این مطالعه شامل متخصصانی از دانشگاه واشنگتن، سازمان جهانی بهداشت و دانشگاه هاروارد بود و در نشریه «The Lancet Psychiatry» منتشر شد.
متخصصان دریافتند ۷۰ درصد استرالیاییهایی که مبتلا به اختلال افسردگی اساسی (حاد) هستند، حتی حداقل درمان لازم را دریافت نمیکنند.
دکتر «دامیان سانتومائورو» از دانشکده بهداشت عمومی UQ و مرکز تحقیقات سلامت روان کوئینزلند گفت هدف از انجام این مطالعه این بود که بفهمیم چه تعداد از افراد مبتلا به اختلالات افسردگی در سراسر جهان از مراقبت کافی برخوردارند.
دکتر سانتومائورو گفت: در سال ۲۰۲۱ میلادی ۳۰ درصد از استرالیاییهای مبتلا به اختلال افسردگی اساسی حداقل درمان کافی را دریافت کردند.
وی افزود: مناطق پردرآمد، بالاترین نرخ درمان مناسب بهداشت روانی را نشان دادند اما هنوز بسیار پایین با نرخ ۲۷ درصد و تنها هفت کشور دارای نرخ های بیش از ۳۰ درصد بودند.
حداقل درمان کافی برای اختلالات افسردگی اساسی به صورت حداقل یک ماه مصرف دارو در کنار چهار مراجعه به پزشک یا هشت جلسه با یک متخصص تعریف میشود.
در این مطالعه همچنین معلوم شد در ۹۰ کشور، درمان کافی کمتر از ۵ درصد است.
دکتر سانتومائورو گفت: در سطح جهان، تنها ۹ درصد از افراد مبتلا به اختلالات افسردگی، حداقل درمان لازم را دریافت کردند.
وی خاطر نشان کرد: تفاوت جنسیتی کمی وجود داشت و زنان (۱۰.۲ درصد) نسبت به مردان (۷.۲ درصد) نرخ بیشتری داشتند.
در همین حال، پروفسور «هاروی وایتفورد»، روانپزشک در این باره گفت: بسیاری از افراد مبتلا به افسردگی به مراقبتهایی حتی بیشتر از حداقل درمان کافی نیاز دارند.
پروفسور وایتفورد افزود: درمانهای موثر در دسترس هستند و با درمان مناسب، افراد میتوانند به طور کامل بهبود یابند.
وی در ادامه گفت: بدون درمان، رنج و آسیب ناشی از افسردگی میتواند طولانی شود و بر روابط، کار و تحصیل افراد تأثیر منفی بگذارد.
این متخصص گفت: در تأمین مالی و ارزیابی سلامت روان، ما باید بر کیفیت و مدت درمان و همچنین اندازهگیری دسترسی به مراقبت، تمرکز کنیم.
به گزارش نشریه تخصصی «مدیکال اکسپرس»، دکتر سانتومائورو گفت این یافتهها از برنامه اقدام جامع سلامت روان ۲۰۱۳-۲۰۳۰ سازمان جهانی بهداشت حمایت میکند که هدف آن، افزایش حداقل ۵۰ درصدی پوشش خدمات سلامت روان تا سال ۲۰۳۰ میلادی است.
دکتر سانتومائورو گفت: برجسته کردن مکانها و گروههای جمعیتی که کمترین نرخ درمان را دارند، میتواند اولویتبندی مناطق برای مداخله و تخصیص منابع را تسهیل کند.
به گفته وی، دادهها مبنایی برای ردیابی پیشرفت به منظور بهبود درمان اختلالات افسردگی اساسی، فراهم میکند.