رکنا اجتماعی ، روز جهانی تلویزیون باید به فرصتی برای بازنگری در رسالتهای رسانهها، به ویژه صدا و سیما، تبدیل شود. این رسانه باید در جهت تقویت اعتماد عمومی، ارتباط نزدیک با مخاطب و ارائه محتوای متنوع و واقعی گام بردارد. در دنیای امروز که جنگ رسانهای به یکی از ارکان اصلی رقابتهای بینالمللی تبدیل شده، صدا و سیما باید به نقش حیاتی خود در تقویت هویت ملی و حفظ امنیت داخلی و خارجی توجه ویژهای داشته باشد و از تهدیدات رسانهای مصون بماند.
به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، تلویزیون در ایران و بسیاری از کشورهای دیگر همچنان وسیلهای ضروری برای سرگرمی و آموزش است. اختراع تلویزیون، که به جان لاگی بارد نسبت داده میشود، تحولی در ارتباطات جهانی ایجاد کرد و زندگی مردم را تغییر داد. اولین بار، تصاویر متحرک از سراسر دنیا به خانهها منتقل میشد و این نوآوری باعث ایجاد روز جهانی تلویزیون شد.
در سال 1996، سازمان ملل 21 نوامبر را بهعنوان روز جهانی تلویزیون اعلام کرد تا تأثیر این رسانه در تصمیمگیریهای جهانی و مسائل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی را گرامی دارد.
برای جشن گرفتن این روز، میتوان به تماشای برنامههای مهم تاریخی پرداخت که تأثیرات عمیقی بر دنیای امروز داشتهاند. همچنین، تلویزیونهای مدرن به اینترنت متصل هستند و دسترسی به محتوای مختلف آموزشی و سرگرمکننده را فراهم میکنند. روز جهانی تلویزیون فرصتی است برای قدردانی از این رسانه و تأثیر آن در فرهنگ و تاریخ جهانی.
امروز، روز جهانی تلویزیون است؛ روزی که میتواند فرصتی برای بازنگری در وضعیت رسانه صدا و سیما، باشد. این رسانه که بهعنوان بزرگترین و رسمیترین سازمان رسانهای کشور شناخته میشود، در حالی که روزگاری نقش مهمی در آموزش، اطلاعرسانی و سرگرمی داشت، امروز با چالشهای جدی در جذب مخاطب روبهرو است. یکی از اصلیترین دلایل این کاهش مخاطب، فاصله عمیق برنامههای صدا و سیما با دنیای واقعی مردم است. در حالی که تلویزیون بهعنوان یک رسانه عمومی باید ارتباط مستقیمی با زندگی مردم برقرار کند، بسیاری از برنامههای آن همچنان در دنیای ایدهآل و غیرواقعی سیر میکنند.
بسیاری از نقدهایی که به صدا و سیما وارد است، به این باز میگردد که برنامهها یا از واقعیات اجتماعی و اقتصادی کشور فاصله دارند، یا نقدهای سیاسی را در جهت منافع خاص جناحی یا حزبی به نمایش میگذارند. این رویکردها باعث شدهاند که مردم حس کنند رسانهای که باید ی از اطلاعات بیطرف و مستند باشد، به ابزاری برای اهداف سیاسی تبدیل شده است. علاوه بر این، بررسی برنامههای صدا و سیما نشان میدهد که این رسانه در ساخت و تولید برنامهها به تکرار و کپیبرداری از آثار کشورهای دیگر پرداخته و نتواسته است تولیدات بومی و خلاقانهای که با ذائقه و نیازهای واقعی مردم همخوانی داشته باشد، ارائه دهد. سریالها و برنامههای تلویزیونی که قرار بود مخاطب را سرگرم کنند، بهدلیل تکراری بودن و عدم جذابیت، نتواستهاند جایگاه خود را در دل مردم پیدا کنند.
امروزه، حتی در حوزه سریالها و فیلمهای تلویزیونی، بخش قابل توجهی از مخاطبان به شبکههای خانگی روی آوردهاند. این رسانهها، بهویژه در سالهای اخیر، توانستهاند با تولید محتواهایی که بهطور مستقیم با زندگی مردم ارتباط دارند، توجه زیادی را جلب کنند. آنها بهجای تکیه بر ایدههای قدیمی یا کپیبرداری از تولیدات خارجی، داستانهایی بومی و واقعیتری را به نمایش میگذارند که بهوضوح با زندگی روزمره مردم ایران ارتباط دارند.
در شرایطی که رسانههای دیگر، از جمله شبکههای خانگی و حتی ماهواره، توانستهاند به دلیل نوآوری و جذابیت بیشتر، مخاطبان زیادی جذب کنند، این واقعیت تلخ نمایان میشود که صدا و سیما در زمینه تولیدات جدید، نوآوری و بهروزرسانی محتوای خود بسیار عقب مانده است. بهویژه در دورانی که بودجههای کلانی به این سازمان تخصیص داده میشود، اما نتیجه آن، عدم توجه به نیازهای واقعی مردم و اولویت دادن به مسائل سیاسی است. این نشان میدهد که صدا و سیما نهتنها در جذب مخاطب از دست رفته، بلکه در جلب اعتماد عمومی نیز شکست خورده است.
روز جهانی تلویزیون باید فرصتی باشد برای بازنگری در رسالتهای اصلی رسانهها، بهویژه صدا و سیما. این رسانه باید بیش از هر چیز به نقش خود در ارتباط با مردم، تقویت اعتماد عمومی و ارائه محتوای واقعی و متنوع توجه کند. روز جهانی تلویزیون نباید فقط بهانهای برای جشن گرفتن فناوری باشد، بلکه باید فرصتی باشد تا صدا و سیما بتواند نسبت به چالشهای پیش روی خود پاسخگو باشد و راهی برای بازگشت به جایگاه حقیقی خود بیابد.
در دنیای امروز که جنگ رسانهای به یکی از ارکان اصلی در رقابتهای بینالمللی تبدیل شده است، صدا و سیما نقش مهمی در شکلدهی افکار عمومی و تقویت یا تضعیف هویت ملی ایفا میکند. وقتی رسانهای مانند صدا و سیما به مخاطب خود نزدیک باشد و قادر باشد پیوندی مستحکم با آن برقرار کند، میتواند نقش مهمی در تقویت انسجام اجتماعی و ملی ایفا کرده و به عنوان یک ابزار مؤثر در مواجهه با تهدیدات امنیتی داخلی و خارجی عمل کند. این نزدیکی به مخاطب باعث میشود تا پیامهای رسانهای با پذیرش بیشتری روبهرو شوند و از این طریق، جامعه از فضای تبلیغات دشمنان و جنگ روانی مصون بماند.
از دیدگاه امنیتی، داشتن ارتباط نزدیک با مخاطب به صدا و سیما این امکان را میدهد که سریعتر و مؤثرتر در برابر تهدیدات خارجی و داخلی واکنش نشان دهد. این امر به تقویت انسجام اجتماعی، جلوگیری از گسترش شایعات و تضعیف وحدت ملی کمک میکند. در عین حال، نزدیکی به مخاطب باعث میشود تا در شرایط بحرانی، رسانه به عنوان یک معتبر و قابل اعتماد شناخته شود و از هرگونه تلاش برای نفوذ دشمنان برای پمپاژ اطلاعات نادرست یا جنگ روانی جلوگیری کند. در نتیجه، امنیت ملی در سایه ارتباط مؤثر با مخاطب تقویت میشود.