سید حسین عبدالخالق زاده گفت: بورس انرژی واقعی زمانی محقق میشود که دو طرف معامله مانند بقیه بورسها بهصورت جدی ذینفع بوده و به بیان دیگر وابستگی دولتی نداشته باشند. اما فعلا چنین چیزی وجود ندارد.
بازار؛ گروه بورس: در چند سال اخیر افزایش ناترازی برق منجر به عدم النفع چند میلیارد دلار در صنایع کشور شده است. چراکه در زمانبندی خاموشی همواره سهمیه بندی برق برای صنایع در اولویت قرار دارد. در همین راستا با سید حسین عبدالخالق زاده کارشناس اقتصادی گفتگو کردیم تا نقش نرخ گذاری در بورس انرژی را بر کاهش انگیزه سرمایه گذاری و ناترازی برق را بررسی کنیم. در ادامه جزئیات گفتگو را بخوانید؛
عدم اصلاح و ابلاغ نرخهای بازار برق از ابتدای سال جاری تاکنون چه تاثیری بر میزان درآمد آن شرکت داشته و در تعیین سقف قیمت چه مولفههای باید در نظر گرفته شود؟
با توجه به این که هزینههای شرکت، تابعی است از افزایش هزینههای شرکتهای بهره بردار، حراست و نگهبانی، خدمات، فضای سبز و ... و تمامی این موارد با افزایش هزینههای حقوق و دستمزد و تورم خرید لوازم مصرفی و تجهیزات مورد نیاز به شدت افزایش یافته است. لذا عدم افزایش نرخهای بازار برق در شش ماه نخست سال موجب ناترازی درآمد و هزینه شرکت شده بود.
از آنجا که با استفاده از عوامل فشار جهت فروش برق در بورس انرژی و با استفاده از اهرم عدم واریز وجه مربوط به حقوق و دستمزد پیمانکاران و هزینههای جاری شرکت، عملا درآمد شرکتها در شش ماهه نخست نه تنها نسبت به سال ۱۴۰۲ افزایش نیافت، بلکه برابر سال ۱۴۰۱ شده بود. قطعا تبعات این گونه سیاست اقتصادی در صنعت برق و برخورد با نیروگاهها خیلی سریع آثار منفی خود را نشان خواهد داد.
سازوکار اخیر برای توسعه مبادلات برق در بورس انرژی طی مدت اخیر راهاندازی آن، از نظر شما چه میزان در کشف واقعی قیمت برق موفق بوده است؟
در طی چند سال گذشته هر موقع مسئولان صنعت برق از آثار مثبت خرید و فروش در بورس انرژی صحبت کردهاند بخش خصوصی به شرط وجود سازوکاری جهت رقابت سالم به منظور کشف قیمت واقعی برق از پیشنهاد استقبال کرده است. لکن از آنجا که این روش در چند سال گذشته هم برای مدت کوتاهی آزمایش شد. بهدلیل دستوری بودن قیمت خرید برق توسط شرکتهای توزیع رقابت بسیار ناسالم ایجاد شد و عملا موجب کاهش جدی درآمد نیروگاههای بخش خصوصی را فراهم کرد. لذا در این مرحله هم نگرانی شدیدی وجود داشت که با قول مثبت مدیران مبنی بر این که با کنترل کف قیمت خرید در این بازار از ضرر و زیان شرکتهای تولیدکننده برق جلوگیری به عمل خواهد آمد. یک بار دیگر نیروگاهها با احتیاط شروع به فروش برق در بورس انرژی کردند که متاسفانه باز هم شرکتهای توزیع که زیرمجموعه شرکت توانیر هستند با سفارش از بالا جهت قیمت مدیریت شده در این بازار ورود کردند که قطعا کشف قیمت واقعی محقق نشد.
حضور تولیدکنندگان و خریداران دولتی چه تاثیری بر روند معاملات خواهد داشت و تا چه حد میتوان به رقابت سالم و عادلانه در این سازوکار امیدوار بود؟
بورس انرژی واقعی زمانی محقق میشود که دو طرف معامله مانند بقیه بورسها بهصورت جدی ذینفع بوده و به بیان دیگر وابستگی دولتی نداشته باشند. آنچه مسلم است، شرکتهای وابسته به دولت از تبعات سود و زیان حضور در بورس انرژی هیچگونه ضرر و زیان و یا منفعتی شامل حالشان نمیشود. اگر مختصر انگیزهای هم پیشبینی شده، در جهت بهبود نقدینگی آنها برای انجام امور شرکتی و اجرایی و خدمت به مشترکین است. حاصل این روش و سازوکارِ پیشبینیشده صرفا ضرر و زیان نیروگاههای بخش خصوصی را در پی خواهد داشت. همچنین موجبات فاصله گرفتن بیشتر سرمایهگذاران بخش خصوصی از سرمایهگذاری در صنعت برق را فراهم میکند. به بیان دیگر تا زمانی که صنعت برق در تعامل خود با بخش خصوصی حاضر در این صنعت رعایت عدالت و انصاف را نکند و اعتمادسازی لازم را سرلوحه برنامههای خود قرار ندهد، روزبهروز شکاف بیشتر خواهد داشت.
با توجه به این که قرار است با نیروگاههای خصوصی حاضر در بورس انرژی که برق خود را به شرکتهای توزیع میفروشند، در پایان هر هفته تسویه شود، آیا این رویه ظاهرا مثبت، در قیاس با رویه پرداختهای بسیار دیرهنگام در بازار برق، میتواند موجب رقابت منفی بین نیروگاهها برای عرضه برق در بورس انرژی با قیمت پایین با هدف تامین نقدینگی و تامین هزینههای جاری نیروگاه شود؟
قبل از پاسخ به این سوال لازم است یک نکته بهطور جدی بررسی شود و آن هم این است که دولت با وجود این که متعهد بودهاند درآمد فروش به بازار برق را در پایان هر ماه پرداخت کنند و موفق نشدهاند حال روش تاخیرهای بسیار زیاد حتی تا دو سال را به عنوان اصل گرفتهاند. حتی مدعی هستند چون در روش موجود نیروگاهها بهدلیل عدم دریافت بهموقع طلب خود و احتمالا استفاده از تسهیلات و وام بانکی جهت رفع مشکلات نقدینگی استفاده میکنند. لذا اگر در بورس انرژی با قیمت پایینتر و تا ۳۰ درصد کمتر از بازار بفروشند چون نقد دریافت میکنند باز هم اقتصادی است.
بهدلیل عدم پرداخت هزینههای جاری شرکت ها از سوی شرکت مدیریت شبکه برق ایران، در جهت رفع مشکلات جاری نیروگاهها برای تداوم تولید، به ناچار نیروگاهها با قیمت پایینتری در بورس انرژی پیشنهاد میدهند. بهطور قطع و یقین درآمد و سود نیروگاهها زیاد نیست. بهویژه نیروگاههایی که بهصورت سهامی عام بوده و بورسی هستند بهطور جدی با مشکل روبهرو هستند. اگر صنعت برق با همین دست فرمان جلو برود، طی یکی دو سال آینده نیروگاههای قدیمیتر بهدلیل هزینههای بیشتر بهرهبرداری و تولید کمتر نسبت به نیروگاههای سیکل ترکیبی و با راندمان بالاتر، به نقطه سربهسر از نظر درآمد و هزینه میرسند و در سراشیبی قرار میگیرند و حتما با ضرر و زیان زیادی روبهرو میشوند.
از نظر شما برای اصلاح و رفع مشکلات موجود در مبادلات برق، خصوصا در بورس انرژی، نیروگاهها باید چه سیاست و رویهای اتخاذ کنند تا معاملات در بورس انرژی جنبه واقعی پیدا کند و منافع تولیدکنندگان حفظ شود؟
از آنجا که نیروگاهها مجبور به تولید برق هستند. لذا مذاکره با سازمانهای نظارتی بهویژه شورای رقابت، کمیسیون انرژی، دیوان عدالت اداری، بازرسی کل کشور و ... و طرح مشکلات و تخلفات وزارت نیرو زمینهساز ورود این سازمانها به موضوع موثر است. همچنین میتوان جلوی فشار بیش از حد موجود متولی صنعت برق به شرکتهای خصوصی تولیدکننده برق را گرفت.