نگرانی مسکو از ایران هسته‌‏ای

روز نو . ۱۴۰۳/۹/۵،‏ ۹:۰۴


مسکو از مذاکره با کشورهای غربی درباره برنامه هسته‌ای ایران ابایی نداشت؛ چه پس از آغاز مناقشه در اوکراین در سال 2014 و چه پس از تبدیل شدن آن به مرحله کامل تهاجم در سال 2022. متخصصان روسی بارها راه‌حل‌های مفهومی و فنی پیدا کرده‌اند.
روزنو :

انتخاب بین یک ایرانِ حامی روسیه و یک ایرانِ غیرهسته‏‌ای، یک دوراهی نادرست است: منافع روسیه هم با سیاست خارجی مکمل روابط از سوی تهران و هم فقدان سلاح هسته‏‌ای در زرادخانه ایران تامین می‌‏شود.

پنج سناریو مرتبط با بحران پیرامون برنامه هسته‌ای ایران وجود دارد: مذاکره برای توافق جدید، تشدید بیشتر تحریم‌ها، خروج تهران از معاهده منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای (NPT)، درگیری نظامی، و دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای. برخی از این سناریوها را می‌توان با سناریوهای دیگر ترکیب کرد: به عنوان مثال، تشدید بیشتر تحریم‌ها،‌ خروج از ان‌پی‌تی و درگیری نظامی.
مذاکره

1 در سال 2015، پنج عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد، آلمان و ایران، برنامه جامع اقدام مشترک را در رابطه با برنامه هسته‌ای ایران امضا کردند. پرزیدنت ترامپ در سال 2018 از این توافق خارج شد. در دوران جو بایدن، 9 دور مذاکره برای بازگرداندن توافق انجام شد اما در پاییز 2022، بریتانیا، آلمان، فرانسه و ایالات متحده تصمیم گرفتند که مذاکرات را ادامه ندهند.

دلیل بیان‌شده این بود که دولت ایران اعتراضات سراسری را سرکوب کرده و ردپایی از عملیات‌های پهپادهای ایرانی‌الاصل در درگیری اوکراین پیدا شد. پس از درگذشت سیدابراهیم رئیسی در سال 2024، انتخابات زودهنگام در ایران برگزار شد. در دولت جدید، سمت معاونت راهبردی رئیس‌جمهور برای محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه سابق ایران که برجام را مذاکره کرده بود، ایجاد شد و سیدعباس عراقچی، معاون وی، وزارت امور خارجه ایران را برعهده گرفت.

به گفته عراقچی، برجام دیگر نمی‌تواند به شکل اولیه خود بازیابی شود، اما این توافق نمرده است و مذاکره برای توافق جدید ضروری است. اگر کامالا هریس در انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا پیروز می‌شد، فرصتی برای توافق‌های جدید با ایران و ایالات متحده وجود داشت که می‌توانست با رایزنی‌هایی با هدف کاهش تنش‌ها در خاورمیانه که تهران و واشنگتن از طریق عمان حتی پس از درگذشت رئیسی ادامه داده‌اند، پشتیبانی شود.

با این حال، دونالد ترامپ به کاخ سفید بازگشته است و دولت جمهوری‌خواه احتمالاً از سیاست فشار حداکثری و مطالبات همه‌جانبه از ایران نسبت به توافق جداگانه در مورد برنامه هسته‌ای حمایت خواهد کرد. چنین خواسته‌هایی توسط وزارت امور خارجه آمریکا در سال 2018 و زمانی که ایالات‌متحده از توافق هسته‌ای خارج شد، بیان شده بود. این احتمال وجود دارد که دولت جدید ترامپ شرایط مشابهی را پیشنهاد کند و دولت پزشکیان قادر به مذاکره براساس آن نباشد.
افزایش تحریم‌ها

2 در اکتبر 2025، قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل متحد که برجام را تایید کرده بود، منقضی می‌شود. مفاد این قطعنامه امکان اعمال مجدد و خودکار تحریم‌های قبلی شورای امنیت علیه ایران را در صورتی که برنامه هسته‌ای ایران با برجام مطابقت نداشته باشد، می‌دهد و اگرچه دولت ترامپ به ابتکار خود از توافق با ایران خارج شد اما در سال 2020 تلاش کرد مکانیسم اسنپ‌بک را علیه ایران فعال کند.

در آن زمان، سایر امضاکنندگان توافق از تصمیم ایالات متحده حمایت نکردند، زیرا این تصمیم یک بحران جدید ایجاد می‌کرد. با این حال، چهار سال بعد، بریتانیا، آلمان و فرانسه در حال بررسی فعال‌کردن اسنپ‌بک درحالی‌که قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل هنوز اجرایی است، هستند. اگر اسنپ‌بک فعال نشود، شورای امنیت به طور کامل تمامی محدودیت‌ها علیه ایران در رابطه با برنامه هسته‌ای این کشور را لغو خواهد کرد.
 خروج ایران از برجام

3 مقامات ایرانی بارها یادآور شده‌اند که در شرایط بحرانی ممکن است از برجام خارج شوند. مقامات ایرانی بارها اعلام کرده‌اند که اگر پرونده هسته‌ای ایران به شورای امنیت سازمان ملل منتقل شود، ایران از برجام خارج خواهد شد. در عین حال برخی مقامات ایرانی نظیر علی‌ لاریجانی اعلام کرده‌اند که ایران خروج از برجام را مدنظر ندارد مگر اینکه کشورهای غربی علیه ایران از زور استفاده کنند.

در سال 2018، علی شمخانی، دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی، احتمال خروج ایران از برجام را در صورت خروج آمریکا از این توافق مطرح کرد. دو هفته بعد ایالات متحده از این توافق خارج شد اما ایران همچنان در برجام باقی‌ ماند. در سال 2020، حسن روحانی، رئیس‌جمهور وقت ایران در نامه‌ای به کشورهای اروپایی هشدار داد که در صورت اعمال مجدد تحریم‌های شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران، تهران از برجام خارج خواهد شد.

به نظر می‌رسد خطوط قرمز تهران مبهم است و به دشمنان غربی ایران اجازه می‌دهد به نادیده گرفتن آن ادامه دهند. در چنین شرایطی خطر اشتباه محاسباتی افزایش می‌یابد: ساده‌لوحانه است که باور کنیم فشار بر ایران می‌تواند به طور نامحدودی افزایش یابد، بدون اینکه پاسخ وعده‌داده‌شده از سوی ایران را برانگیزد.
درگرفتن جنگ

4 در بحبوحه درگیری در غزه، خطر درگیری نظامی مستقیم بین ایران و اسرائیل در حال افزایش است. در آوریل 2024، اسرائیل ساختمان کنسولگری ایران در دمشق را ویران کرد و در ژوئیه، اسماعیل هنیه، رهبر سیاسی حماس را در تهران ترور کرد. در ایران، این اقدامات اسرائیل به عنوان مصونیت از مجازات تلقی می‌شود، اما ایران تلاش می‌کند از یک جنگ جدید در منطقه اجتناب کند اما یک پاسخ نامتناسب می‌تواند آتش درگیری را شعله‌ور کند و کشورهای دیگر را در خود فرو بَرَد. از آنجایی که اهداف حملات نه‌تنها به طرف‌های درگیری بلکه به پایگاه‌های نظامی آمریکا نیز گسترش می‌یابد، حفظ کانال‌های ارتباطی بین ایران و ایالات متحده بسیار مهم است.
دستیابی به سلاح هسته‌ای

5 تا اوت 2024، ایران بیش از 160 کیلوگرم اورانیوم غنی‌شده تا 60 درصد جمع‌آوری کرده بود. اگر تصمیم بر افزایش سطح غنی‌سازی تا 90 درصد گرفته شود، مقدار مواد انباشته‌شده برای تقریباً چهار کلاهک هسته‌ای کافی خواهد بود. آژانس بین‌المللی انرژی اتمی هیچ نشانه‌ای مبنی بر پنهانی بودن فعالیت‌های هسته‌ای ایران گزارش نکرده است. با این حال، کمال خرازی، مشاور رهبر ایران و رئیس شورای راهبردی روابط خارجی، بارها به این موضوع اشاره کرده است که اگر موجودیت ایران در معرض تهدید قرار گیرد، ایران مجبور خواهد شد در مواضع خود در قبال برنامه هسته‌ای تجدیدنظر کند.
نگاه روسیه

با توجه به روابط نزدیکتر بین روسیه و ایران، مهم است که بفهمیم این سناریوها چگونه ممکن است بر منافع روسیه تأثیر بگذارد.

1.چرا روسیه حتی پس از آغاز درگیری با کشورهای غربی در اوکراین در مذاکرات بر سر برنامه هسته‌ای ایران شرکت می‌کند؟

دیپلمات‌های روسی بیش از 30 سال است که با پرونده هسته‌ای ایران سروکار دارند. روسیه و ایران در سال 1992 قرارداد همکاری در زمینه استفاده صلح‌آمیز از انرژی هسته‌ای امضا کردند. از آن زمان تاکنون، فشارهای آمریکا برای توقف یا به حداقل رساندن این همکاری هرگز موفق نبوده است. علاوه بر این، زمانی که سه کشور اروپایی – بریتانیا، آلمان و فرانسه – در سال 2003 مذاکرات خود را درباره برنامه هسته‌ای ایران آغاز کردند، روسیه نه‌تنها رایزنی‌های موازی با ایران انجام داد، بلکه توانست آمریکا و چین را نیز وارد این روند کند.

مسکو از مذاکره با کشورهای غربی درباره برنامه هسته‌ای ایران ابایی نداشت؛ چه پس از آغاز مناقشه در اوکراین در سال 2014 و چه پس از تبدیل شدن آن به مرحله کامل تهاجم در سال 2022. متخصصان روسی بارها راه‌حل‌های مفهومی و فنی پیدا کرده‌اند.

به‌عنوان مثال، آنها پیشنهاد کردند که مذاکره براساس اصل «گام به گام و متقابل» و همچنین تعیین حجم و سطح غنی‌سازی اورانیوم که تولید اورانیوم با درجه تسلیحاتی را به تاخیر می‌اندازد، انجام شود. این رویه اما همچنان به تهران اجازه می‌دهد تا برنامه غنی‌سازی اورانیوم خود را حفظ کند. بعدها، نمایندگان روس‌اتم به‌طور فعال در اجرای توافق هسته‌ای شرکت کردند: آنها به سرعت مازاد اورانیوم غنی‌شده را از ایران خارج کردند، اورانیوم طبیعی روسیه را جایگزین این مواد کردند و متعهد شدند که تاسیسات غنی‌سازی فردو را به یک مرکز تحقیقاتی برای تولید ایزوتوپ‌های پزشکی تبدیل کنند.

این کار در سال 2019 متوقف شد زیرا طرف ایرانی غنی‌سازی اورانیوم را در این سایت آغاز کرد. در ایران، اجماع واضحی در مورد مشارکت روسیه در روند مذاکرات و اجرای برجام وجود ندارد. محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه سابق، علناً از نقش مهم روسیه در اجرای برجام تشکر کرد اما در جلسات غیرعلنی، از تلاش روسیه برای از بین بردن مذاکرات انتقاد کرد.

سایر شرکت‌کنندگان در مذاکرات دیدگاه ثابتی درباره نقش روسیه به‌ویژه در تلاش برای احیای برجام ابراز می‌کنند. میخائیل اولیانوف، نماینده روسیه در سازمان‌های بین‌المللی در وین در نوشته‌ای در مجله فارین‌افرز نوشته: روسیه در مذاکرات شرکت کرد تا «جلوگیری از تحرکات تند دولت‌هایی که بسیار مشتاق به دنبال راه‌حل‌های قاطع بودند را بگیرد. بنابراین، مسکو از همان آغاز بحران، هم به صورت دوجانبه و هم چندجانبه با تهران تعامل داشت و نیازی به تغییر موضع خود به دلیل سرد شدن روابط با کشورهای غربی پس از سال 2014 نمی‌دید.»

2. آیا حمایت روسیه از تحریم‌ها علیه ایران برایش سودمند است؟

در سال 2006، بحران برنامه هسته‌ای ایران دوباره شعله‌ور شد. تهران رویکرد سازنده‌ای به تلاش‌های دیپلماتیک روسیه نشان نداد و در عوض بر توسعه فعال برنامه هسته‌ای خود متمرکز شد. در پاسخ، مسکو از انتقال پرونده ایران از آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به شورای امنیت سازمان ملل و تحریم‌های بعدی حمایت کرد. براساس برخی برآوردها، درخواست از ایران برای تعلیق برنامه غنی‌سازی اورانیوم از منظر حقوق بین‌الملل بیش از حد و غیرقابل توجیه به نظر می‌رسید؛ همچنین عجیب بود که چهار قطعنامه تحریمی شورای امنیت سازمان ملل علیه کشوری که مسکو از قبل شراکت استراتژیک با آن را بررسی می‌کرد، مورد حمایت قرار گرفت.

روسیه اقدامات شورای امنیت سازمان ملل متحد را با هماهنگی چین کاهش داد، اما به حمایت از قطعنامه‌های تحریمی علیه ایران ادامه داد. رئیس‌جمهور دمیتری مدودف در توضیح این موضوع گفت که تحریم‌ها روند مذاکرات را تحریک می‌کند. ترکیب تحریم‌های بین‌المللی و یکجانبه، ایران را سازگارتر کرد اما روسیه پس از موافقت با آخرین قطعنامه تحریمی شورای امنیت سازمان ملل متحد در سال 2010 متوجه شد که فشار فزاینده تحریم‌ها با هدف تغییر رژیم در ایران بوده و مناسب بودن محدودیت‌های بیش از حد بر ایران را زیر سوال برده است.

در سال 2013، زمانی که چشم‌انداز دستیابی به توافق با ایران در جریان مذاکرات آشکار شد، مسکو خود را بر سر دوراهی دید. اگر تحریم‌ها از تهران برداشته می‌شد، موقعیت این کشور در بازار جهانی نفت تقویت می‌شد.

در عین حال، فرصت‌هایی برای سرمایه‌گذاری در اقتصاد ایران، توسعه همکاری در زمینه انرژی هسته‌ای صلح‌آمیز، انجام پروژه‌های بزرگ در سایر زمینه‌ها و عرضه سلاح‌های متعارف بدون خطرات تحریم به ایران وجود می‌داشت اما اگر ایران درهای اقتصاد خود را به روی سرمایه‌گذاران غربی باز می‌کرد و نیروهایی در ایران که حامی نزدیکی بیشتر به غرب و ایالات متحده بودند، قدرت می‌یافتند، آن‌وقت ایران به سختی همکاری‌های گذشته روسیه را به یاد می‌آورد و روسیه منافع اقتصادی مورد انتظار از توافق هسته‌ای با ایران را به دست نمی‌آورد.

با وجود رقابت در بازار نفت، مسکو بر رفع تحریم‌ها علیه تهران تمرکز کرده است. منافع درازمدت برای روسیه مهمتر از بی‌ثباتی قیمت نفت به نظر می‌رسید. دیپلماسی، خطر درگیری نظامی بین ایران و دشمنانش را کاهش داد و انگیزه تهران برای توسعه سلاح‌های هسته‌ای به‌عنوان تنها ابزار قابل اعتماد دفاع از خود در برابر تجاوز کمتر شد. در نتیجه روسیه توانست به‌رغم رقابت با ایران در برخی حوزه‌ها، روابط کاملی را با تهران توسعه دهد.

حالا روسیه رکورددار تعداد تحریم‌ها است. بنابراین در حال حاضر، به نظر می‌رسد حفظ تحریم‌های ضد ایرانی برای رشد تعاملات اقتصادی دوجانبه بین تهران و مسکو حیاتی باشد. در ماه مارس سال 2022، مسکو از واشنگتن ضمانت‌هایی خواست که پس از احیای برجام، همکاری روسیه و ایران تحت تحریم‌های آمریکا قرار نگیرد.

ویتالی ناومکین، استاد دانشگاه می‌نویسد: «ممکن است متناقض به نظر برسد اما روسیه درحالی‌که پایبندی خود به برجام را اعلام می‌کند، می‌داند که در صورت دستیابی به یک «توافق هسته‌ای» بین آمریکا و ایران و به دنبال آن لغو تحریم‌های ایران و کاهش همکاری کلی بین تهران و مسکو، مواضع ایران در قبال اوکراین تغییر خواهد کرد.»

بنابراین ممکن است از نظر تاکتیکی برای روسیه سودمند به نظر برسد که ایران تحت تحریم باقی بماند. تحریم ایران نه‌تنها رقابت در بازار نفت را کاهش می‌دهد، بلکه علاقه ایران به همکاری با روسیه علیه کشورهای غربی را حفظ می‌کند.

3. چگونه ممکن است یک درگیری نظامی بین ایران و دشمنانش بر منافع روسیه تأثیر بگذارد؟

قبل از اینکه روسیه و ایران خود را در موضع مشترک در بحبوحه درگیری در اوکراین ببینند، بحث روسیه در مورد سناریوهای نظامی پیرامون برنامه هسته‌ای ایران ارزیابی‌های مختلفی داشت. در سال 2011، این موارد در نشریه «محرمانه روسیه» اینطور خلاصه شد: «بدبین‌ها در تشکیلات سیاسی روسیه متقاعد شده‌اند که حمله آمریکا یا اسرائیل به ایران تنها به نفع روسیه خواهد بود.

چراکه قیمت نفت ناگزیر افزایش می‌یابد و ایالات متحده در یک جنگ دیگر درگیر خواهد شد. برای روسیه، وضعیت کنونی ایران به معنای «نه صلح، نه جنگ» در هر صورت سودمند است. در چنین شرایطی روسیه در جریان مذاکرات باقی خواهد ماند. اما گفت‌‌وگوی دوجانبه میان ایران و آمریکا خطر را برای روسیه افزایش خواهد داد. با این حال، ‌هر دو گزینه آشتی ایران و آمریکا و جنگ این دو با هم، می‌تواند آسیب قابل توجهی به منافع روسیه وارد کند.»

با این حال، ولادیمیر پوتین در مقاله‌ای که سال 2012 و قبل از دور سوم ریاست‌جمهوری‌اش در نشریه روسیسکایا گازتا ‌منتشر کرد، دیدگاه غالب روسیه را تشریح کرد:«در حال حاضر، ایران در مرکز توجه همگان قرار دارد. بدون شک روسیه در مورد تهدید فزاینده یک حمله نظامی علیه ایران نگران است. اگر این اتفاق رخ دهد،‌ عواقبش واقعاً فاجعه‌بار خواهد بود. من باور دارم که مشکل فقط از طریق راه‌های صلح‌آمیز حل می‌شود. غرب بیش از حد به «مجازات» برخی کشورها عادت کرده‌ و با کوچک‌ترین تحریکی، به سمت تحریم‌ یا استفاده از ابزار نظامی می‌رود.»

کارشناسان روسی معتقدند که در صورت درگرفتن جنگ، خطر بی‌ثباتی چندین منطقه در قفقازجنوبی و قفقازشمالی روسیه، منطقه خزر و آسیای مرکزی محتمل است. آنها همچنین معتقدند که در صورت درگرفتن جنگ، ممکن است جهان اسلام و جمعیت اسلامی در درون روسیه نیز واکنش نشان دهند. این امکان نیز وجود دارد که روسیه با موج پناهجویان مسلمان پشت مرزهایش روبه‌رو شود.

با توجه به سطح مشارکت همه‌جانبه بین روسیه و ایران، روسیه ممکن است مجبور شود از ایران در درگیری احتمالی با مخالفان منطقه‌ای و غیرمنطقه‌ای دفاع کند. حمایت دیپلماتیک کافی نخواهد بود، اما نمی‌توان از قبل محاسبه کرد که روسیه برای «جبهه دوم» در خاورمیانه در بحبوحه درگیری‌های جاری در سوریه به چه منابع بیشتری نیاز دارد. بنابراین، اجتناب از چنین سناریویی به نفع مسکو است.

4.چه چیزی برای مسکو مهمتر است: دوستی با تهران یا ان‌پی‌تی؟

در گفت‌وگوهای خصوصی، کارشناسان ایرانی - چه در سال 2003، در آغاز بحران پیرامون برنامه هسته‌ای و چه در سال 2023 - در حال برآورد این موضوع بودند که در صورت خروج تهران از ان‌پی‌تی، مسکو چگونه واکنش نشان خواهد داد. در چنین سناریویی، روسیه با یک دوراهی مواجه خواهد شد: حفظ روابط دوستانه با ایران یا اتخاذ تدابیری برای حمایت از رژیم عدم اشاعه هسته‌ای.

اگر روسیه به‌عنوان یکی از بانیان ان‌پی‌تی و ضامن پایبندی به آن، به شورای امنیت سازمان ملل اجازه دهد تا تحریم‌هایی را علیه ایران اعمال کند، در کنار آمریکا، انگلیس و فرانسه و در مقابل شریک استراتژیک خود خواهد ایستاد. مسکو با اذعان به موجه بودن خروج تهران از این معاهده، سرمشقی برای سایر کشورها خواهد بود و این پیام را به آنها ارسال خواهد کرد که اگر با یکی از اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد روابط «دوستانه» داشته باشند، می‌توانند روی حق وتوی آن برای فرار از تحریم‌های بین‌المللی حساب کنند و از آنجایی که شورای امنیت سازمان ملل متحد میان روسیه از یک‌سو و آمریکا و متحدان اروپایی‌اش دو تکه شده، کشور ثالث می‌تواند بدون هیچ پیامد مهمی به سلاح هسته‌‌ای دست یابد. کره جنوبی و ژاپن می‌توانند نامزدهای مناسبی در این خصوص باشند.

در صورت خروج ایران از ان‌پی‌تی، روسیه نیز باید موضع خود را در مورد تامین سوخت اولین واحد نیروگاه اتمی بوشهر، ساخت واحدهای دوم و سوم و همچنین حفظ پروژه‌های علمی تحقیقاتی در این زمینه مشخص کند. یکی از گزینه‌های ممکن این است که اصرار داشته باشیم ایران تمام تاسیسات و موادی را که بخشی از برنامه صلح‌آمیز تحت ضمانت‌های آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بوده است، قبل از خروج از معاهده حفظ کند.

در سناریوی توصیف‌شده، روسیه به تنهایی تصمیمی نخواهد گرفت. پیش از این، مسکو سیاست‌های منع اشاعه هسته‌ای خود را با ایالات متحده به عنوان یکی دیگر از ابرقدرت‌ها و ضامن ان‌پی‌تی، همراه با سایر اعضای «گروه هشت» هماهنگ می‌کرد. با این حال، در سال‌های اخیر، هماهنگی فزاینده‌ای بین مسکو و پکن و همچنین در بریکس و سازمان همکاری شانگهای وجود داشته است. خروج ایران از ان‌پی‌تی به‌عنوان عضو این سازمان‌ها، چالش مشترکی را برای اعضای آن ایجاد خواهد کرد.

از زمانی که پرونده ایران در سال 2006 از آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع شد، روسیه و چین گزینه‌های خود را در نظر گرفته‌اند: برنامه هسته‌ای ایران را تحت اراده و اختیار شورای امنیت سازمان ملل قرار دهند یا برای پیشبرد منافع منطقه‌ای و اقتصادی به روابط با ایران ادامه دهند. در رابطه با ایران، مسکو و پکن از ترس اینکه در صورت تشدید تنش‌ها، ایران از ان‌پی‌تی خارج شود و همکاری با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی را به طور کامل متوقف کند، قصد داشتند تهران را به گوشه رینگ نبرند. گئورگی میرسکی، شرق‌شناس در سال 2007 هشدار داد: «اما چنین تاکتیکی محدودیتی دارد، و زمانی این محدودیت آشکار می‌شود که مشخص شود این تاکتیک کشور مورد نظر را به سمت تولید واقعی بمب پیش برده است. در چنین وضعیتی نحوه رفتار مسکو و پکن مشخص نیست.»

در هر دو سناریو - حمایت از تصمیم تهران یا حفظ حرمت ان‌پی‌تی - برای روسیه هم سود دارد و هم هزینه. منافع روسیه هم از طریق حُسن همجواری با ایران و هم حمایت از معاهده‌ای قوی که به عنوان مانعی در برابر گسترش سلاح‌های هسته‌ای عمل می‌کند، تامین می‌شود. با این حال، در رویه سیاست خارجی روسیه، برای حفظ روابط با کشوری که از ان‌پی‌تی خارج شد، مدلی وجود دارد.

روسیه با امضای توافقنامه مشارکت راهبردی جامع با کره شمالی در سال 2024 رویکردی عمل‌گرایانه در سیاست خارجی نشان داد. اگر فرصتی برای ایجاد همکاری سودمند دوجانبه با یک همسایه وجود داشته باشد، چرا روسیه باید آن را قربانی هدف دست‌نیافتنی خلع سلاح و بازگرداندن کره شمالی به ان‌پی‌تی کند؟ بیایید فرض کنیم که اگر تهران در شرایط کنونی خروج خود از ان‌پی‌تی را اعلام کند، مسکو استدلال‌های مشابهی را در نظر بگیرد.

5.اگر ایران سلاح هسته‌ای تولید کند، امنیت روسیه را تهدید خواهد کرد؟

اگر قرار باشد ایران تسلیحات هسته‌ای داشته باشد، روسیه مانند چین، هند، پاکستان، اسرائیل و کره شمالی در یک رابطه بازدارنده هسته‌ای متقابل با این کشور نخواهد بود. علاوه بر این، بر اساس توافق جدید روسیه و کره شمالی، طرفین موظف به ارائه کمک‌های نظامی به یکدیگر هستند. در عین حال، اگرچه مسکو ممکن است به نزدیکی فاصله با کره شمالی هسته‌ای عادت داشته باشد اما خطرات در خاور دور متفاوت خواهند بود.

در سال 2016، «پس از انتشار گزارش‌هایی مبنی بر آزمایش بمب هیدروژنی توسط کره‌شمالی، ویکتور گورچاکف، رئیس مجلس قانون‌گذاری منطقه پریمورسکی، اعلام کرد که صرف‌نظر از نیات رهبری کره شمالی، «با توجه به نزدیکی جغرافیایی‌مان با این کشور، ممکن است تحت تاثیر قرار بگیریم.» با توجه به این مثال باید گفت که برخورداری ایران از تسلیحات هسته‌ای خطرات بیشتری برای امنیت روسیه به همراه خواهد داشت. شایان ذکر است که موشک‌های ایرانی می‌توانند از شهرهای شمالی ایران تا تولا در روسیه برسند.

تا زمانی که تهران در حال توسعه برنامه موشکی خود بدون مؤلفه هسته‌ای باشد، هیچ تهدیدی برای امنیت بین‌المللی ایجاد نمی‌کند و فقط جنبه منطقه‌ای دارد. با این حال، با ظهور تسلیحات هسته‌ای در ایران، روسیه باید خطرات ناشی از استفاده تصادفی یا ناخواسته را برای تمام مناطقی که در دسترس سامانه‌های موشکی ایران هستند، در نظر بگیرد.

علاوه بر امنیت قلمرو روسیه و شهروندانی که در تیررس سامانه‌های ایران هستند، ارزیابی پیامدهای سیاسی چنین سناریویی نیز مهم است. از خاورمیانه گرفته تا قفقاز جنوبی، آسیای مرکزی، و در نهایت تا قفقاز شمالی روسیه، ایران منابع لازم برای اجرای سیاست خارجی برخلاف منافع روسیه را دارد. این منابع در مسائل بسیار بیشتری با منافع ایران همپوشانی دارند تا در مورد کره شمالی. در نتیجه از نظر روسیه در صورتی که ایران به سلاح هسته‌ای دست یابد، معامله با ایران هسته‌ای در مورد شرایط قابل قبول تعامل در مناطق همسایه می‌تواند پیچیده‌تر شود.

علاوه بر این، از نظر روسیه، در اولویت قرار دادن روابط سیاسی با کشورهای در آستانه گریز هسته‌ای، فراتر از منافع منع اشاعه، کوته‌بینانه بوده و نتیجه عکس می‌دهد. همانطور که آکادمیک الکسی آرباتوف اظهار داشت: «رژیم‌ها تغییر می‌کنند، روابط بین‌ قدرت‌های بزرگ و رژیم‌ها نیز تغییر می‌کند. حتی خود قدرت‌های بزرگ و منافع آنها در معرض دگرگونی هستند. اما برنامه‌ها، فناوری‌ها و جاه‌طلبی‌های هسته‌ای کشورها عموماً باقی می‌مانند و آنچه قبلاً امن به نظر می‌رسید می‌تواند در آینده به یک تهدید تبدیل شود.»

6.اگر ایران تسلیحات هسته‌ای تولید کند، تحت چه شرایطی ممکن است از آنها استفاده کند؟

در اکتبر 2005، محمود احمدی‌نژاد در کنفرانس «جهان بدون صهیونیسم» به طور استعاری خواستار «حذف اسرائیل از روی نقشه» شد. سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه که به تل‌آویو سفر کرده بود، چنین اظهاراتی را غیرقابل قبول خواند. لفاظی‌های ضداسرائیلی در ایران این شبهه را برانگیخت که اگر تهران سلاح‌های هسته‌ای تولید کند، انگیزه استفاده از آن علیه اسرائیل را خواهد داشت.

پیشینه اخبار منفی به نفع کسانی بود که از راه‌حل نظامی برای مشکل هسته‌ای ایران دفاع می‌کردند. در محافل کارشناسی در روسیه، دیدگاه غالب این بود که «ایرانی‌ها کسی را ندارند که روی آن بمب هسته‌ای بیاندازند»، زیرا اعراب و مسلمانان در اطراف و درون اسرائیل زندگی می‌کنند. اگر تهران از سلاح هسته‌ای استفاده کند، «عواقب چنین اقدامی برای ایران فاجعه‌بار خواهد بود».

بنابراین، سلاح‌های هسته‌ای را می‌توان وسیله‌ای برای ترساندن دشمن و کسب موقعیت در صحنه جهانی دانست. وزیر امور خارجه سابق روسیه معتقد بود که حتی در دوران ریاست‌جمهوری محمود احمدی‌نژاد، تهران «مسئله استفاده از زور، چه رسد به سلاح هسته‌ای، برای نابودی کشور یهود را در نظر نگرفته است.» دیدگاهی وجود دارد که می‌گوید برابری بالقوه توانمندی‌های هسته‌ای بین اسرائیل و ایران می‌تواند رابطه‌ای مشابه آنچه در چارچوب روابط روسیه-آمریکا ایجاد شد را ممکن کند. از این رابطه با عنوان ثبات استراتژیک یاد می‌شود.

با این حال، برای اینکه تهران و تل‌آویو انگیزه حمله اولیه با سلاح هسته‌ای را از دست بدهند، تحقق چندین شرط دیگر ضروری است: برخورداری از سیستم‌های هشدار حمله موشکی پیشرفته، زمان کافی در شرایط بحرانی برای تصمیم‌گیری و کانال‌های ارتباطی مستقیم بین نهادهای نظامی-سیاسی با هدف از میان رفتن احتمال تفسیر نادرست سیگنال‌های سیاسی و ظرفیت کافی برای حمله اتمی تلافی‌جویانه. بنابراین، حتی با وجود سلاح‌های هسته‌ای، ایران قصد استفاده از آن علیه اسرائیل را نخواهد داشت.

هدف اصلی ایران ترساندن دشمنان و ارتقای جایگاه ایران در صحنه جهانی خواهد بود. با این حال، با تشدید درگیری‌هایی که بر منافع این دو قدرت هسته‌ای منطقه‌ای تأثیر می‌گذارد، خطر استفاده ناخواسته یا تصادفی از سلاح‌های هسته‌ای افزایش می‌یابد.

7.آیا دستیابی ایران به تسلیحات هسته‌ای به مسابقه تسلیحاتی در منطقه منجر خواهد شد؟

کارشناسان روسی در مورد خطر گسترش سلاح‌های هسته‌ای در خاورمیانه اختلاف‌نظر دارند. برخی بر انگیزه‌ها تمرکز می‌کنند، درحالی‌که برخی دیگر بر قابلیت‌های فنی تاکید دارند. به گفته برخی، اگر تهران به سلاح هسته‌ای دست یابد، پایتخت‌های دیگر کشورهای خاورمیانه نیز به دنبال دستیابی به آن خواهند رفت. در سال 2010، این استدلال توسط ولادیمیر نظروف، معاون دبیر شورای امنیت روسیه مطرح شد: «روسیه چشم‌انداز دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای را غیرقابل قبول می‌داند. این امر عواقب سنگینی برای منطقه و کل جهان خواهد داشت.

یک اثر دومینویی رخ می‌‌دهد و کشورهای دیگر در منطقه تمام تلاش خود را برای دستیابی به سلاح هسته‌ای انجام می‌دهند. این می‌تواند به بحران‌ها و درگیری‌های جدید منجر شود.» گنادی استافیف، رئیس سابق بخش گسترش سلاح‌های هسته‌ای روسیه در سال 2012 گفته بود:«اولین مدعی برای کسب سلاح هسته‌ای، عربستان سعودی است.

اگر ایران در توسعه سلاح‌های هسته‌ای پیشرفت کند، عربستان سعودی فوراً نه‌تنها به آستانه گریز هسته‌ای بلکه به یک کشور هسته‌ای تبدیل خواهد شد. هیچ‌کس نمی‌تواند جلوی آنها را بگیرد. عربستان با برخورداری از توانایی‌های مادی خیلی سریع می‌تواند این کار را انجام دهد.» در سال 2023، محمد بن‌سلمان، ولیعهد عربستان سعودی آمادگی خود را برای پیروی از الگوی ایران تأیید کرد.

از دیگر نامزدهای ورود به «باشگاه هسته‌ای»، ترکیه و مصر هستند اما هیچ‌یک از کشورهای مذکور زیرساخت‌های لازم را ندارند و بدون کمک خارجی، قادر به ساخت سلاح در آینده قابل پیش‌بینی نخواهند بود. ظهور تسلیحات هسته‌ای در ایران می‌تواند بر انگیزه‌های رقبای ایران تأثیر بگذارد.
نتیجه‌گیری

پنج سناریوی بالقوه در مورد برنامه هسته‌ای ایران وجود دارد که می‌توانند با یکدیگر ترکیب شوند:

(1) مذاکره برای توافق جدید، (2) تشدید بیشتر تحریم‌ها، (3) خروج ایران از ان‌پی‌تی، (4) درگیری نظامی و (5) دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای.

دو سناریوی اول با منافع روسیه همخوانی دارد. اگر مذاکرات واقعاً هدف قرار گیرد و صرفاً پوششی برای اهداف واقعی یا خرید زمان نباشد، انگیزه مخالفان ایران برای استفاده از زور را از بین می‌برد و به ایران دلیلی برای ایجاد یک ابزار دفاعی قابل اعتماد در برابر تجاوز می‌دهد. تحریم‌های معتدل علیه تهران انگیزه این کشور را برای همکاری با مسکو تقویت می‌کند، اما محدودیت‌های بیش از حد بر ایران، می‌تواند سه سناریوی دیگر را کلید بزند.

خروج ایران از ان‌پی‌تی، توسعه تسلیحات هسته‌ای و درگیری مستقیم نظامی با ایران، پیامدهای غیرقابل پیش‌بینی برای روسیه خواهد داشت. در مورد اول، مسکو باید تعادلی بین گزینه‌های متضاد ایجاد کند: از رژیم منع اشاعه‌ای که در راستای منافع امنیت ملی و جهانی ایجاد کرده است حمایت کند یا روابط خود را با ایران حفظ کند.

سلاح‌های هسته‌ای در دست تهران ممکن است مستقیماً روسیه را تهدید نکند، اما خطر استفاده ناخواسته را افزایش می‌دهد و ایران را به شریک سخت‌تری در مذاکره تبدیل می‌کند. یک جنگ در ایران وضعیت را در سه منطقه مرزی - قفقاز جنوبی، خزر و آسیای مرکزی - بی‌ثبات می‌کند و پیامدهایی برای مناطق عمدتاً مسلمان روسیه، به‌ویژه قفقاز شمالی خواهد داشت.

انتخاب بین یک ایرانِ حامی روسیه و یک ایرانِ غیرهسته‌ای، یک دوراهی نادرست است: منافع روسیه هم با سیاست خارجی مکمل روابط از سوی تهران و هم فقدان سلاح هسته‌ای در زرادخانه ایران تامین می‌شود. اگر ایران سلاح هسته‌ای داشته باشد، مذاکره با تهران و غلبه بر اختلافات در سیاست خارجی با ایران، برای روسیه دشوارتر خواهد بود و خطرات استفاده تصادفی از سلاح هسته‌ای نیز باید با توجه به برد موشک‌های ایران در نظر گرفته شود. به علاوه، اگر و زمانی که حکومت در تهران تغییر کند، روسیه باید تهدید از سوی ایران را مورد ارزیابی مجدد قرار دهد.

مطالعه خبر در منبع

نظرات کاربران
    برای ارسال نظر، لطفا وارد شوید.

    اخبار مشابه