از روزی که حجتالاسلام قرائتی در کنار دغدغه نماز، دغدغه امر به معروف را نیز داشت تا امروز سیویک سال گذشته است.
در خصوص وظایف این ستاد و فهم از آن به طور دائمی در این سالیان اختلاف نظر بوده؛ اما کمتر کسی از سابقه آن با خبر است. سابقهای با جمله: «به گوش افراد هم نمیرود» و آن طور که امروز پیداست افراد دوست ندارند که به گوششان برود و خودشان را اعلم از رهبر انقلاب میپندارند.
رهبر انقلاب اسلامی در روز تأسیس ستاد امر به معروف و نهی از منکر در پیشنهادهای مطرح شده توسط بانیان ستاد از جمله حجتالاسلام قرائتی، آیت الله جنتی و دیگر بزرگواران مؤسس ستاد فرمودند: «شما نباید «ستاد امر به معروف و نهی از منکر» باشید. باید «ستاد احیای امر به معروف و نهی از منکر» باشید.
جلیل مجبی حقوق دادن نوشت:«ستاد امر به معروف»، یعنی اینکه امر به معروف در مملکت، یک جا، کار ستادی رویش میشود! مگر میشود شما چنین کاری بکنید؟! امر به معروف، مالِ همۀ مردم است. مگر میشود یک ستاد ده نفره بنشینند و سازماندهیِ ستادیِ امر به معروف در سطح کشور را بکنند؟! اینکه اصلاً امکان ندارد. شما باید یک کار دیگر را به عهده بگیرید.
نخواهید مباشرتاً، امر به معروف و نهی از منکر کنید. شما باید امر به معروف را در جامعه، احیا کنید. این، آن چیزی است که من خواستهام. بارها و مکرّراً گفتهام و متأسفانه، این حرف به گوش افراد هم نمیرود. من میگویم: «مردم باید این روحیه را پیدا کنند. مردم، همانطور که نماز را واجب میدانند، باید امر به معروف را هم واجب بدانند.» باید این به مردم حالی شود که «لتأمرنّ بالمعروف و لتنهنّ عن المنکر او لیسلطنّ الله علیکم شرارکم» همانطور که در جنگ متوجّه شدند که جنگ برایشان لازم است. شما، این کار را باید بکنید. اساس کار شما، احیای امر به معروف و نهی از منکر است؛ نه مباشرتاً سازماندهی امر به معروف و نهی از منکر».
این کلمات به صورت واضح و آشکاری وظیفه ستاد امر به معروف و نهی از منکر را احیای فرهنگ امر و نهی در خصوص معروفها و منکرها قرار داده است؛ لکن همانطور که خود رهبر انقلاب اسلامی در بیان فوق فرموده اند: «بارها و مکرّراً گفتهام و متأسفانه، این حرف به گوش افراد هم نمیرود». در دوره قبلی ستاد امر به معروف و نهی از منکر تلاش شد این مسئله احیا که فرمان رهبری است در میان کنشگران مسئله جا بیفتد؛ لکن در عین این که مطلب واضح و امر رهبری و تأسف ایشان آشکار بود از آن سر باز میزدند.
یادم است در جلسهای در خصوص مسئلهای که نظر رهبر انقلاب بود؛ همه درباره آن اتفاق داشتند، لکن زیر بار نمیرفتند درحال بیان نظر رهبر انقلاب بودم و ایشان را در جلسه با نام «آقای خامنهای» یاد کردم که نظر ایشان در فلان مسئله چنان است. مخاطب که جوابی نداشت و در عین حال نمیخواست با رهبری مخالفت کند و همچنین میخواست نظرات غیرعلمی متحجّرانه خود را به کرسی بنشاند با فریاد بلند گفت: «چه طرز خطاب کردن است؟ بگو مقام معظم رهبری! مگر پسرخاله توست که میگویی آقای خامنهای؟» این درحالی بود که من میگفتم به حرف آقای خامنهای گوش دهیم و نظرش را در فلان مسئله رعایت کنیم و ایشان به دنبال عدم رعایت نظر ایشان بود و اصرار داشت ایشان مقام معظم رهبری خطاب شوند. در قضیه احیای امر به معروف و نهی از منکر و مسئله حجاب با چنین مسائلی طرفیم.
مسئله شرعی، قانونی، روانشناختی، جامعهشناختی و دارای دیگر ابعاد از جمله مسائل سیاسی و امنیتی حجاب و موضوع تأسیس کلینیک ترک بیحجابی نه تنها هیچ ارتباطی با «احیای» امر به معروف و نهی از منکر ندارد؛ بلکه به علت الصاق این واژه به ستاد احیا، که از کلینیک ترک اعتیاد گرفته شده است، فرهنگ امر به معروف و نهی از منکر را که با هنرمندی باید احیا شود، به بیراهه میبرد. با ذهنهایی طرفیم که این ارتباط را نمیفهمند. از این رو باید گفت بنویسید کلینیک ترک بیحجابی بخوانید کلینیک اماته امر به معروف و نهی از منکر!