منفعت انحصار در بازار؛ چگونه صنعت نفت اثرات منفی زیست‌ محیطی را تعدیل می‌کند؟

دنیای اقتصاد . ۱۴۰۳/۹/۲،‏ ۲۲:۳۱


اقتصادنیوز: هنگام تدوین سیاست‌های زیست‌محیطی می‌توان با توجه به ساختارهای بازار و قدرت آن از نتایج بالقوه در کاهش انتشار کربن بهره‌برداری کرد.

به گزارش اقتصادنیوز، بسیاری از مسائل زیست‌محیطی به دلیل تولید و مصرف بی‌رویه منابع طبیعی و انرژی به وجود می‌آیند. از جمله مهم‌ترین این موارد، انتشار دی‌اکسید کربن حاصل از سوخت‌های فسیلی است که به تغییرات آب‌وهوایی و گرمایش جهانی منجر می‌شود. در علم اقتصاد، این موضوع به عنوان یک «اثر جانبی منفی» شناخته می‌شود، زیرا تولیدکنندگان سوخت‌های فسیلی بدون در نظر گرفتن اثرات زیست‌محیطی، انگیزه‌ای برای تولید بیش از حد دارند. این تولید مازاد به کاهش رفاه اجتماعی و آسیب به محیط زیست منتهی می‌شود، زیرا هزینه‌های زیست‌محیطی آن به جامعه تحمیل خواهد شد. با این حال، ساختار بازار در صنعت‌های مختلف سوخت فسیلی، به‌ویژه در صنعت نفت، تفاوت زیادی دارد. بازار نفت جهانی به ‌واسطه حضور یک کارتل بین‌المللی به نام اوپک، محدودیت‌هایی در تولید نفت ایجاد می‌کند که از دیدگاه اقتصادی، باعث افزایش قیمت و کاهش تولید می‌شود.

جیمز بوکانان در سال ۱۹۶۹ نشان داد که در شرایط وجود یک اثر جانبی منفی مانند آلودگی محیط زیست، قدرت بازار می‌تواند بر رفاه اجتماعی تاثیرات پیش‌بینی‌نشده‌ای داشته باشد؛ زیرا این قدرت موجب کاهش انگیزه برای تولید بیش از حد در شرایط وجود اثرات منفی محیط زیستی می‌شود. اوپک به عنوان یک کارتل بین‌المللی، مثالی بارز از این پدیده است؛ زیرا با افزایش قدرت بازار خود، موجب کاهش میزان انتشار گازهای گلخانه‌ای ناشی از مصرف نفت می‌شود.

با این حال، تاثیرات اوپک بر انتشار کربن پیچیده‌تر از این است؛ پژوهش‌های جدید نشان داده که این کارتل با تغییر در مکان تولید نفت میان اعضا و غیر اعضای اوپک نیز می‌تواند بر شدت کربن اثر بگذارد. در همین زمینه، جان اسکر و همکارانش در مطالعه‌ای که با عنوان «دو اشتباه گاهی اوقات می‌تواند باعث اصلاح شود» در ژورنال NBER به چاپ رسید، با بررسی نقش اوپک در بازار جهانی نفت، به دنبال ارزیابی تاثیرات زیست‌محیطی قدرت بازار در این صنعت بودند. پژوهش آنها از داده‌های گسترده‌ای برای مقایسه سناریوی رقابت کامل و شرایط موجود بازار نفت استفاده می‌کند تا اثرات تغییرات در میزان انتشار کربن را ارزیابی کند. به‌طور خاص، این مقاله از مفاهیم «اثر حجم» و «اثر ترکیب» بهره می‌برد؛ یعنی بررسی اینکه چگونه کاهش تولید ناشی از قدرت بازار اوپک به کاهش حجم انتشار منجر می‌شود و در عین حال به دلیل استفاده از منابع آلاینده‌تر در برخی مناطق، می‌تواند شدت کربن در تولید را افزایش دهد. نتایج این پژوهش نشان می‌دهد که اگرچه اوپک به دلیل قدرت بازار، هزینه‌هایی برای مصرف‌کنندگان به همراه دارد، اما به‌طور غیرمستقیم موجب کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای می‌شود. این پژوهشگران برآورد کرده‌اند که از سال 1970 تا 2021، قدرت بازار اوپک موجب کاهش بیش از 67 میلیارد تن دی‌اکسید کربن شده است.

به گزارش تجارت فردا، این میزان کاهش انتشار معادل جلوگیری از 4073 میلیارد دلار خسارت آب‌وهوایی بوده و برابر با 8/17 درصد از بودجه کربنی است که برای رسیدن به هدف توافق پاریس (محدود کردن گرمایش جهانی به 5/1 درجه سانتی‌گراد) نیاز است. در نتیجه، این مزیت زیست‌محیطی که به لطف قدرت بازار اوپک به دست آمده است، بیش از زیان رفاهی ناشی از اختلال در تخصیص تولید بوده و از این نظر می‌توان گفت که اوپک نقشی مثبت در کاهش تغییرات آب‌وهوایی ایفا کرده است. با توجه به نتایج این مطالعه، توجه به ساختارهای بازار و اثرات آنها بر محیط زیست در سیاست‌گذاری‌های زیست‌محیطی ضروری به نظر می‌رسد. به این ترتیب، این پژوهش نمونه‌ای از تاثیرات پیچیده قدرت بازار بر رفاه زیست‌محیطی را به تصویر می‌کشد و تاثیرات ساختاری بازار را در مقابله با تغییرات آب‌وهوایی بررسی می‌کند. در ادامه خلاصه‌ای از این مقاله ارائه می‌شود.

جیمز بوکانان در سال 1969 برای اولین‌بار اشاره کرد که در حضور یک اثر جانبی منفی، قدرت بازار می‌تواند تاثیرات غیرمنتظره‌ای بر رفاه کلی داشته باشد. به عبارتی، قدرت بازار می‌تواند به‌عنوان یک نیروی بازدارنده در برابر انگیزه‌های بیش‌تولیدی ناشی از اثرات جانبی منفی عمل کند. این ایده، مشابه بحث کلی‌تر لیپسی و لنکستر در سال 1956 در مورد ناکامی‌های بازار است. در بازار نفت جهانی، اوپک نیز همین نقش را ایفا می‌کند و با کاهش میزان تولید، به کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای کمک می‌کند. با این حال، اوپک می‌تواند یک اثر دیگر نیز بر انتشار گازهای گلخانه‌ای داشته باشد؛ یعنی با تغییر محل تولید نفت در داخل و خارج از کارتل، میزان انتشار گازهای گلخانه‌ای در طول چرخه عمر مصرف نفت نیز تحت تاثیر قرار می‌گیرد.

تصمیمات تولیدی در بخش بالادستی صنعت نفت اهمیت زیادی برای نتایج زیست‌محیطی جهانی دارد. توافق‌نامه پاریس در سال 2015 تعهد به محدود کردن گرمایش جهانی به کمتر از دو درجه سانتی‌گراد را در نظر داشت و تلاش‌هایی برای محدود کردن افزایش دما به 5/1 درجه سانتی‌گراد نسبت به سطح قبل از صنعتی شدن انجام شد. برای دستیابی به این اهداف، حدود 25 درصد از ذخایر نفت باید دست‌نخورده باقی بماند. بنابراین، برای هم‌راستا شدن با اهداف اقلیمی، استخراج نفت باید کاهش یابد. در غیاب توافق‌نامه جهانی برای کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای، عوامل دیگری همچون قدرت بازار ممکن است با افزایش قیمت‌ها، مصرف نفت را محدود کنند. با وجود این، قدرت بازار دو اثر مخالف دارد. از یک سو، با محدود کردن تولید و افزایش قیمت‌ها، از انتشار کربن کاسته می‌شود؛ اما از سوی دیگر، ممکن است تولید از کارتل به سمت بنگاه‌های خارج از کارتل که احتمالاً آلودگی بیشتری دارند، منتقل شود.

این مقاله برای اولین‌بار مقایسه‌ای میان زیان رفاهی ناشی از قدرت بازار و مزایای زیست‌محیطی بالقوه آن در بخش بالادستی نفت انجام می‌دهد. البته این مقاله اولین پژوهشی نیست که به تحلیل تجربی تاثیرات خالص اثرات جانبی و انحرافات قیمت می‌پردازد. فاولی و همکاران (2016) اثرات تخصیص مجوز در سیستم کلاه و تجارت در صنعت سیمان را بررسی کرده‌ و نشان داده‌اند که قدرت بازار ممکن است در صورت عدم توجه به روش تخصیص مجوزها، حتی باعث کاهش رفاه شود. همچنین، دیویس و موهلیگر (2010) و بورنستین و بوشنل (2022) قیمت‌های تنظیم‌شده برای گاز طبیعی و برق را با هزینه‌های نهایی اجتماعی مقایسه کرده‌ و به این نتیجه رسیده‌اند که در بسیاری از موارد قیمت‌های تنظیم‌شده بیشتر از هزینه‌های اجتماعی است. به‌طور کلی، مقاله با تمرکز بر اوپک به بررسی بازدهی نسبی یک کارتل بین‌المللی در مقایسه با بازاری کاملاً رقابتی پرداخته و انحرافات اضافی ناشی از انتقال تولید از کارتل به بخش رقابتی و کمتر پاک را اندازه‌گیری می‌کند.

در این مقاله، پژوهشگران با استفاده از داده‌های شرکت رستاد انرژی و اطلاعات مربوط به ‌شدت کربن در مراحل مختلف استخراج و پالایش نفت در نقاط مختلف جهان، به تحلیل تاثیر اوپک بر میزان انتشار گازهای گلخانه‌ای و چگونگی تاثیرگذاری قدرت بازار بر کاهش انتشار کربن پرداخته‌اند. این تحلیل به کمک سه عنصر اصلی انجام شده است: اثر حجم (کاهش تولید نفت به دلیل افزایش قیمت)، اثر ترکیب (افزایش شدت کربن به دلیل استفاده از میادین نفتی با آلودگی بیشتر) و بررسی هزینه اجتماعی کربن که ارزش حال خالص منافع زیست‌محیطی ناشی از کاهش انتشار را اندازه‌گیری می‌کند. با مقایسه انتشار واقعی گازهای گلخانه‌ای با حالتی که در یک بازار کاملاً رقابتی پیش می‌آید، پژوهشگران میزان انتشار کربن ناشی از قدرت بازار را تخمین زده‌اند. مقایسه با یک معیار رقابتی به آنها امکان می‌دهد تا علاوه بر اختلال‌های ناشی از اوپک، دیگر اختلال‌ها مانند مالیات‌ها، یارانه‌ها و عوامل اقتصادی-سیاسی را نیز در تحلیل خود لحاظ کنند.

هدف اصلی مقاله، تحلیل نقش بازار در کاهش اثرات منفی تغییرات آب‌وهوایی ناشی از استخراج و مصرف نفت است. برای دستیابی به این هدف، مقاله چند مرحله را دنبال می‌کند. در مرحله اول، پژوهشگران از داده‌های هزینه نهایی و ظرفیت تولید سالانه از سال 1970 به بعد برای تعیین منحنی عرضه جهانی نفت استفاده می‌کنند. در مرحله بعدی، آنها با استفاده از داده‌های هزینه تولید، حساسیت مصرف‌کنندگان را نسبت به تغییرات قیمت تخمین زده‌اند. این حساسیت‌ها نشان می‌دهند که چگونه مصرف نفت با تغییر قیمت‌ها تحت تاثیر قرار می‌گیرد. در مرحله آخر، مقاله با استفاده از داده‌های کشوری، میزان کربن تولیدی در طول چرخه عمر نفت را با توجه به کشورها و فناوری‌های مختلف استخراج و پالایش مورد ارزیابی قرار می‌دهد. این سه عنصر به پژوهشگران امکان می‌دهد تا تفاوت میان خسارت‌های زیست‌محیطی در وضعیت واقعی و وضعیت فرضی رقابتی را مورد ارزیابی قرار دهند.

نویسندگان مقاله اثرات زیست‌محیطی قدرت بازار در بخش بالادستی صنعت نفت را به دو اثر متضاد تقسیم می‌کنند: 1- اثر حجم (Volume Effect): از آنجا که اوپک با محدود کردن تولید، قیمت نفت را بالا می‌برد، این امر به کاهش تعداد بشکه‌های استخراج و مصرف‌شده می‌انجامد که از نظر زیست‌محیطی مفید است. این کاهش مصرف به‌طور مستقیم باعث کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای می‌شود. 2- اثر ترکیب (Composition Effect): به دلیل محدودیت‌های تولیدی اوپک، میادین نفتی با هزینه‌های بالاتر و کربن بالاتر از طریق شرکت‌های مستقل و غیرعضو اوپک به تولید نفت پرداخته تا تقاضا را پاسخ دهند. نفت حاصل از این میادین عموماً سنگین‌تر بوده و نیاز به انرژی بیشتری برای پالایش دارد، که این امر به افزایش انتشار کربن در چرخه عمر تولید نفت منجر می‌شود. به‌طور کلی، مقاله نشان می‌دهد که با وجود اثر ترکیب که ممکن است به افزایش انتشار کربن منجر شود، اثر حجم توانسته است تاثیر مثبت خالصی بر محیط زیست به جای بگذارد.

بر اساس یافته‌های پژوهش، قدرت بازار اوپک از انتشار 67.738 مگاتن دی‌اکسید کربن از سال 1970 تا 2021 جلوگیری کرده است. این میزان معادل سه سال مصرف فعلی نفت در جهان است. ارزش فعلی خالص خسارت‌های جلوگیری‌شده از انتشار کربن، با در نظر گرفتن هزینه اجتماعی کربن برابر 250 دلار به ازای هر تن، حدود 4073 میلیارد دلار برآورد شده است. این مقدار بسیار بیشتر از زیان‌های رفاهی ناشی از اختلال‌های غیربازاری است.

کاهش انتشار کربن همچنین به جلوگیری از افزایش دمای کره زمین کمک کرده است. با استفاده از مدل DICE، پژوهشگران برآورد کرده‌اند که در نتیجه کاهش انتشار کربن، از افزایش 023/0 درجه سانتی‌گراد در میانگین دمای جهانی جلوگیری شده است. این مقدار معادل 8/17 درصد از بودجه کربنی مورد نیاز برای دستیابی به هدف توافق پاریس در محدود کردن افزایش دما به 5/1 درجه سانتی‌گراد است. نویسندگان مقاله تاکید می‌کنند که این یافته‌ها به معنای دفاع از سیاست‌های زیست‌محیطی یا حمایت از اوپک نیستند. مقاله به روشنی بیان می‌کند که سیاست‌های زیست‌محیطی برای مقابله با تغییرات آب‌وهوایی ضروری‌ هستند و این پژوهش تاثیر قدرت بازار اوپک را بر رفاه اجتماعی به‌طور کلی بررسی کرده است. به عنوان مثال، اثرات اوپک بر رفاه مصرف‌کنندگان یا انتقال ثروت از کشورهای مصرف‌کننده به کشورهای تولیدکننده نفت بررسی نشده است، و این مسائل برای رسیدن به نتایج جامع و مرتبط با سیاست‌گذاری باید مورد بررسی قرار گیرند.

این پژوهش به بررسی تاثیر قدرت بازار در صنعت نفت جهانی بر محیط زیست می‌پردازد. با مقایسه نتایج زیست‌محیطی تولید نفت در سناریوی رقابتی کامل و سناریوی واقعی در صنعت نفت، پژوهشگران سعی می‌کنند درک کنند که چگونه قدرت بازار بر مقدار انتشار کربن و شدت کربن در استخراج نفت تاثیر می‌گذارد. آنها با استفاده از دو مفهوم اصلی که «اثر حجم» و «اثر ترکیب» نامیده می‌شوند، تاثیر قدرت بازار را بر انتشار کربن تحلیل کرده‌اند. نتایج آنها نشان می‌دهد که قدرت بازار در صنعت نفت، به‌ویژه از طریق اوپک، باعث کاهش انتشار کربن شده است. در نبود اوپک و محدودیت‌های بازار، انتشار کربن 67.738 مگاتن بیشتر بود. این کاهش چشمگیر در انتشار نشان‌دهنده تاثیر مثبت غیرمستقیم قدرت بازار بر محیط زیست است. با در نظر گرفتن هزینه اجتماعی کربن به مقدار 250 دلار برای هر تن گاز کربن دی‌اکسید، منافع زیست‌محیطی حاصل از قدرت بازار به حدود 4073 میلیارد دلار ارزیابی شده است. این به معنای کاهش هزینه‌های اجتماعی و زیست‌محیطی ناشی از کاهش انتشار کربن است. این پژوهشگران تاثیر این کاهش انتشار کربن بر تغییرات دمای جهانی را نیز بررسی کرده‌اند.

 برآوردها نشان می‌دهد که به واسطه وجود قدرت بازار در صنعت نفت و محدودیت‌های تولیدی، از افزایش 032/0 درجه سانتی‌گراد در دمای جهانی در بازه سال‌های 1970 تا 2021 جلوگیری شده است. این جلوگیری از افزایش دما، اهمیت و مزایای زیست‌محیطی ساختارهای بازار غیررقابتی را در مبارزه با تغییرات آب‌وهوایی برجسته می‌کند. به‌طور کلی نتایج این مطالعه بیان می‌کند که قدرت بازار می‌تواند به عنوان یک عامل کاهش‌دهنده اثرات منفی زیست‌محیطی عمل کند و به کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای کمک کند. این یافته‌ها نظریه‌های کلاسیک اقتصاد مانند نظریه «بهینه دوم» (theory of the second best)  از لیپسی و لنکستر (1956) و تحلیل بوکانان (1969) را تایید می‌کنند. این نظریه‌ها پیشنهاد می‌دهند که در شرایط وجود اثرات جانبی منفی (مثل آلودگی)، ساختارهای غیررقابتی می‌توانند تاثیرات مثبت غیرمنتظره‌ای بر رفاه اجتماعی داشته باشند.

مطالعه خبر در منبع

نظرات کاربران
    برای ارسال نظر، لطفا وارد شوید.