گروگان گیری مرد ثروتمند افغانستانی در جنوب تهران

روز نو . ۱۴۰۳/۹/۲،‏ ۱۰:۳۷


آبان امسال، مرد جوانی به پلیس پایتخت مراجعه کرد و از ناپدید شدن پدرش خبر داد.
روزنو :

وی گفت: پدرم تاجر و مالک زمین‌های کشاورزی زیادی است، او سه روز قبل برای سرکشی و بررسی وضعیت آبیاری زمین‌های کشاورزی‌اش از خانه خارج شد، اما دیگر برنگشت. نگران او شدیم و تصمیم داشتیم موضوع را به پلیس خبر دهیم که یک تماس اینترنتی با تلفن همراهم گرفته شد.

او ادامه داد: مردی پشت خط بود و گفت پدرم را ربوده‌اند و برای آزادی او باید ۱۰ میلیارد تومان پرداخت کنیم. او تهدید کرد که اگر از این موضوع با پلیس حرفی بزنیم، پدرم را دیگر نمی‌بینم. آن‌ها فیلم‌هایی از شکنجه پدرم برای‌مان ارسال کردند. ما که جان پدرم را در خطر می‌دیدیم می‌دیدیم، ۱۰ میلیارد تومان را به حسابی در افغانستان واریز کردیم. اما آدم‌ربایان، پدرم را رها نکردند و مبلغ بیشتری خواستند. این احتمال را دادیم که با پرداخت مبلغ بیشتر هم پدرم را آزاد نکنند، به همین دلیل تصمیم گرفتیم موضوع را به پلیس خبر دهیم.

با شکایت مرد جوان، تحقیقات به دستور بازپرس عظیم سهرابی آغاز شد و اکیپی از کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی پایتخت وارد عمل شدند. باتوجه به اینکه حساب گروگانگیران در افغانستان بود هماهنگی‌های لازم با پلیس افغانستان انجام و هویت صاحب‌حساب که پول به آن واریز شده بود، شناسایی شد.

پس از بازداشت متهم، وی گفت: مرد تاجر را از قبل می‌شناختم و می‌دانستم در ایران وضع مالی خوبی دارد. به همین دلیل با کمک هم‌ولایتی‌ها و یکی از اقوامم نقشه ربودن او را کشیدیم. روز حادثه چند نفر از هم‌ولایتی‌هایم به‌عنوان مأمور پلیس، راهش را سد کرده و وی را ربودند.

در حالی که متهم راز گروگانگیری میلیاردی را برملا کرده و پلیس در جست‌وجوی گروگان بود، مرد تاجر که از سوی همدستان متهم رها شده بود، نزد پلیس رفت و راز ربودنش را فاش کرد.

او گفت: ۱۰ روز قبل، برای سر زدن به زمین‌های کشاورزی‌ام در جنوب تهران رفته بودم که چند مرد جوان سوار بر خودروی پژو راهم را سد کردند. آن‌ها خود را مأمور پلیس معرفی کرده و مدعی شدند باتوجه به اینکه افغانستانی هستم، برای بررسی هویتم باید با آن‌ها به کلانتری بروم. از آنجایی که من مقیم ایران هستم و قانونی سکونت دارم و خلافی هم مرتکب نشده‌ام، با آن‌ها که سه مرد جوان بودند، رفتم. اما در مسیر ناگهان با تهدید سرم را زیر صندلی کردند. پس از طی مسافتی، خودرو وارد یک گاراژ بزرگ شد و بعد در مقابل ساختمانی قدیمی، راننده خودرو را متوقف کرد. آن‌ها مرا از ماشین بیرون آوردند. مردان جوان مرا در خانه‌باغی حبس کردند، اما پس از چند روز مرا از آنجا بیرون آورده و داخل یک چاه انداختند. چند روزی هم داخل چاه گروگان بودم تا اینکه مرا از چاه بیرون آورده و دوباره سوار خودرو کردند و در محلی پرت و دورافتاده مرا رها کردند که خودم را به پلیس رساندم.

در ادامه طبق بررسی‌های پلیسی مشخص شد، گروگانگیران که متوجه شده بودند رئیس‌شان دستگیر شده و پلیس در چندقدمی آنهاست، گروگان را رها کرده بودند.

بدین‌ترتیب با تحقیقات بیشتر کارآگاهان پلیس موفق شدند یکی دیگر از گروگانگیران را در اطراف تهران بازداشت کنند و بررسی‌ها برای شناسایی و دستگیری سایر اعضای باند به دستور بازپرس شعبه نهم دادسرای امور جنایی پایتخت ادامه دارد.

مطالعه خبر در منبع

نظرات کاربران
    برای ارسال نظر، لطفا وارد شوید.