شرق و غرب بار دیگر علیه برنامه هستهای ایران متحد میشوند؟
چالش اصلی ترامپ بازپس گیری ابتکار سیاسی از دست رفته در سالهای اخیر و اطمینان از این است که منافع ایالات متحده مسیر اقدامات متحدانش، به ویژه اسرائیل را تعیین میکند.
به گزارش اکوایران، میدل ایست مانیتور نوشت: انتخاب دونالد ترامپ تهدیدی برای جمهوری اسلامی ایران نخواهد بود. هرگونه اقدام نظامی علیه تهران پیامدهای مستقیمی در رابطه با روسیه خواهد داشت که در حال حاضر متحد ایران است، به ویژه در مورد آینده اوکراین. چالش اصلی ترامپ بازپس گیری ابتکار سیاسی از دست رفته در سالهای اخیر و اطمینان از این است که منافع ایالات متحده مسیر اقدامات متحدانش، به ویژه اسرائیل را تعیین میکند.
اگر ترامپ و ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه درباره آینده اوکراین به تفاهم برسند، احتمالاً روابط کنونی بین مسکو و تهران عقبگرد خواهد کرد. با این حال، اگر ترامپ تصمیم بگیرد در حمله به ایران شرکت کند، روابط آمریکا و روسیه بدتر خواهد شد. در نتیجه، تهران احتمالاً برنامه هستهای خود را به دلایل امنیتی تسریع میکند، که منجر به تشدید تنش با اسرائیل و کشاندن ایالات متحده به درگیری خواهد شد. در نهایت، این امر هرگونه چشم انداز صلح در غزه و لبنان را به تاخیر میاندازد.
از آغاز تشدید تنش بین اسرائیل و ایران، بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، نتوانسته از تهران در برابر پاسخ نظامی در خاک خود بازدارندگی کند، عمدتاً به این دلیل که ایالات متحده مشارکت خود را با توجه به شرایط ژئوپلیتیک کنونی متوقف کرده است. این روند در زمان ترامپ ادامه خواهد یافت زیرا تغییر توازن قوا به نفع اسرائیل بر منافع واشنگتن با روسیه تأثیر خواهد گذاشت. اگر نتانیاهو موفق به به دست آوردن یک حمله مورد حمایت ترامپ علیه ایران شود، چیزی پایان نمییابد، بلکه تنها تهدید هستهای را به تأخیر میاندازد. کمال خرازی، رئیس شورای راهبردی روابط خارجی ایران، خاطرنشان کرد: تنها چیزی که لازم است فتوای مقام معظم رهبری برای تغییر دکترین هستهای است.
برای حل بحرانهای جاری در لبنان و غزه، تنش زدایی بین ایران و اسرائیل ضروری است. اگر ترامپ به دنبال میانجیگری برای یک توافق پایدار است، باید بداند که درگیری بیشتر میتواند نفوذ ایالات متحده را در صحنه جهانی تضعیف کند و به طور بالقوه چین و روسیه را تقویت کند. ترامپ باید به جای اینکه به نتانیاهو اجازه دهد دستور کار آمریکا را تنظیم کند، روایت سیاسی درباره ایران را کنترل کند. ترامپ از نتانیاهو خواسته است که تا ژانویه به مناقشه غزه پایان دهد – نه به عنوان یک تهدید، بلکه به عنوان فرصتی برای اسرائیل تا از چرخه خشونتی که در حال حاضر با آن مواجه است رهایی یابد.
منافع متضاد: روابط ضعیف ایران، روسیه و اسرائیل
روابط بین مسکو و تهران بیشتر بر اساس ضرورت است تا اعتماد متقابل. هر دو کشور با تحریمهای بین المللی روبرو هستند و مجبور هستند از انزوای مشترک خود عبور کنند. برای روسیه، ایران تجهیزات نظامی فراهم میکند که فشار بر ارتش روسیه را در اوکراین کاهش میدهد. ایران سود میبرد زیرا روسیه به عنوان یک عامل بازدارنده در برابر ایالات متحده عمل میکند و در عین حال در نظارت اطلاعاتی، امنیت سایبری و سایر زمینهها در بخش انرژی ایران همکاری میکند.
روسیه و ایران هر دو در سازمانهای بین المللی کلیدی از جمله بریکس، سازمان همکاری شانگهای و اتحادیه اقتصادی اوراسیا مشارکت دارند. علاوه بر این، آنها در آستانه امضای معاهده مشارکت راهبردی جامع هستند که هدف آن تعمیق روابط امنیتی و اقتصادی و در عین حال پرداختن به تأثیر تحریمها است.
با این حال، روسیه ممکن است در صورت مشاهده مزیت سیاسی بالقوه در اوکراین، در مورد ارزش مشارکت خود با ایران تجدید نظر کند. در نهایت، سیاست ایالات متحده در دوران ترامپ یک عامل کلیدی خواهد بود. اگر ترامپ در مورد اقدام نظامی علیه ایران تصمیم بگیرد، احتمالاً اتحاد ایران و روسیه را تحکیم میکند و در عین حال شانس حل و فصل مذاکرات درباره اوکراین را کاهش میدهد و تنشهای جهانی را بیشتر میکند.
روسیه و ایران اهداف متفاوتی در خاورمیانه دارند، به ویژه در سوریه و اسرائیل. برای پوتین، سوریه برای دسترسی به دریای مدیترانه از طریق پایگاه دریایی طرطوس بسیار مهم است. برای ایران، سوریه یک عنصر حیاتی در حمایت از حزب الله و بازدارندگی علیه اسرائیل است. روسیه مخالفت خود را با تشدید تنشها بین هر دو طرف اعلام کرده است. ذکر این نکته ضروری است که اسرائیل روابط امنیتی با مسکو را برای هماهنگی عملیات نیروی هوایی اسرائیل در حریم هوایی سوریه حفظ میکند.
علاوه بر این، روسیه در برابر حملات اسرائیل به مواضع ایران در سوریه از جمله کنسولگری ایران در دمشق مداخله نکرده است. این رویکرد عملگرایانه روسیه برای تضعیف ایران در سوریه و در عین حال حفظ روابط خود با اسرائیل در سوریه را نشان میدهد. این همچنین نشان دهنده قصد روسیه برای استفاده از اسرائیل برای محدود کردن نفوذ ایران در آینده سوریه است که برای نیازهای امنیتی اسرائیل کلیدی است.
ایران هستهای: نقطه تلاقی منافع آمریکا، اسرائیل، روسیه و چین
اگر دیپلماسی بین ترامپ و پوتین در اوکراین پیش برود، به احتمال زیاد آمریکا، اسرائیل و روسیه در مورد تهدید هستهای ایران با یکدیگر همکاری خواهند کرد. برای اسرائیل و آمریکا این خط قرمز و بهانه جنگ است. اگرچه روسیه از برنامه هستهای ایران برای تضعیف سیاست خارجی ایالات متحده استفاده میکند، اما از داشتن یک ایران هستهای در مرزهای خود حمایت نمیکند. چین نیز ایران هستهای نمیخواهد، و این همچنین میتواند فرصتی برای روابط آمریکا و چین، بهویژه در مورد تایوان، تولیدکننده بزرگ تراشهها در جهان باشد.
ایران همچنین نگران است که فشار بیش از حد تهاجمی برای بلندپروازیهای هستهایاش میتواند به اقتصاد این کشور آسیب بیشتری وارد کند و ثبات داخلی را تهدید کند. افزایش تحریمها ساختار دولتی را تضعیف میکند و احتمالاً نارضایتی عمومی را دامن می زند. در حال حاضر اولویت تهران تداوم است، با اذعان به اینکه هر گونه درگیری می واند قدرت و کنترل را در داخل تضعیف کند.
شرایط بینالمللی کنونی طرفدار چرخش آسان ایران به سمت آسیا نیست، زیرا در زمان ترامپ، حمایتگرایی تشدید میشود و در راستای استراتژی جدا شدن غرب، بر برنامهریزی چین تأثیر میگذارد. یک ایران با عزم هستهای میتواند نشانه هزینههای دیپلماتیک چین با آمریکا باشد. بنابراین میتواند به طور مستقیم بر عملیاتی شدن توافقنامه همکاری 25 ساله ایران و چین تأثیر بگذارد.
همه کشورهای کلیدی درگیر منافع مشترکی در حفظ نظم جهانی دارند و هیچ کدام مایل نیستند ایران را به یک قدرت هستهای تبدیل کنند. هشت سال گذشته که با فقدان دیپلماسی مشخص شده است، تنها رسیک جهانی را عیانتر کرده است. در دنیای چند قطبی امروزی، که در آن قدرتهای اصلی برای تسلط با یکدیگر رقابت میکنند، تضمین ثبات داخلی به دستیابی به ثبات جهانی بستگی دارد. به نظر میرسد از زاویه رقابت قدرتها، تعیین تکلیف توسعه هستهای ایران و جنگ اوکراین، برای یافتن تعادلی جدید ضروری است.