از سقوط «کارتاژ» تا سقوط «بن‌علی»؛ از بی‌آرام‌ترین کشور مدیترانه چه می‌دانیم؟

فرادید . ۱۴۰۳/۹/۴،‏ ۱۴:۲۶


از سقوط «کارتاژ» تا سقوط «بن‌علی»؛ از بی‌آرام‌ترین کشور مدیترانه چه می‌دانیم؟

تاریخ تونس، تاریخی طولانی از غلبۀ قدرت‌های خارجی و سلسله‌های متزلزل داخلی است؛ در اینجا نگاهی گذرا به سرگذشت کشوری می‌اندازیم که در سال 2011 به نقطۀ آغاز یک هیاهوی بزرگ در شمال آفریقا تبدیل شد.

فرادید| تونس در شمالی‌ترین سواحل قارۀ آفریقا بین کشورهای لیبی و الجزایر واقع شده است. پایتخت این کشو نیز شهر «تونس» است که از دیرباز یک شهر بندری پررونق در امتداد مسیرهای تجاری مدیترانه بوده است. جمیل ابونصر مورخ، توضیح می‌دهد که نخستین مهاجران ثبت‌شده «لیبیایی» نامیده می‌شدند، اگرچه در قرن دهم پیش از میلاد به عنوان بربرها طبقه‌بندی می‌شدند.

به گزارش فرادید؛ این کشور قرن‌ها فتوحات امپراتوری‌های مختلف را از رومیان باستان تا فرانسوی‌ها در قرن نوزدهم تجربه کرده است. اما بالاخره ملی‌گرایان این کشور به رهبری حبیب بورقیبه توانستند استقلال تونس را در سال ۱۹۵۶ میلادی به دست بیاورند. 

درب چرخان سلسله‌ها

نمای پانوراما از مسجد جامع قیروان

تونس را بیشتر به عنوان قلب قدرت باستانی مدیترانه‌ای یعنی تمدن «کارتاژ» می‌شناسند. کارتاژ که به عنوان یک پاسگاه استعماری توسط فنیقی‌ها از شهر بندری تیر (صور امروزی) تأسیس شد، بعداً به عنوان یک قدرت امپراتوری مدیترانه‌ای ظاهر شد. قدرت رو به رشد کارتاژ به درگیری با جمهوری روم منجر شد و رم در نهایت کارتاژ را در سه جنگ پونیک شکست داد. 

رومیان استان فتح‌شده را «آفریقا» نامیدند که بعدها نام خود را به این قاره داد. افزون بر این، رومی‌ها شهر کارتاژ را که ویران شده بود، احیا کردند. در واقع، کارتاژ به عنوان مرکز پویای مسیحیت در شمال آفریقای رومی دوباره ظهور کرد. 

در سال ۶۷۰ میلادی تونس به دست فاتحان مسلمان افتاد، رویدادی که اسلام را به این کشور معرفی کرد. در قرن نهم، شهر قیروان به عنوان یک مرکز بزرگ آموزشی و تجاری اسلامی ظهور کرد. 

حکومت عثمانی

پرتره حیرالدین بارباروسا، اثر اِم کَسیم، بدون تاریخ

نیروهای عثمانی با فتح الجزایر در سال ۱۵۱۶ در منطقه مغرب پایگاهی به دست آوردند. با این حال، عثمانی‌ها اساساً به صورت غیرمستقیم بر بسیاری از بخش‌های شمال آفریقا حکومت می‌کردند، مثلاً، تونس بین سالهای ۱۲۲۹ و ۱۵۷۴ تحت کنترل سلسله حفصید بود. 

حفصیان بر یک امپراتوری تجاری شکوفا به مرکزیت تونس ریاست می‌کردند. همانطور که جمیل ابونصر مورخ اشاره کرده، بازرگانان مسلمان و مسیحی در سراسر دریای مدیترانه با حفصید تونس تجارت می‌کردند. با این حال، در قرن شانزدهم، حفصیان درگیر نزاع با دزدان دریایی اسپانیاییِ تحت حمایت عثمانی شدند. 

برای نمونه، فرمانده نیروی دریایی معروف حیرالدین بارباروسا نخستین فتح تونس توسط عثمانی‌ها را در سال ۱۵۳۴ رهبری کرد. دومین فتح تونس توسط عثمانی‌ها در سال ۱۵۷۴ سبب شکل‌گیری سلطنت تونس شد. 

اما همچون گذشته، حکومت عثمانی دور بود و قدرت توسط مقامات محلی به نمایندگی از سلطان اعمال میشد. در قرن شانزدهم، مقامات منصوب عثمانی که پاشا نامیده می‌شدند، شاهد کاهش نفوذ خود به نفع دو رئیس دیگر بودند. نخستین آن‌ها، فرماندهی نظامی معروف به دایی (لقب ترکی و عنوان اشرافی) بود. مقام دیگر، بیگ یا بیک، مسئول وظایف مختلف اداری از جمله جمع‌آوری مالیات بود. 

اوایل قرن هفدهم، بیگ به مقامی قدرتمندتر تبدیل شده بود. در نتیجه، حاکمان تونس عنوان بیگ یا لرد را به خود گرفتند. سال ۱۶۱۳، یک ینیچری (سرباز پیاده‌نظام) به نام مراد بیگ «سلسله مرادید» را در تونس تأسیس کرد. مرگ آخرین فرمانروای مرادید، مرادید دوم بیگ در سال ۱۶۷۵، تونس را وارد یک جنگ داخلی کرد. افزون بر این، بار دیگر نیروهای اسپانیایی تلاش کردند تونس را تصرف کنند. 

سلسله حسینیان

پرتره احمد اول بیگ توسط چارلز فیلیپ لاریویر، ۱۸۴۶

در بحبوحه حملات اسپانیا و جنگ داخلی، سلسله حاکم بعدی تونس، یعنی حسینیان سال ۱۷۰۵ کنترل سلطنت تونس را به دست گرفتند. بنیانگذار سلسله، الحسین اول بن علی ترکی، قدرت را به دست گرفت و به سالهای آشفتگی سیاسی و جنگ داخلی ناشی از پایان حکومت مرادید پایان داد. 

دزدی دریایی در سراسر آفریقای شمالی طی دوره‌های خاصی از زمان فتح عثمانی در قرن شانزدهم زیاد شد. حاکمان پی در پی تونس، از جمله حسینیان، پناهگاهی فراهم کردند و از حملات دزدان دریایی بربر بهره بردند. 

دزدان دریایی بربر که از پایگاه‌هایی در الجزیره، تونس و طرابلس فعالیت می‌کردند، کشتیرانی اروپایی و بعداً آمریکایی در دریای مدیترانه را تهدید می‌کردند. با وجود افزایش سود در طول جنگ‌های ناپلئون، دزدی دریایی در اوایل قرن نوزدهم کاهش یافت.

در قرن نوزدهم، حسینی بیگ ریاست یک سلسله اصلاحات مهم را سرپرستی کرد. برای نمونه، حاکمان تونس با الهام از اصلاحات اداری عثمانی، نخستین قانون اساسی را در جهان عرب صادر کردند. با این حال، حاکمان تونس نیز فشار فزایندهای بر امور مالی این کشور وارد کردند. 

بدهی عمومی در حکومت تونس تا اواخر دهه ۱۸۳۰ وجود نداشت. با این حال، بدهی‌های حسین بیگ‌های متوالی طی پنج دهه بعد، به طلبکاران خارجی، به‌ویژه فرانسوی‌ها، انگلیسی‌ها و بعدها ایتالیایی روی هم انباشته شد، مثلاً، احمد بیگ اول برای تشکیل ارتش حرفه‌ای هزینه‌های زیادی کرد. او بر تأسیس یک آکادمی نظامی در لو باردو نظارت داشت. او هزاران تونسی را به جنگ در کنار نیروهای عثمانی در جنگ کریمه فرستاد. 

بحران

ترکیبی از چالش‌ها حکومت تونس را اواخر قرن نوزدهم تکان داد. بحران سال ۱۸۸۱ منجر به تحت‌الحمایگی تونس در ذیل حکومت فرانسه شد.

حتی تلاش برای کاهش مشکلات اقتصادی فقط موجب عمیق شدن بحران تونس شد. مثلاً، اجرای مالیات سرانه توسط حاکم، شورش گسترده‌ای را در سال ۱۸۶۴ برانگیخت. جمعیت روستایی مقاومت سختی در برابر مالیات گیرندگان نشان دادند. ارتش در پاسخ به این مقاومت، به فرماندهی ژنرال احمد زروک جوامع روستایی را به وحشت انداخت. 

درک هاپوود مورخ، گفته که سرکوب وحشیانه زاروک در به اصطلاح شورش مِجبا در ۱۸۶۴-۱۸۶۵، جراحات عمیقی به جامعه تونس وارد کرد. گذشته از این، فرونشاندن شورش، بدهکاری دولت تونس به طلبکاران خارجی را بیشتر کرد. 

همان زمان، مهاجرت از اروپا به رقابت فزاینده میان قدرت‌های امپراتوری اروپایی برای نفوذ در منطقه تونس کمک کرد. جوامع ایتالیایی در اواخر قرن نوزدهم در تونس به رشدشان ادامه دادند. در واقع، گروهی از بازرگانان ایتالیایی یهودی از لیوُرنو نخستین خارجی‌هایی بودند که در طول قرن شانزدهم به طور دائم ساکن تونس شدند. 

در قرن نوزدهم، جولیا کلنسی‌-اسمیت، مورخ نوشته که تونس به کانون مهاجرت ایتالیایی‌های جنوبی و مالتی تبدیل شد. در واقع، برخی اعضای جامعه در دولت تونس به عنوان وزیر و مشاور بیگ به پست و مقام رسیدند. 

با این حال، پس از اتحاد ایتالیا یا Risorgimento، ملی‌گرایان ایتالیایی به تونس به عنوان یک دارایی بالقوه استعماری نگاه کردند. این امر موجب درگیری ایتالیا و فرانسه شد که مدت‌ها مغرب را حوزه نفوذ فرانسه می‌دید. 

تونس تحت حاکمیت فرانسه

عکس خیابان د لا مارین، تونس، ۱۸۸۵

چالش‌های مالی و رقابت فزاینده فرانسه و ایتالیا در شمال آفریقا، خودمختاری بیگ را در تونس به خطر انداخت. در واقع، به گفته که کنت پرکینز، ضربه نهایی به خودمختاری تونس از ناحیه کنگره برلین سال ۱۸۷۸ بود. فرانسوی‌ها به عنوان بخشی از مذاکرات، تضمین‌های بریتانیا را دریافت کردند مبنی بر این که هیچ مخالفتی با کنترل آینده فرانسه بر تونس وجود نخواهد داشت. 

فرانسوی‌ها سال ۱۸۸۱ به جاه‌طلبی‌هایشان برای تونس عمل کردند؛ نیروهای فرانسوی به بهانه اینکه نیروهای تونس به طور غیرقانونی وارد الجزایر فرانسه شده‌اند، به تونس حمله کردند. مدت کوتاهی پس از آن، فرانسوی‌ها بیگ را وادار به امضای معاهده باردو کردند و تونس را به عنوان تحت‌الحمایه فرانسه به رسمیت شناختند. 

بیگ‌های حسینی رسماً پادشاهان مطلقه در تونس باقی ماندند. با این حال، قدرت اصلی در دست فرانسوی‌ها بود. فرانسه خیلی زود به زبان ممتاز دولت، آموزش و فرهنگ تبدیل شد.

مقامات فرانسوی بر پروژه‌های توسعه شهری گسترده در مناطق مختلف کشور نظارت می‌کردند. همچنین، آن‌ها سیستم راه‌آهن کشور را گسترش دادند. اگرچه اوایل مقاومت کمی در برابر حکومت فرانسه وجود داشت، تونسی‌ها در پی جنگ جهانی اول شروع به سازماندهی مخالفت‌شان کردند. 

در واقع، جنگ جهانی اول جمعیت مستعمرات فرانسه را بسیج کرد. برای نمونه، ۸۰۰۰۰ تونسی در جنگ جهانی اول خدمت کردند و تقریباً ۱۰۰۰۰ نفر از آن‌ها کشته شدند. جنگ و پیامدهای آنی آن موجی از ناسیونالیسم ضداستعماری را در امپراتوری فرانسه به همراه داشت. با این حال، جنگ جهانی اول هیجانات ضداستعماری زیادی در تونس ایجاد نکرد. 

با وجود عدم‌مقاومت آشکار در برابر حکومت فرانسه، ناسیونالیسم تونس در این دوره رشد کرد. برای نمونه، گروه‌های مختلفی از روشنفکران و فعالان از راه انتشارات متعدد درباره آینده تونس بحث می‌کردند. این مناظرات سبب ایجاد کنش سیاسی در قالب حزب دستور (مشروطه) میشد. 

حبیب بورقیبه و استقلال تونس

حبیب بورقیبه (سمت چپ) و محمد هشتم الامین بیگ، ج. ۱۹۵۶

مهم‌ترین ملی‌گرای تونس حبیب بورقیبه بود. مورخان اطلاعات دقیق اندکی درباره دوران جوانی او می‌دانند، مثلاً تاریخ تولد او مورد مناقشه است، هرچند زندگی‌نامه‌نویس او معتقد است او متولد سال ۱۹۰۳ است. ما می‌دانیم بورقیبه در جوانی تونس را برای تحصیل در فرانسه ترک کرد. 

بورقیبه پس از بازگشت به تونس، به عنوان فعال برجسته برای استقلال تونس فعالیت کرد. او به دلیل فعالیت‌های ضداستعماری خود چندین بار به زندان افتاد. سال ۱۹۳۴، بورقیبه از حزب دستور جدا شد و به سازماندهی حزب نئو-دستور کمک کرد. 

وقوع جنگ جهانی دوم در سال ۱۹۳۹ به طور اساسی وضعیت تونس را تغییر داد. برای شروع، ملی‌گرایان تونس با یک انتخاب روبرو شدند. آن‌ها می‌توانستند به فرانسوی‌ها کمک کنند و در مقاومت در برابر مهاجمان آلمانی و ایتالیایی شرکت کنند. از سوی دیگر، می‌توانستند با «نیروهای محور» علیه فرانسوی‌ها همکاری کنند. 

بورقیبه باوجود زندانی شدن توسط فرانسوی‌ها و پیشنهادهای آلمانی‌ها و ایتالیایی‌ها، از تونسی‌ها خواست از فرانسوی‌ها و متحدانشان در برابر قدرت‌های محور حمایت کنند.

ملی‌گرایان برجسته‌ای همچون بورقیبه و صلاح بن یوسف نقش مهمی در استقلال تونس از فرانسه داشتند. افزون بر این، اوایل دهه ۱۹۵۰ در تونس مقاومت مسلحانه در برابر حاکمیت فرانسه وجود داشت. با این حال، استقلال در اصل به دلیل عوامل خارجی درون فرانسه و امپراتوری فرانسه به وجود آمد. 

برای نمونه، نخست‌وزیری پیر مندز در سال ۱۹۵۴ گواه تغییر چشمگیر سیاست فرانسه در مورد امپراتوری بود. گذشته از این، عقب‌نشینی‌های نظامی در هندوچین فرانسه (ویتنام، لائوس و کامبوج) و الجزایر، انگیزه کمی در مقامات فرانسوی برای مقاومت در برابر خواسته‌های تونسی‌ها برای استقلال بجا گذاشت. 

در نتیجه، فرانسه پادشاهی مستقل تونس را روز ۲۰ مارس ۱۹۵۶ به رسمیت شناخت. آخرین سربازان فرانسوی ماه اکتبر ۱۹۶۳ پس از یک حادثه خشونت‌آمیز ناشی از درگیری در الجزایر، تونس را تخلیه کردند. 

بورقیبه به بن علی

پرتره رسمی رئیس جمهور حبیب بورقیبه، ۱۹۶۰

حبیب بورقیبه نخست وزیر شد و دولت پادشاه محمد هشتم الامین را رهبری کرد. با این حال، خیلی زود سلطنت را به راه انداخت و برکناری پادشاه را سازمان داد. از این رو، سلطنت تحت سلطه حسینی بیگ‌ها از سال ۱۷۰۵ در ژوئیه ۱۹۵۷ لغو شد. 

چیزی نگذشت که اصلاحات قانون اساسی منجر به تثبیت قدرت بورقیبه به عنوان رئیس جمهور جدید جمهوری تونس شد. سال ۱۹۷۴، قوه مقننه ضعیف تونس، بورقیبه را رئیس جمهور مادام‌العمر معرفی کرد. به گفته زندگینامه‌نویس او درک هاپ‌وود، بورقیبه بیشتر انرژی خود را صرف ترویج میراث خود کرد. 

برای نمونه، بورقیبه ده‌ها مجسمه از خود را در میادین مرکزی سراسر تونس قرار داد. او از بازدید گسترده بازدیدکنندگان خارجی از ارگ ریاست جمهوری اطمینان حاصل کرد. اما مهم‌ترین پروژه او ساخت یک مقبره چشمگیر بود. ابتدا، بورقیبه برنامه‌هایی برای ساخت این مقبره در تونس داشت، اما در نهایت تصمیم گرفت آن را در زادگاهش، موناستیر بسازد. 

در نهایت، مشکلات بهداشتی، رسوایی‌ها و اقتصاد پرنوسان سبب شد بورقیبه کنترل خود بر قدرت را از دست بدهد. یکی از وزرای او، زین العابدین بن علی، کنترل دولت را سال ۱۹۸۷ به دست گرفت. همانطور که درک هاپ‌وود اشاره کرده، بورقیبه از کاخ ریاست جمهوری نقل مکان کرد و را در حصر خانگی قرار دادند. بورقیبه سال ۲۰۰۰ درگذشت و در مقبره خود به خاک سپرده شد. 

چندی نگذشت که بن علی هم تا سال ۲۰۱۱ قدرت مشابهی را در تونس برقرار کرد. 

انقلاب

عکس تانک ارتش تونس مقابل کلیسای جامع تونس در جریان انقلاب یاس، ژانویه ۲۰۱۱

سقوط بن علی از قدرت اوایل سال ۲۰۱۱ به دلیل یک جنبش ضددولتی به نام «انقلاب یاس» اتفاق افتاد. جرقه رویدادهایی که در آن زمان به «بهار عربی» موسوم شدند، اواخر سال ۲۰۱۰ در تونس زده شد. در دسامبر ۲۰۱۰، مردی به نام محمد بوعزیزی در اعتراض به اقدامات مقامات محلی، خودش را به آتش کشید. تظاهرات علیه دولت بن علی به سرعت در سراسر کشور گسترش یافت. بن علی به تبعید در جده عربستان سعودی گریخت و سال ۲۰۱۹ در آنجا درگذشت. 

رویدادهای انقلابی تونس در سال ۲۰۱۱، فصلی پر از هیاهو را در تاریخ این کشور گشودند که همچنان ادامه دارد.

مترجم: زهرا ذوالقدر

مطالعه خبر در منبع

نظرات کاربران
    برای ارسال نظر، لطفا وارد شوید.