«اعتمادآنلاین» از پیگیری یک پرونده گزارش میدهد:
مرد جوانی که در هواخواهی از دوستش مرتکب قتل شده است با تایید حکم قصاص از سوی دیوان عالی کشور در لیست اعدامیها قرار گرفت.
مرد جوانی که در هواخواهی از دوستش مرتکب قتل شده است با تایید حکم قصاص از سوی دیوان عالی کشور در لیست اعدامیها قرار گرفت.
به گزارش اعتمادآنلاین، متهم دو سال قبل مقابل یک جگرکی با چاقو به مقتول حمله کرد و با وارد کردن ضرباتی بر بدن او باعث مرگش شد.
دو سال قبل پلیس در جریان درگیری خونینی قرار گرفت. تحقیقات نشان داد عاملان قتل دو نفر به نامهای ایمان و عرشیا هستند که با مقتول به نام ماهان درگیر شدند و او را با ضربات چاقو به قتل رساندند.
وقتی پلیس برای بازداشت دو متهم اقدام کرد، مشخص شد عرشیا متواری شده است. ردی از او پیدا نشد اما ایمان بازداشت شد.
ایمان در تحقیقات به دست داشتن در قتل اعتراف کرد اما گفت ضارب اصلی نبود.
او گفت: من و عرشیا در مغازه من بودیم که دیدم ماهان و دوستش بیرون مغازه ایستادهاند. با توجه به سابقهای که از ماهان داشتم، فکر کردم شاید آنها میخواهند از من خفتگیری کنند. به همین خاطر مغازه را بستم و با دوستم سوار موتور شدیم و آنجا را ترک کردیم. چند متر آنطرفتر عرشیا گفت میخواهد جگر بخورد. مقابل جگرکی پیاده شد. همان موقع ماهان به من رسید و حمله کرد. او مرا با چاقو زد. من هم او را زدم. عرشیا در حمایت از من جلو آمد و او را زد و بعد هم فرار کرد. من نمیدانم عرشیا کجا رفته است.
بررسیهای بعدی نشان داد عرشیا به ترکیه فرار کرده و آنجا پنهان شده است. مدتی بعد ماموران موفق شدند عرشیا را در مرز ایران بازداشت کنند و به کشور بازگردانند. او به قتل اعتراف کرد و گفت در حمایت از دوستش این کار را کرده است.
پرونده با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست، برای رسیدگی به دادگاه ارسال شد. در جلسه رسیدگی که در شعبه ۲ دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد کیفرخواست علیه دو متهم خوانده شد و مادر مقتول به عنوان ولی دم درخواست قصاص کرد.
سپس نوبت به ایمان رسید. او گفت: من اتهام شرکت در درگیری را قبول دارم اما ضارب نیستم. ما فکر میکردیم ماهان قصد دارد خفتگیری کند، چون حالت عادی هم نداشت. به همین دلیل هم مغازه را بستیم و بیرون آمدیم. وقتی او به من حمله کرد من فکر کردم میخواهد مرا بکشد اما ضربه کشنده را من نزدم.
سپس عرشیا در جایگاه قرار گرفت. او گفت: من در حمایت از ایمان دست به قتل زدم، البته فکر نمیکردم با ضرباتی که میزنم ماهان فوت کند. فقط میخواستم دست از سر ایمان بردارد. چند روز بعد وقتی فهمیدم او فوت کرده است فرار کردم. از مادر ماهان عذرخواهی میکنم.
با پایان جلسه دادگاه قضات وارد شور شدند و عرشیا را قصاص محکوم کردند و ایمان نیز به حبس محکوم شد. رأی صادره مورد تایید دیوان عالی کشور قرار گرفت و برای اجرای حکم به دادسرای جنایی تهران بازگردانده شد.