نقد فیلم علمی تخیلی قلاب سنگ؛ معلق میان واقعیت و رویا
فیلم «قلاب سنگ» فیلم جذابی است که چالشهای روانشناختی، انسان زیاده خواه و بی ملاحظه و مشکلات سفرهای فضایی را دست مایه قرار دادهاست.
کارگردان فیلم قلاب سنگ (Slingshot) میکائیل هوستروم است.در این فیلم بازیگرانی همچون کیسی افلک و لارنس فیشبرن نقش بازی کردهاند. فیلم «قلاب سنگ» یک تریلر روان شناختی و علمی تخیلی است. این فیلم محصول 2024 آمریکا است. در ادامه همراه نقد قلاب سنگ باشید.
انسان این موجود بسیار پیچیده، دارای زوایای پنهان و تاریکی است که در خیلی از مواقع دست یابی به آنها تقریباً غیر ممکن است. ذهن یک انسان پارانوئیدی میتواند به گونهای رفتار کند که تخیل را جایگرین واقعیت کرده و یا واقعیت را رویا بپندارد و خود تمام و کمال این بازی را باور کند.
و انسان هنرمند و هوشمند دیگری میتواند ذهنیات یک انسان بیمار را زیر داستانی تخیلی پنهان کند و انسان دیگری به نام مخاطب باید ببیند و کشف کند کدام داستان واقعی است و کدام یک غیر واقعی است. در نهایت همه چیز تخیل محض است.
نگاهی به داستان و مضامین قلاب سنگ
قلاب سنگ یک داستان جذاب و شنیدنی دارد که براساس ساختاری هوشمندانه روایت شده است. داستان از جایی آغاز میشود که کرهی زمین با مشکل بسیار حادی روبرو شدهاست و ساکنان در موقعیت ناامیدکنندهای گیر افتادهاند. تا این که امید تازهای برای یافتن راهحل جوانه میزند.
برای رسیدن به راه حل و ممانعت از نابودی زمین باید سفری انجام شود. یک فضاپیما با تعدادی سرنشین راهی فضا شده تا تحقیقات لازم را در مورد راه حل بدست بیاورند. جان، نش و کاپیتان فرانک سرنشینان سفینهی فضایی هستند. سرنشینان سفینهی فضایی سفری طولانی در پیش دارند بنابراین ناچارند از برنامههای فشرده و مخصوص کنترل مغز استفاده کنند. اما شرایط سفر به گونهای است که سرنشینان کم کم دچار مشکلات خاصی میشوند.
به طوری که ممکن است سفر بدون نتیجه کنسل شود. شرایط ایجاد شده در سفینه برای سرنشینان به گونهای است که کم کم سلامت روانی سرنشینان مختل میشود. بنابراین یکی از سرنشینان میخواهد به زمین بازگردد. این تصمیم باعث ایجاد چالش و درگیری میشود. هرچه داستان فیلم جلوتر میرود چالش، درگیری و سردرگمی سرنشینان بیشتر و بیشتر میشود. طوری که سرنشینان به فروپاشی روحی نزدیک و نزدیکتر میشوند.
سازندگان قلاب سنگ روی چند مضمون مختلف انگشت گذشتهاند و به ظاهر سعی کردهاند تا همه را باهم در یک مسیر به پیش ببرند حتی سعی شده تا به همهی مضمونها به یک اندازه پرداخت شود اما آیا واقعا جواب داده است. در نگاه اول فیلم « قلاب سنگ» فیلمی است که به یکی از مشکلات زمین و زمینیان پرداختهاست.
دراین فیلم مخاطب مشاهده میکند که زمین دچار مشکلی حاد شده آن هم به این دلیل که ساکنان زمین زیاده خواه و بی ملاحضه هستند و نمیخواهند باور کنند که منابع روی زمین محدود است و آنها باید در روش و نحوهی مصرفشان تجدید نظر کنند. البته برای اعمال این کارها بسیار دیر شدهاست و چیزی نمانده مشکل به وجود آمده باعث نابودی زمین و زمینیان شود. حال انسانی که خود به وجود آوردندهی مشکل است میخواهد راه حلی پیدا کند.
مسئولان امر تنها راه چاره را در پیدا کردن منابع جایگزین میدانند. منابعی که در دیگر سیارهها یافت میشود و این امر در صورتی میتواند محقق شود که عدهای دست به سفری فضایی اکتشافی بزنند. در این نگاه به مخاطب نشان داده میشود که انسان با تمام پیشرفتی که در زمینههای مختلف داشته هنوز نتوانسته روی رفتار خود کنترل داشتهباشد، هنوز هم به آن حد از آگاهی و مسئولیت پذیری نرسیده که بداند با محیط زندگی خود و منابعش چگونه رفتار کند و هیچ برنامهی کوتاه مدت و یا طولانی مدتی برای ممانعت از این مشکلات ندارد. اگر مخاطب از یک زاویهی دیگر به این فیلم بنگرد. داستان یک سفر فضایی را میبیند. سفری که مشکلات مخصوص به خودش را دارد.
سفرهای فضایی سفرهای شگفت انگیزی و در عین حال پیچیدهای هستند از آنجایی که انسان روی کره زمین زندگی میکند و سیستم بدنش و حتی روحیاتش با شرایط روی زمین سازگار است ترک سیاره زمین و سفر در فضا میتواند مشکلات عدیدهای را برایش به وجود بیاورد. گذشته از سلامت جسمی که ممکن است به خاطر نوع غذا مقدار مایعات مصرفی و خیلی موارد دیگر از این دست دچار مشکل شودریا، انسان سفرکرده در فضا ممکن است از نظر روحی و روانی دچار مشکلاتی شود که جبرانشان سخت و در بعضی مواقع غیر ممکن باشد.
انسان بریده از زمین و رها شده در فضایی لایتناهی که ممکن است بازگشتش به زمین غیرممکن شود در حالی که بزرگی و شکوه غیرقابل تصور فضا را می بیند، ممکن است به قدرت و هوش خود شک کند و چه بسا حتی فشارهای روانی آنقدر زیاد شوند که بخواهند سفر به آن مهمی را کنسل کنند و به آغوش زمین بازگردند و در انتظار نابودی خود بنشینند. هیچ چشم انداز شفافی برای نسل بشر وجود ندارد. ممکن است بر اثر یکی از اهمال کاریهای خود نسبت به زمین نابود شود و ممکن است به جایی برسد که بتواند فضا را کاملا تسخیر کند.
هرچه هست این مسیر سخت، طاقت فرسا و تقریبا غیر قابل پیش بینی است. و اما نگاه سو م به فیلم «قلاب سنگ». اگر مخاطب از زاویهی سوم به این فیلم بنگرد، فیلمی کاملاً روانشناختی را میبیند که در لباس یک فیلم سفر فضایی به تماشاگر نشان داده شدهاست. انسان موجود بسیار پیچیدهای است.
شخصیت اصلی داستان فیلم در طول سفر کم کم دچار اختلالات ذهنی و روحی میشود و کم کم به همه چیز شک میکند و در این زمان است که مخاطب نیز کم کم همراه با شخصیت به کل ماجرا شک میکند آیا به راستی این سفر در حال اتفاق افتادن است. گذشته و حال با هم قاطی میشوند.
کم کم شخصیتهایی که در خاطرات شخصیت اصلی هستند با شخصیتهایی که در اطراف او هستند جایگرین شده و دیگر جدا کردنشان سخت است، و دیگر نه تنها شخصیت فیلم بلکه تماشاچی هم نمیداند چه چیزی واقعی و چه چیزی غیر واقعی است. در واقع نویسنده و کارگردان ذهن شخصیت و تماشاچی را به بازی گرفته و در هم پیچانده است.
آیا این سفر، سفری ذهنی است. آیا تخیلات شخصیت با واقعیت ترکیب شده و شروع به داستان سازی کردهاست. این فیلم داستان شخصیتی است که به همه چیز شک میکند حتی هویت واقعی خود و آنچه زمانی عشق و زندگی می نامیدش. نگاه سوم تنها درونیات یک شخصیت بیمار است که به شکل یک سفر فضایی به تصویر کشیده شدهاست.
کارگردانی و بازیها
کارگردان از عناصر ایجاد تعلیق و تنش به معنای واقعی کلمه سود بردهاست. او ابتدا برای مخاطب داستانی را روایت میکند که به ظاهر سر راست است اما کم کم مخاطب اگر باهوش باشد پی میبرد آنچه با تصویر به او نشان دادهمیشود داستان اصلی نیست و این داستان در واقع زیرلایه را استتار کرده است.
کارگردان هوشمندانه مضمونش را به گونهای در لایههای متفاوت داستانگویی پیچانده است که مخاطب مدام به هوش خود و اطلاعات به دست آمدهاش شک میکند. در آخر مخاطب میتواند از سه زاویه به فیلم بنگرد و با مفاهیم جالب و چالش برانگیزی دست و پنچه نر کند.
بازیگرانی که در فیلم «قللاب سنگ» نقش آفرینی میکنند بازیهای در خور توجهی از خود ارائه داداند. کیسی افلک و لارن فیشبرن با قدرت جلوی دوربین ظاهر شدهاند. آنها استادانه هنر بازیگری خود را به رخ تماشاگر میکشند. این بازیگران کار بلد اجازه میدهند تا مخاطب با آنها ارتباط برقرار کند و بازیهایشان روان، قوی و قابل تحسین است.
نقاط ضعف قلاب سنگ
عده ای از مخاطبان عام و تعدادی از منتقدان سینما نقدهایی به فیلم «قلاب سنگ» وارد کردهاند. فیلم« قلاب سنگ» علی رغم امتیازات مثبت زیادی که دارد، دارای نقطه ضعفهایی نیز هست که از چشم مخاطبان و منتقدان سینما دور نمانده است. فیلم، فیلم خوش ساختی است امانقدهایی که به فیلم وارد است این موضوع است که فیلم روی جزئیات تمرکز نکرده و به صورت کاملاً سطحی به آنها پرداخته که باعث صدمه زدن به فیلم شده است.
جزئیات در فیلم مهم ایت حتی اگر آن فیلم تخیلی باشد. پرداخت درست به چزئیات باعث باورپذیری شده ومخاطب راحتتر با فیلم ارتباط برقرار میکند.
نقدی دیگری که بر فیلم وارد شده این نکته است که به نظر منتقدین فیلم ترکیبی از ژانرهای متفاوت است که آنطور که باید و شاید با هم میکس نشدهاند. در سرتاسر فیلم ناهماهنگی ژانرها به چشم میآید. در چند دهههای اخیر علاقهمندان به سینما شاهد فیلمهای بسیاری بوده اند که ترکیبی از ژانرهای مختلف بودهاند و کارگردانان طنابی تنیده شده از ریسمانهای رنگارنگ را به تماشاچی نشان دادهاند.
اما استفاده از ژانرهای مختلف در یک فیلم مستلزم این است که ژانرها استادانه در هم تنیده شوند به گونهای که مخاطب مدام متوجهی تغیر ژانر نشود و یکدست بودن فیلم زیر سئوال نرود. حفرههای داستانی نقد دیگری است که بر فیلم وارد است. داستان فیلم «قلاب سنگ» دارای باگهایی است که مخاطب متوجهاشان میشود. ساختار داستان به خاطر وجود این حفرهها صدمه دیدهاست.
فیلم «قلاب سنگ» فیلم جذابی است که چالشهای روانشناختی، انسان زیاده خواه و بی ملاحظه و مشکلات سفرهای فضایی را دست مایه قرار دادهاست. کارگردان با ترکیب این سه مضمون توانسته فیلمی پر هیجان و پر تعلق بسازد و مخاطب را تا به آخر پای صفحه نمایش بنشاند. این فیلم علی رغم نقدهایی که بر آن وارد است فیلمی تماشایی است.