۱۰ نگرانی بیمورد که بعدها میفهمید ارزشش را نداشت!
فرارو . ۱۴۰۳/۹/۲، ۲۰:۱۳
نگرانی رفتاری رایج در میان انسانهاست، اما ما اغلب درباره چیزهایی نگرانیم که در طرح بزرگ زندگی هیچ اهمیتی ندارند.
به گزارش راهنماتو، بگذارید خیالتان را راحت کنیم، نگرانی نتیجه را تغییر نمیدهد. صرفاً آرامش شما را بهم میزند و اگر روراست باشیم، بعضی چیزها هستند که اصلاً ارزش نگرانی ندارند.
بعضی مسائل ممکن است در زمان فعلی خیلی بزرگ باشند، اما وقتی یک قدم به عقب برمیدارید، متوجه میشوید که واقعاً در سرنوشت تأثیری ندارند.
در این مقاله میخواهیم ۱۰ نگرانی بیمورد را با شما در میان بگذاریم که چندسال دیگر اصلاً نگرانیتان نیستند.
۱. فکر مردم!
همه ما نسبت به اینکه مردم چه فکری درباره رفتار، سبک زندگی یا علایقمان میکنند، نگرانیم. اما صادقانه بگوییم، واقعاً مهم نیست که مردم چه فکری میکنند. درست است که همه ما دوست داریم در جمعی پذیرفته و دوست داشته شویم، اما در نهایت، شما به جای دیگران و دیگران به جای شما زندگی نمیکنند. شما باید برای خودتان زندگی کنید. عقاید دیگران به شکلی مرموز میتواند به افکار ما هجوم بیاورد و رفتار ما را تعیین کند. اما نباید این طور باشد. ما اغلب به افکار دیگران بیشتر از آنچه شایسته است، بها میدهیم.
بیشتر آدمها آنقدر با نگرانیهای خودشان درباره زندگی سرگرم هستند که فرصت ندارند زندگی دیگران را قضاوت کنند.
هروقت نگران اندیشه دیگران نسبت به خودتان بودید، یک نفس عمیق بکشید و به خودتان یادآوری کنید که عقاید دیگران ارزش یا سرنوشت شما را تعیین نمیکند.
۲. کمالخواهی!
کوشش برای رسیدن به نقطه کمال هدر دادن وقت است. مثلاً فرض کنید که میخواهید یک مقاله ارائه دهید. آنقدر نگران عالی شدن کار هستید که ریزترین جزییات را هم با وسواس بررسی میکنید. کم میخوابید و وقتی روز بعد برای ارائه در محل حاضر میشوید، خسته هستید. اما میدانید چیست؟ از روی تجربه این را به شما میگوییم، مخاطبان ارائه شما، همانقدر مقاله پرجزییاتتان را تحسین میکنند که اگر این همه جزییات و دقت نداشت، تحسیناش میکردند.
حقیقت آن است که کمال اصلاً وجود ندارد. کمال هدفی دسترسناپذیر است که صرفاً به استرس و ناامیدی منجر میشود. علاوه بر آن، همین خصلتهای اخلاقی گاهی بد و نقصهای ماست که از ما انسان ساخته است.
از نگرانی درباره هر چیزی دست بردارید. همه تلاشتان را بکنید، از خطاهایتان درس بگیرید و رو به جلو حرکت کنید. این تنها کاری است که همه ما میتوانیم انجام دهیم.
۳. پایبند گذشته بودن
پشیمانی از تصمیمهای گذشته یا غصه خوردن از خطاهای گذشته انرژی ذهنی را مصرف میکند، اما هیچ حاصلی ندارد.
آیا میدانستید که بر طبق مطالعات، انسانها ۴۶.۹ درصد از روزهای بیداریشان را به جای انجام دادن کاری، مشغول فکر کردن به چیزی هستند؟ و اغلب اوقات موضوع فکر آنها نشخوار اتفاقات گذشته است؟
واقعیت این است که ما نمیتوانیم گذشته را تغییر بدهیم. فقط میتوانیم از گذشته درس بگیریم و رو به جلو حرکت کنیم. بنابراین، به جای هدر دادن انرژی برای تغییر چیزهایی که نمیتوانید تغییرشان بدهید، چرا روی چیزی، مثل حال و آینده، که میتوانید تغییر دهید، تمرکز نمیکنید؟
هر روز یک فرصت تازه برای اتخاذ تصمیمهای بهتر و خلق همان زندگیای است که همیشه میخواستید. از گذشته درس بگیرید، اما نگذارید که گذشته امروزتان را از شما بگیرد.
۴. آینده
همانقدر که فکر کردن به گذشته بیمعنی است، نگرانی درباره آینده نیز غیرمولد است.
چندبار درباره یک جلسه، قرار عاشقانه یا رویدادی استرس داشتید، اما همهشان به آرامی سپری شدند؟ ما اغلب سناریوهایی در ذهنمان خلق میکنیم که بدتر از واقعیت هستند.
واقعیت این است که آینده مبهم و غیرقطعی است. مهم نیست چقدر برنامهریزی یا پیشبینی کنید، آینده به شکلی غیرمنتظره رخ میدهد و این یعنی خودِ زندگی.
به جای نگرانی درباره اتفاقاتی که ممکن است بیفتد، روی آنچه که در حال حاضر میتوانید انجام دهید، تمرکز کنید. در لحظه زندگی کنید و به چیزهایی اعتماد کنید که ورای هر اتفاقی که برایتان بیفتد، تحت کنترلتان است.
۵. اشتباهات
هیچکسی دوست ندارد خرابکاری کند. اما نگرانی درباره اشتباهات ما را از تجربه چیزهای جدید و خطرپذیری برحذر میدارد. باور کنید یا نه، اشتباهات ارزشمند هستند. اشتباهات شیوهای برای یادگیری و رشد هستند. هر خطایی درسی است که ما را به موفقیت نزدیکتر میکند؛ بنابراین به جای ترسیدن از اشتباهات، آنها را پذیرا باشید. اشتباهات اثبات میکنند که تلاش کردهاید، اکتشاف کردهاید و مرزها را به عقب هل دادهاید.
۶. موفقیت دیگران
در جهان رسانههای اجتماعی، راحت میتوان در تله مقایسه خود با دیگران گیر افتاد. اما نگرانی درباره موفقیت آدمهای دیگر صرفاً شما را با احساس بیکفایتی و غم تنها میگذارد.
هر کدام ما سفری منحصربهفرد با محدودیت زمانی، برنامه زمانی، الویتها و تعاریف متفاوت از موفقیت دارد. مسیر شما قرار نیست که بازتاب مسیر شخص دیگر باشد. موفقیتهای دیگران را تحسین کنید، اما نگذارید که حس خودارزشمندی یا پیشرفتتان زیر سایه موفقیت دیگران قرار بگیرد.
یادتان باشد زندگی مسابقه نیست. روی نقاط قوت و شادی خودتان تمرکز کنید.
۷. جور بودن
ما اغلب بخش اعظمی از سالهای جوانیمان را صرف جا دادن خودمان در گروهها و جور شدن با آدمها میکنیم. آن چیزی را میپوشیم که دیگران میپوشند، آن چیزهایی را دوست داریم که دیگران دوست دارند و کارهایی را انجام میدهیم که دیگران انجام میدهند. اما مهم نیست که چقدر تلاش کنیم، همیشه یک بیگانه محسوب میشویم.
طول میکشد تا متوجه شویم که جور شدن با جمع اصلاً اهمیتی ندارد. حقیقت آن است که همه آدمها با هم تفاوت دارند و همین است که هر کدام از ما را خاص کرده است.
همرنگ شدن با دیگران به خاطر پذیرفته شدن توسط آنها خستهکننده و ناراضیکننده است. آخر داستان خودتان را در این فرایند به دست فراموشی میسپارید و گم میکنید.
از نگرانی برای پذیرفته شدن در جمع آدمها دست بردارید. خودتان باشید. اصیل باشید. آدمهای درست شما را تحسین میکنند و همانطور که هستید دوستتان دارند؛ با همه آن اخلاقیات خاص، خودمحوریها و … این روابط هستند که حقیقتاً ارزش دارند.
۸. پرمشغله بودن
در دنیای ما که با سرعت در حال سپری شدن است، پرمشغله بودن مثل مدال افتخار روی سینه است. اما همیشه در حال حرکت بودن و پر کردن هر دقیقه از زندگی برای برخوداری از یک زندگی خوب ضروری ندارد.
آسان میتوان مشغله را با بهرهوری و موفقیت مرتبط دانست، اما همیشه این دو با هم برابر نیستند. بعضی وقتها، پرمشغله بودن به صورت دائمی به فرسودگی منجر میشود و شما را از لذت بردن از لحظه حال محروم میکند.
پس به جای نگرانی درباره پر کردن هر یک لحظه زندگی، به خودتان اجازه کند حرکت کردن بدهید. برای استراحت، شارژ مجدد و صرفاً بودنتان وقت بگذارید. کند حرکت کردن در مسیر زندگی شما را در درازمدت مفیدتر میکند.
۹. بالا رفتن سن
پیری بخشی طبیعی از زندگی است، اما بسیاری از آدمها وقت و انرژی زیادی برای نگرانی از پیری صرف میکنند. بله، بالا رفتن سن چالشهای خودش را دارد، اما خرد، تجربه و اغلب درک بهتر از خویشتن و جهان اطراف را نیز به همراه میآورد.
به جای آنکه نگران فرایند اجتنابناپذیر پیری باشید، آن را بپذیرد. رشد و سفرتان که شما را امروز به این نقطه رسانده، تحسین کنید.
هر سنی ارزش و زیبایی خودش را دارد. به جای ترس از گذر زمان، روی غنی زندگی کردن و بهرهمندی از هر لحظه از زمان حال تمرکز کنید.
۱۰. طرد شدن
طرد شدن دردناک است و هیچ تردیدی در آن نیست. اما نباید از طرد شدن بترسید یا تلاش کنید از آن پرهیز کنید. درحقیقت، طرد شدن ما را به فرصتهای بهتر و روابط قویتر هدایت میکند.
هر «نه»ای که میشنوید، قدمی است که شما را به یک «بله» که برایتان مهم است، نزدیکتر میکند. هر نه، فرصتی برای یادگیری، رشد و بهتر شدن است.
به جای نگرانی درباره طرد شدن از آن استقبال کنید. آن را به مثابه فرصتی برای یادگیری و نه شکست ببینید.
هر طردی، صرفاً تغییر مسیر است که شما را به سمت چیزهایی که برای شماست، هدایت میکند.
اخبار مشابه
چطور بدون حرف زدن، نشان بدهیم که باهوشیم؟
فرارو . ۱۴ روز پیش
داستان فیلمهای سروش صحت از کجا نشأت میگیرد؟
فرارو . ۱۵ روز پیش