ماجرای همدستی زن جوان با همسر ضیعه‌اش برای قتل پسر خاله

زیسان . ۱۴۰۳/۹/۴،‏ ۱۴:۰۲


زنی که متهم است با همدستی همسر صیغه‌ای خود پسرخاله‌اش را به قتل رسانده، پای میز محاکمه رفت.

متهم زنی جوان است که پیش از این یکبار محاکمه و از اتهام معاونت در قتل تبرئه شده بود، اما با اعتراض اولیای‌دم و شکسته شدن حکم برائت در دیوان عالی کشور یکبار دیگر پای میز محاکمه رفت.

 دو سال قبل خبر تصادف خونینی به ماموران داده شد. گزارش شده بود این تصادف یک فوتی داشته است. زمانی که ماموران به محل رسیدند با جسم بی‌جان مردی به نام پرهام روبه‌رو شدند. همه چیز حکایت از این داشت که پرهام با یک نیسان تصادف کرده و جان باخته است. به نظر می‌رسید راننده نیسان از صحنه فرار کرده است. وقتی دوربین‌های مداربسته اطراف محل حادثه مورد بررسی قرار گرفتند مشخص شد راننده نیسان شوهر دخترخاله پرهام به نام نیما است.

نیما بازداشت شد و ادعا کرد بعد از تصادف از ترس فرار کرد. در ادامه تحقیقات همسر پرهام رازی را فاش کرد و گفت پرهام و همسر نیما با هم اختلاف داشتند. در نهایت نیما اعتراف کرد به عمد پرهام را کشته، چون پشت سر همسرش حرف می‌زده است.

نیما در بازجویی‌های بعدی حرف‌هایش را تغییر داد و گفت: سوار بر نیسان به سمت تهران حرکت می‌کردم که با یک وانت برخورد کردم. راننده با من درگیر شد و دعوا میان ما بالا گرفت. من سوار ماشین شدم، اما راننده وانت مرا تعقیب کرد. نرسیده به پارچین به انتهای خیابانی رفتم که در آن کانال آب بود و تردد در آن کم بود. نیم ساعتی آنجا ماندم تا راننده وانت مرا گم کند. در ماشین نشسته بودم که یکباره پسرخاله همسرم را اتفاقی دیدم که از خانه‌اش خارج شد. چون شب قبل با او درگیر شده بودم به سمتم حمله‌ور شد. او سنگی از روی زمین برداشت و می‌خواست آن را به سمت شیشه ماشینم پرتاب کند که سوار ماشین شدم تا فرار کنم، اما ماشین ناخواسته منحرف شد و با او برخورد کرد.

متهم درباره اینکه چرا در بازجویی‌های ابتدایی به قتل عمدی اعتراف کرد، گفت: من تحت فشار اعتراف کردم.

با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست، پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۰ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. در جلسه رسیدگی اولیای‌دم درخواست قصاص کردند و خواستار مجازات منیژه همسر نیما هم شدند.

هرچند نیما همچنان منکر قتل عمدی شد و همسرش منیژه هم گفت از هیچ چیز خبر نداشته است، اما در نهایت رای بر قصاص نیما صادر و منیژه از اتهام معاونت در قتل تبرئه شد.

حکم برائت منیژه مورد اعتراض اولیای‌دم قرار گرفت. دیوان عالی کشور در بررسی مجدد پرونده حکم برائت منیژه را نقض و پرونده را به شعبه هم عرض ارسال کرد، اما حکم قصاص متهم ردیف اول تایید شد.

منیژه این‌بار در شعبه ۵ دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه رفت. او گفت: من اتهام را قبول ندارم. چون اصلا در جریان ماجرا نبودم. من ۸ ماه صیغه مردی به نام مراد شدم مدت صیغه که تمام شد دیگر تمدید نکردم، چون مراد اعتیاد داشت. در این مدت هم چندبار بیشتر همدیگر را ندیده بودیم. تا اینکه با نیما آشنا شدم و صیغه نیما شدم. من ۹۹ ساله صیغه نیما شده بودم. حاشیه‌های ازدواج با مراد دست از سرم برنمی‌داشت. پرهام مرتب پشت سر من حرف می‌زد و می‌گفت منیژه زن بدی است و صیغه مرد‌ها می‌شود. مراد هم این موضوع را به من خبر می‌داد. هر روز زنگ می‌زد و یک حرف از پرهام به من می‌گفت تا من عصبانی شدم و به زنش که دختر خاله دیگرم بود، زنگ زدم. گفتم به شوهرت بگو این حرف‌ها را نزند گفت مگر پرهام را نمی‌شناسی اخلاقش این‌طور است. ولش کن به حرف‌هایش اهمیت نده

متهم ادامه داد:. آن شب که نیما به خانه آمد به من گفت با هم شام برویم بیرون. گفتم حوصله ندارم و نمیآیم. نیما پیگیر شد که چه شده من هم گفتم پرهام پشت سر من حرف می‌زند و به مراد همه چیز می‌گوید مراد هم به من زنگ می‌زند اعصابم خرد می‌شود. نیما گفت با پرهام صحبت می‌کند و از او می‌خواهد به این وضعیت پایان دهد. نیما گفت به پرهام می‌گویم صیغه ۹۹ ساله من شده‌ای. فردای آن روز نیما از خانه بیرون رفت و من دیگر اصلا متوجه نشدم که ماجرا چیست و چرا پرهام کشته شده و نیما آنجا چه می‌کرده‌است. من در مرگ پرهام نقشی نداشتم.

بعد از گفته‌های متهم و وکیل مدافع او هیات قضات برای تصمیم‌گیری وارد شور شدند.

مطالعه خبر در منبع

نظرات کاربران
    برای ارسال نظر، لطفا وارد شوید.

    اخبار مشابه