریف غیرقانونی بوده است اما تلاش برای اعمال ماده ۲۳۴ علیه رئیس جمهور نقض غرض اصلی خود شما درباره ظریف است. ۲۰۷ نفر از نمایندگان قویا به دولت گفتند ارائه لایحه برای آقای ظریف غیراولویت‌دار و غیر فوری بوده و هست و خود من هم نوشتم فوریت این لایحه کاری شاهنشاهی بوده است.»

******

 ترامپ باید قصاص شود اما مذاکره لازم باشد، انجام می‌دهیم!

علی مطهری فعال سیاسی و نماینده سابق مجلس گفت‌وگویی با سایت تابناک انجام داده که بخش‌هایی از این مصاحبه به شرح زیر است:

* اگر منافع کشور و منافع اسلام اقتضا کند باید مذاکره با آمریکا انجام شود. اگر بناست مذاکره‌ای صورت بگیرد باید مذاکره‌ی مستقیم باشد نه اینکه کشور دیگری را واسطه قرار دهیم چون واسطه‌ها همیشه دنبال منافع خودشان هم هستند. البته در مورد آقای ترامپ چون قاتل سردار سلیمانی است طبیعتاً ملاحظاتی ایجاد می‌کند. برخی می‌گویند ما با قاتل سردار سلیمانی مذاکره نمی‌کنیم.

* آنچه مسلم است اگر ما این توانایی را داشتیم، نه فقط ما ایرانی‌ها، بلکه تمام مسلمانان و آزادگان جهان، اگر این توانایی را داشتیم باید او را به دلیل ترور سردار سلیمانی قصاص می‌کردیم چراکه خود ترامپ به صراحت اعلام کرد که من این کار را کردم و خودش به این اقدام اقرار کرده است. اما حالا که این اتفاق نیفتاده و او رئیس‌جمهور آمریکاست، به احترام مردم آمریکا ما باید به هر حال او را بپذیریم و در صورتی که به مذاکره نیاز باشد با او مذاکره کنیم. چنان‌که پیامبر اسلام (ص) هم با ابوسفیان که قاتل حمزه سیدالشهدا بود قبل از فتح مکه مذاکره کردند تا مکه بدون خونریزی فتح شود بنابراین باید مصالح کشور را در نظر گرفت.

مطالعه خبر در منبع

نظرات کاربران
    برای ارسال نظر، لطفا وارد شوید.

    اخبار مشابه