باخت سلطان در بازی خاورمیانه/ اردوغان طرد شد؛ پایان رویای احیای امپراطوری

دنیای اقتصاد . ۱۴۰۳/۹/۱،‏ ۱۲:۱۵


فراز و فرود اردوغان
اقتصادنیوز: گروهی از ناظران با اشاره به سیاست‌های یک بام و دو هوای اردوغان و حزب عدالت و توسعه بر این باورند که ساختار سیاسی حاکم به واسطه متغیرهای متعددی در عرصه سیاست خارجی شکست خورده و در انزوا قرار دارد.

به گزارش اقتصادنیوز، نشنال اینترست با انتشار یادداشتی نوشت، از منظر رجب طیب اردوغان و حزب عدالت و توسعه (AKP)، جایگاه ترکیه در جهان بدون شک کاهش یافته است. اگر هدف سیاست خارجی پیگیری و تحقق منافع ملی در عرصه بین‌المللی است، باید گفت که دوره حزب عدالت و توسعه نتایج ناگواری به‌دنبال داشته است. از روابط با متحدان غربی و همسایگان منطقه‌ای خود گرفته تا عضویت در شبکه‌های امنیتی، سیاست ترکیه تحت رهبری این جریان شکست سنگینی را متحمل شده است. آنکارا امروز نسبت به اوایل سال 2003 به حاشیه رانده شده و تاثیرگذاری اندکی بر معادلات دارد.

فراز و فرود اردغان

به نوشته این نشریه، شکست چیزی نبود که اردوغان یا همکارانش در سال 2002 برای نخستین بار به رای‌دهندگان وعده داده بودند. در واقع، اولین مانیفست حزب عدالت و توسعه ظاهراً دشمنی تاریخی با غرب را کنار گذاشته بود. اردوغان که چندین ماه را به اتهام تحریک به خشونت و بدنام کردن نظم سکولار کمالیستی ترکیه در زندان گذرانده بود، تاکید می‌کرد که "تغییر کرده است". حزب عدالت و توسعه تحت رهبری او، توسط گروهی از اصلاح‌طلبان تأسیس شد که تمایل خود را برای کنار گذاشتن توشه ایدئولوژیک اعلام کردند. به ادعای نشنال اینترست، با این همه بازیگران سیاسی با نفوذ تعریف‌شده همراه اردوغان، به‌جای دفاع از بازگشت به "عصر طلایی" امپراتوری عثمانی، برای پذیرش عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا و تضمین آینده ترکیه به‌عنوان یک دموکراسی سکولار مترقی که با اصول بنیانگذار کمال آتاتورک -پدر بنیانگذار ترکیه مدرن هم‌سو است- خیز برداشتند.

نشنال اینترست در ادامه نوشت، اکنون به راحتی می‌توان به گذشته نگاه کرد و گفت که اجرای وعده‌های اردوغان را باید با تردید رصد کرد؛ بالاخص آن که جهان در دهه گذشته فرصتی تازه برای بررسی سیاست‌های ضدغربی و بی‌تحرکی اردوغان داشته است. باید به خاطر داشت که وقتی باراک اوباما، رئیس‌جمهوری سابق آمریکا در سال 2009 به قدرت رسید، ترکیه را کشوری «الگو» می‌دانست. اما اوباما پس از 2 دوره برخورد با اردوغان، صفحاتی از خاطرات شخصی خود را به اشتباه بودن دیدگاه‌هایش در مورد رئیس‌جمهوری ترکیه اختصاص می‌دهد. حقیقت این است که بسیاری نسبت به آنچه اردوغان واقعاً نمایندگی می‌کرد، هشدار دادند. زمانی‌که اردوغان در اواخر چهل سالگی نخست‌وزیر شد، غرق در دکترین ایدئولوژیکی ترکیه بود. از همین رو، درک مواضعش در باب «تغییر» چیزی فراتر از آرزوهای فرصت‌طلبانه یک سیاستمدار زندانی و نوعی قدرت‌طلبی بود. کسانی که در روزهای اولیه قدرت اردوغان به این موضوع اشاره می‌کردند، به طرفداری از اقتدارگرایی کمالیستی محکوم و متهم شدند که می‌خواهند تداوم حکومت ترکیه را توسط ائتلافی سست از نخبگان نظامی و غیر نظامی سکولار ببینند.

اشتباه محاسباتی اردوغان در سوریه

اردوغان در زمان ریاست‌جمهوری برای عضویت در ائتلاف عربی و محکم کردن جا پای خود در عرصه سیاست خارجی وقت زیادی صرف نکرد. استراتژی اردوغان برای دور کردن ترکیه از ائتلاف غربی‌، فرایندی تدریجی بود. استراتژی او در قاب تلاش دوجانبه آغاز شد: اول، او روند الحاق ترکیه به اتحادیه اروپا (پس از سال 2007) را کنار گذاشت و سپس روابط نزدیک ترکیه با اسرائیل را برهم زد. اردوغان در ابتدا توقف روند الحاق به اتحادیه اروپا را که مسلماً توسط قدرت‌های اروپایی با مشکل مواجه شد، بهانه کرد تا این گفتمان را پیش ببرد که اروپا درگیر اسلام‌هراسی است و نمی‌خواهد ترکیه را به عنوان عضوی در میان خود ببیند. اگرچه ممکن است این موضع‌گیری درست باشد، اما واقعیت این است که اردوغان برای مشارکت در روند الحاق تلاش چندانی انجام نداد. در سال 2017، اردوغان به طور فعال اتحادیه اروپا را به باد انتقاد گرفت و اغلب از قدرت‌های اروپایی مانند هلند به عنوان «بقایای نازی‌ها» یاد کرد. حمله لفظی اردوغان به اروپا با رویکرد تحقیرآمیز غیرمنتظره و ناگهانی‌اش در قبال اسرائیل در سال 2009 همراه شد؛ او اسرائیل را کودکش قلمداد کرد.

اردوغان پس از بهار عربی، به ویژه در جنگ داخلی سوریه، جایگاه جهانی آنکارا را به‌شدت خدشه دار کرد. ترکیه تحت هدایت احمد داوود اوغلو -جادوگر سیاست خارجیِ اردوغان- نه به عنوان شریک قدرت‌های مسلمان که به دنبال رهایی از حکومت استبدادی هستند، بلکه به عنوان قدرتی که به دنبال ایجاد ساختارهای سیاسی حامی اخوان المسلمین (MB) بود، ظاهر شد. در بحران سوریه، اردوغان سعی کرد مستقیماً از طریق تغییر رژیم، ساختاری حامی ترکیه را تعریف کند. از همین رو، این بازیگر تجهیزات نظامی و پول را در اختیار گروه‌های تروریستی قرار داد. در زمان ظهور گروه تروریستی داعش در سوریه و عراق (2014-2015)، اردوغان خطرات ناشی به‌اصطلاح خلافت خودخوانده این گروه‌های رادیکال را نادیده گرفت و بر اساس این پیش‌فرض که داعش به دنبال سرنگونی دولت سوریه است، به تسهیل حملات خونین آن کمک کرد. چنین فعل و انفعال‌های منطقه‌ای موجب شد که این کشور بسیاری از دوستان و متحدانش را از دست بدهد. قدرت‌های بزرگ عربی، از جمله مصر و عربستان سعودی، اقدامات ترکیه را جنگ‌طلبانه و بی‌ثبات‌کننده امنیت و انسجام منطقه می‌دانستند. ایالات متحده و قدرت‌های اروپایی نیز سیاست‌های اردوغان را به چالش کشیدند. و در حالی که ایالات متحده و ائتلاف غربی ضدداعش در حال ظهور بودند، ترکیه حملات خود را به نیروهای سوریه دموکراتیک (SDF) آغاز کرد؛ نیروهایی که ایالات متحده به عنوان نیروی زمینی توانمند برای تخریب داعش خلق کرده بود.

به همین ترتیب، اردوغان در سال 2019 در باب خرید تسلیحات روسی، تصمیم سرنوشت‌سازی گرفت که نتیجه آن حذف آنکارا از برنامه جنگنده F-35 و اعمال تحریم‌های آمریکا بود. پس از حمله روسیه به اوکراین در فوریه 2022، اردوغان مأموریت شخصی خود را برای جلوگیری از گسترش ناتو را با به تاخیر انداختن ورود فنلاند و سوئد به این ائتلاف برای ماه‌ها عملیاتی کرد. پس از حملات تروریستی 7 اکتبر حماس در اسرائیل، اردوغان به‌عنوان تنها رهبر ناتو، اسرائیل را به چالش کشید و بدین طریق خشم غرب را برانگیخت، زیرا قبل از اردوغان، ترکیه و غرب لحظات سختی را در تاریخ تجربه کرده بودند. در طول جنگ سرد در برخی از شرایط، آنکارا برای ثبیت نقش و جایگاه خود در غرب بسیار تلاش کرده بود.

با این حال، در هیچ زمانی ترکیه پل‌هایش را با متحدان غربی این‌گونه از میان نبرده بود و هرگز به ناتو، اروپا و یا واشنگتن دلیلی برای بی‌اعتمادی نداده بود. اما اردوغان با توسل به سیاست مشت آهنین این رویکرد را اجرایی کرد. واشنگتن تنها می‌خواهد با ترکیه در باب برخی از موضوعات تعامل کند. اروپا تنها تا زمانی به ارتباط با آنکارا علاقه‌مند است که ترکیه به مهار موج پناهجویان در خاورمیانه تمایل داشته باشد. از سوی دیگر، به غیر از قطر، نمی‌توان یک قدرت مسلمان را در منطقه شناسایی کرد که ترکیه را بازیگری دولتی قابل پیش‌بینی و مسئولیت‌پذیر بداند. از همین رو، به سختی می‌توان گفت که ترکیه متحد یا شریک قابل اعتماد بسیاری از کشورها است. به ادعای نشنال اینترست، اردوغان و یارانش تلاش کرده‌اند تا برای توصیف سیاست خارجی ویرانگرشان از اصلاح رسمی «خود مختاری استراتژیک» غرب استفاده کنند. به ادعای ناظران، این همان فاجعه‌ای است که ترکیه را در میان دوستان و دشمنان به حاشیه رانده و حضور آنکارا را کم‌رنگ کرده است.

مطالعه خبر در منبع

نظرات کاربران
    برای ارسال نظر، لطفا وارد شوید.