قطعنامه شورای حکام و گزینه‌های روی میز تهران

رویداد ۲۴ . ۱۴۰۳/۹/۳،‏ ۷:۴۲


تقریبا همه روزنامه‌های امروز به قطعنامه اخیر شورای حکام و گزینه‌های تهران برای پاسخ به آن پرداخته‌اند؛ پیشنهادات نیز متفاوت است از افزایش تعداد سانتریفیوژ‌ها و سطح غنی‌سازی گرفته تا تقابل بیشتر با اسرائیل یا تمرکز بیشتر بر استفاده از ابزار دیپلماسی.

رویداد۲۴| با صدور قطعنامه جدید شورای حکام علیه ایران و تحلیل کارشناسان مبنی بر اینکه غربی‌ها درپی فعال کردن مکانیزم ماشه هستند؛ همه چشم‌ها به ایران دوخته شده تا معلوم شود چه واکنشی نشان خواهد داد و چطور به مسیر روابط ایران و آژانس و ایران و غرب جهت خواهد داد. 
برخی مثل «کیهان» معتقد به تندروی بوده و اوضاع فعلی را ناشی از اشتباه تاکتیکی دولت پزشکیان یعنی «مدارا» می‌بینند؛ لذا نسخه می‌پیچند که باید به جدی‌ترین شکل پاسخ داد و این پاسخ را نیز فراتر از مسائل هسته‌ای و اقدامات فنی می‌دانند. همین است که «کیهان» امروز افزایش تقابل با اسرائیل را پیشنهاد داده است.

افزایش سانتریفیوژ‌ها و سطح غنی‌سازی

برخی دیگر مثل «وطن امروز» موضوع را به صورت فنی بررسی می‌کنند. این روزنامه اصولگرا در قالب بررسی اقدام مناسب از سوی ایران، از «راه‌اندازی مجموعه قابل توجهی از سانتریفیوژ‌های جدید و پیشرفته» و «افزایش سطح غنی‌سازی» سخن گفته است. «وطن امروز» نوشته: «به نظر می‌رسد مهم‌ترین اقدام فنی‌ای که ایران در پاسخ به عدم حسن‌نیت غرب و تصویب قطعنامه ضدایرانی انجام خواهد داد، همان‌چیزی است که تهران بار‌ها غرب را نسبت به آن مطلع کرده و هشدار داده است، یعنی «راه‌اندازی سانتریفیوژ‌های جدید».... بهتر است ایران، از حداکثر امکانات خود برای بازدارندگی سیاسی غرب استفاده کند، اگرچه افزایش حجم سانتریفیوژ‌ها و افزایش نسل جدید سانتریفیوژ‌ها می‌تواند در محاسبات طرف غربی تغییراتی ایجاد کند، اما ایران هنوز گزینه‌هایی دارد که آنها را حتی رسانه‌ای نیز نکرده است، از جمله گزینه غنی‌سازی حداکثری ایران. این اقدام نه تنها طبق قواعد حقوق بین‌المللی متخلفانه نیست، بلکه امکان افزایش سطح غنی‌سازی به غرب این پیام را مخابره می‌کند: ایران درباره منافع ملی خود با هیچ کس تعارف ندارد و اگر بنا بر سیاسی کردن پروژه فنی هسته‌ای ایران باشد، تهران نیز از توان فنی خود حراست خواهد کرد. اگر قرار باشد غرب با استفاده از ابزار‌های سیاسی، حرکت فنی ایران را متوقف کرده و مسیر تکنولوژیک کشورمان را تحت‌الشعاع آمال سیاسی خود کند، جمهوری اسلامی نیز باید ضمن استفاده از حداکثر توان هسته‌ای، غرب را نسبت به توانمندی خود آگاه کند.»

دیپلماسی کارآمد و بازدارندگی هسته‌ای

برخی دیگر هم می‌گویند که باید قبل از پاسخگویی به این رویکرد طرف غربی، شرایط را بهتر، دقیق‌تر و در نگاه کلان‌تر بررسی کرد. مثلا مصطفی اعلائی، سفیر سابق ایران در ونزوئلا در روزنامه «شرق» نوشته: «جمهوری اسلامی ایران نمی‌تواند راه‌حل مقابله با قطع‌نامه‌های شورای حکام را فقط در افزایش توان هسته‌ای خلاصه کند، بلکه باید این معضل را در چارچوب وسیع‌تر امنیت جمعی، متقابل و مبادله‌ای جست‌وجو کند و این نیازمند دیپلماسی کارآمد برای انجام «داد‌و‌ستد سیاسی» و استفاده مناسب، متعادل و به‌موقع از اقتدار میدانی است. اولین اقدام لازم در این زمینه این است که طراحان و کارگزاران سیاست خارجی باید مشخص کنند آیا راهبرد‌ها و اهداف سیاست خارجی و امنیتی کشور با مفروضات قطعی محیط بین‌الملل سازگار است؟ این ارزیابی به‌هیچ‌وجه به معنای وادادگی، تسلیم و واگذاری امنیت ملی به دیگران نیست، بلکه بالعکس این اقدامات به معنای واقعی‌کردن و روزآمد‌کردن راهبرد‌ها و اهداف سیاست خارجی و امنیتی بر مبنای مفروضات قطعی محیط بین‌الملل است. تنها در این چارچوب است که بازدارندگی در امور هسته‌ای از‌جمله افزایش سانتریفیوژ‌های پیشرفته و ارتقای توان نظامی و تقویت هسته سخت روابط، مأموریت خود را انجام خواهد داد و بر تحولات و مناسبات تأثیر خواهد داشت. در غیر این صورت، همان‌گونه که تا‌کنون صورت گرفته، توان و اقتدار کشور در یک چرخه تعقیب و گریز و با فراز‌و‌نشیب نهایتا به فرسایش خواهد رسید.»

احتمال تغییر دکترین هسته‌ای

عبدالرضا فرجی‌راد، دیپلمات پیشین نیز در واکنش به احتمال تغییر دکترین هسته‌ای ایران به «اعتماد» گفته است: «احتمال افزایش سطح غنی‌سازی تا ۹۰ درصد وجود دارد. اما شرایط سیاسی جهان به گونه‌ای نیست که بتوان با قاطعیت در این مورد اظهارنظر کرد. تغییر مدیریت سیاسی در امریکا یکی از عوامل مهم در این زمینه است و لازم است در دو ماه آینده منتظر ماند تا ببینیم آیا گفتگو‌هایی میان تهران و واشنگتن در دوره ریاست‌جمهوری ترامپ صورت خواهد گرفت یا خیر. اما در این رابطه سوال اصلی این است که آیا زمینه‌های همکاری میان طرفین وجود دارد و آیا این مسیر می‌تواند رو به جلو حرکت کند یا خیر. ممکن است قطعنامه‌ای تصویب شود، اما از طرف دیگر، اگر ایران شرایط همکاری با امریکا را فراهم کند و مسیر تعامل با نهاد پادمانی یا آژانس بین‌المللی انرژی اتمی هموار شود، این قطعنامه نمی‌تواند تاثیر قابل توجهی داشته باشد. بنابراین به نظر می‌رسد که دکترین هسته‌ای ایران در نهایت تغییر معناداری نخواهد داشت. با این حال، به دلیل پیچیدگی‌های سیاسی، نمی‌توان با قاطعیت درباره این موضوع اظهارنظر کرد. اگر ترامپ پیروز انتخابات ریاست‌جمهوری نشده بود، شاید امکان ارایه تحلیل قاطع‌تری وجود داشت، اما در شرایط فعلی باید منتظر تحولات آتی ماند.»

عضویت در NPT؛ نه بیشتر

روزنامه اصولگرای «فرهیختگان» نیز در پاسخ به اینکه «ایران با قطعنامه شورای حکام چه کند؟» نوشته: «قطعنامه ضد‌ایرانی اخیر به نسبت گذشته با قاطعیت تصویب نشده که دلیلش را می‌توان در تهدید ایران به واکنش متقابل، تماس‌های‌های دیپلماتیک و گزارش نسبتاً مثبت آژانس جست‌وجو کرد.» این روزنامه اصولگرا همچنین نوشته: «در چنین وضعیتی، هیچ دلیل و مبنایی برای ادامه وضعیت سابق وجود ندارد و ایران تعهدی به اجرای تعهدات فراپادمانی نخواهد داشت. تأکید تهران بر اینکه از این به بعد صرفاً به‌عنوان عضو عادی NPT به همکاری با آژانس خواهد پرداخت، ضمن اینکه دست کشورمان برای پیگیری حقوقی منافع ملی را باز می‌گذارد و مانع از بهانه‌جویی جدید غربی‌ها برای اعمال فشار می‌شود، اقدام متقابل و متوازنی نسبت به نقض پیمان اروپایی‌ها نیز به‌شمار می‌آید. اعلام رسمی و اعمال عملیاتی پایان محدودیت‌های برجامی از سوی ایران، می‌تواند با رونمایی از نسل جدید سانتریفیوژ‌ها و ارتقای سطح غنی‌سازی کشورمان به بالاتر از ۶۰ درصد ذیل NPT باشد، یعنی ایران به‌دنبال خروج از این معاهده یا قطع همکاری با آژانس نیست، اما به‌دلیل اقدامات غیرقانونی طرف مقابل، نیازی به ادامه راهبرد همکاری داوطلبانه نمی‌بیند و خواهان برخورداری کامل از امتیازات عضویت در پیمان منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای-غنی‌سازی کامل- است. این راهبرد می‌تواند مسیر تعامل در آینده را با حفظ منافع ملی ایران باز بگذارد.»

مطالعه خبر در منبع

نظرات کاربران
    برای ارسال نظر، لطفا وارد شوید.

    اخبار مشابه