نسل زد که این روزها وارد بازار کار میشود، با ویژگیهایی روبهروست که برای بسیاری از کارفرمایان به چالشی جدی تبدیل شده است. مشکلاتی چون انتظارهای غیرمنطقی، ضعف در مهارتهای ارتباطی، نداشتن انگیزه و مقاومت در برابر چالشها، همگی نتیجه تربیت خانوادگی محافظهکارانه، سیستم آموزشی ناکافی و سیاستهای اشتباه است. اما سوال اینجاست: آیا این نسل واقعاً مقصر است یا باید ریشه این مشکلات را در محیطهای تربیتی و اجتماعی جستجو کرد که آنها را آماده مواجهه با دنیای واقعی نکردهاند؟
به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، نسل زد، که این روزها وارد بازار کار میشود، از نظر بسیاری از کارفرمایان به چالشی جدی تبدیل شده است. آنها به سختی میتوانند با این نسل کار کنند چون بیشتر از حد انتظار دارند، زود از کار دست میکشند، اخلاق کاری ضعیفی دارند و در برابر نقدها حساس هستند. این نسل به راحتی از مشکلات شغلی فرار میکند و وقتی حقوق مطابق میلشان نیست، بدون هیچ تردیدی شغل خود را ترک میکنند. اگر به این رفتارها نگاه کنیم، بهراحتی میتوانیم نتیجه بگیریم که این مشکلات به خود نسل زد محدود نمیشود، بلکه ریشه در تربیت خانوادگی، سیستم آموزشی و سیاستهای اشتباه دارد که به این وضعیت دامن زدهاند.
والدین نسل زد، در دنیای پیچیده امروز، فشار زیادی برای تربیت فرزندان خود دارند. آنها بهدنبال محافظت از فرزندانشان هستند و تلاش میکنند شرایطی راحت و بدون چالش برای آنها فراهم کنند. این حمایتها ممکن است از روی عشق و دلسوزی باشد، اما باعث شده که این نسل در برابر مشکلات زندگی ناتوان و آسیبپذیر باشد. در خانه، این نسل بهطور معمول با شرایط راحت و بدون نگرانی بزرگ شدهاند و در مواجهه با سختیهای واقعی، شغل و مسئولیتپذیری کم میآورند. این نسل بهجای مواجهه با مشکلات، به سرعت از آنها فرار میکند و این رفتار در دنیای کاری جواب نمیدهد. توقعات غیرمنطقی، انتظار برای رسیدن به شغلهای بزرگ بدون تجربه و توانایی، و بیتوجهی به چالشهای واقعی دنیای کار، نتیجه همین تربیت محافظهکارانه است.
علاوه بر تربیت خانوادگی، سیستم آموزشی هم بهطور عمده در شکلگیری این نسل مسئول است. مدارس و دانشگاهها عمدتاً بر جنبههای نظری و حفظی تمرکز دارند و از آموزش مهارتهای عملی و تواناییهای اجتماعی غافل ماندهاند. دانشآموزان و دانشجویانی که در شرایط امروز فارغالتحصیل میشوند، معمولاً در عمل نمیدانند که چگونه باید در محیط کار با دیگران تعامل کنند یا چگونه باید نقدهای سازنده را بهطور مؤثر بپذیرند. مهارتهای اساسی برای مواجهه با چالشهای شغلی، نظیر مدیریت استرس، حل مسئله، و کار گروهی، در نظام آموزشی ما نادیده گرفته شده است. این نهادها بهجای پرورش مهارتهای حیاتی برای دنیای واقعی، بیشتر بر حفظ مطالب تئوری تمرکز دارند که در نهایت آنچه که نسل زد از آن بهرهبرداری میکند، صرفاً اطلاعاتی است که هیچ ارتباطی با واقعیتهای دنیای کار ندارد.
از طرف دیگر، مسئولان دولتی و سیاستگذاران کشور نیز در این زمینه بیتأثیر نبودهاند. سیاستها و برنامههای حمایتی نهتنها برای کمک به این نسل در رسیدن به رشد شغلی و اجتماعی ناکافی بوده، بلکه حتی در بسیاری از موارد، ناتوانی در ایجاد فرصتهای شغلی مناسب و شرایط اقتصادی پایدار به سرخوردگی این نسل دامن زده است. وقتی فرصتهای واقعی برای رشد شغلی وجود ندارد یا دستمزدهای شایسته با هزینههای زندگی همخوانی ندارد، طبیعی است که نسل زد انگیزهای برای ادامه دادن در کار نخواهد داشت. در نتیجه، این نسل به راحتی از مسیر شغلی خود دست میکشد و در مواجهه با نخستین چالش، به دنبال فرصتهای سادهتر میگردد.
اگر این وضعیت ادامه پیدا کند، آینده کشور در خطر خواهد بود. این نسل نه تنها با مشکلات اقتصادی مواجه است، بلکه حتی قادر به تحمل فشارهای شغلی و مشکلات روزمرهای که در دنیای کار وجود دارد، نیست. این عدم تابآوری در برابر چالشها باعث میشود که نیروی کار با انگیزه و مقاوم از میان برود و تولید و بهرهوری کاهش یابد. اگر نسل زد نتواند خود را با نیازهای بازار کار و شرایط اقتصادی امروز تطبیق دهد، این کشور نمیتواند به سمت پیشرفت و توسعه حرکت کند. در نهایت، در دنیای امروز که به نوآوری و خلاقیت نیاز دارد، اگر این نسل نتواند مهارتهای عملی را فرا گیرد یا در برابر چالشها مقاومت نشان دهد، ظرفیت کشور برای رشد و رقابت در بازارهای جهانی بهشدت کاهش خواهد یافت.
در نتیجه، مسئولان تربیتی و آموزشی، بهویژه والدین، باید متوجه این واقعیت باشند که حفاظت بیش از حد از فرزندان و تأکید صرف بر حفظ اطلاعات تئوری نهتنها مفید نیست بلکه مضر است. نسل زد باید یاد بگیرد که برای رسیدن به موفقیت در زندگی و کار، نیاز به تابآوری، مهارتهای ارتباطی، و آمادگی برای رویارویی با مشکلات دارد. این نسل باید یاد بگیرد که در دنیای واقعی، هیچچیز به سادگی بهدست نمیآید و برای رسیدن به اهداف باید با چالشها دست و پنجه نرم کرد.
اگر این تغییرات در تربیت، آموزش و سیاستهای کشور ایجاد نشود، نسل زد با مشکلات بیشتری مواجه خواهد شد که نه تنها برای خودشان بلکه برای آینده کشور هم مضر خواهد بود. در این شرایط، توسعه کشور نه تنها ممکن نخواهد بود بلکه کشور را با بحرانهای جدی نیروی کار کمانگیزه، غیرمستقل و فاقد تابآوری مواجه خواهد کرد. این وضعیت نه تنها به ضرر این نسل است، بلکه به آینده کشور هم آسیب جدی وارد میکند.
در جدول زیر، مشکلات اصلی نسل زد و تاثیرات هر کدام از این مشکلات بر ضعف توسعه و رشد کشور ایران در حال حاضر و آینده به تفصیل بیان شده است:
مشکل | توضیح | تاثیر بر ضعف توسعه و رشد کشور |
---|---|---|
حق به جانب بودن | نسل زد انتظارات بالایی دارند و معمولاً از خود راضی به نظر میرسند. | باعث کاهش تعهد و مسئولیتپذیری در محیط کار میشود و چالشهایی در دستیابی به اهداف بلندمدت کشور ایجاد میکند. |
زود رنج بودن و واکنش به نقد | این نسل در برابر نقدها و بازخوردهای سازنده حساس است و به راحتی از آنها ناراحت میشود. | عدم توانایی در پذیرش نقد و بازخورد باعث عدم رشد فردی و اجتماعی این نسل میشود و به مشکلات مدیریت و رهبری در سازمانها منجر میشود. |
ضعف در اخلاق کاری | این نسل به تعهدات کاری خود به سختی پایبند میماند و ممکن است در برابر مشکلات سریعاً تسلیم شود. | کاهش بهرهوری در محیط کار و ناتوانی در مقابله با چالشهای بزرگ اقتصادی کشور. این وضعیت میتواند منجر به کاهش تولید ملی شود. |
عدم آمادگی برای محیط کار | نسل زد برای ورود به محیط کار آماده نیست و معمولاً انتظار دارند که کار به راحتی و بدون چالش به آنها داده شود. | کاهش کیفیت نیروی کار و افزایش هزینههای آموزش، که باعث کند شدن روند رشد اقتصادی و صنعتی کشور میشود. |
ضعف در مهارتهای ارتباطی | این نسل معمولاً مهارتهای ارتباطی ضعیفی دارند که باعث میشود در تعاملات اجتماعی و کاری به مشکل برخورد کنند. | کاهش توانایی در همکاریهای گروهی و ضعف در شبکهسازی که میتواند مانع از نوآوری و خلاقیت در محیطهای کاری شود. |
عدم انگیزه و بیتمایلی به سختیهای کار | این نسل به سختی میتواند در برابر چالشها و فشارهای کاری مقاومت کند و به راحتی انگیزه خود را از دست میدهد. | عدم حضور پایدار در نیروی کار و ناتوانی در مقابله با بحرانهای اقتصادی و نیاز به توسعه بلندمدت کشور. |
هزینه بالا برای آموزش و پرورش مهارتها | نیاز به آموزشهای مداوم و هزینههای بالا برای تربیت نیروی ماهر، در صورتی که نیروی کار به سرعت شغل خود را ترک میکند. | افزایش هزینههای کارفرمایان و دولت برای آموزش و تطبیق نسل زد با دنیای کار که موجب کاهش کارایی و بهرهوری در بلندمدت میشود. |
کمبود مهارتهای تکنولوژیک | نسل زد به دلیل عدم آموزش و پرورش مناسب در زمینه تکنولوژی، با کمبود مهارتهای فنی و دیجیتال روبهروست. | کاهش رقابتپذیری کشور در عرصههای جهانی و عدم توانایی در جذب صنایع نوین و تکنولوژیهای پیشرفته. |
ترک سریع کار به دلایل سطحی | این نسل به راحتی و بدون دقت به علتهای سطحی از شغلهای خود دست میکشند و میروند. | کاهش پایداری نیروی کار و ایجاد بحران در تأمین نیروی انسانی با تجربه و متخصص برای پیشبرد پروژههای بزرگ ملی. |
انتظار برای حقوق مشابه با کارمندان با تجربه | نسل زد اغلب انتظار دارند که در شروع کار حقوقی مشابه با کارمندان با تجربه دریافت کنند، بدون در نظر گرفتن تجربه و مدتزمان خدمت. | ایجاد تنشهای مالی و اجتماعی در محیطهای کاری، که در نهایت بر بهرهوری کل کشور تأثیر منفی میگذارد. |
این مشکلات به وضوح تأثیرات منفی بسیاری بر رشد و توسعه کشور دارند. مشکلاتی مانند ضعف در اخلاق کاری، مهارتهای ارتباطی و کمبود انگیزه موجب کاهش بهرهوری، کاهش تولید ملی و کاهش توان رقابتی کشور در دنیای امروز میشوند. از سوی دیگر، مشکلاتی مثل توقعات غیرمنطقی از حقوق و عدم آمادگی برای محیط کار، باعث میشود نیروی انسانی کشور به صورت ناپایدار و بیاثر عمل کند. اگر این چالشها رفع نشوند، توسعه کشور با بحرانهای جدی مواجه خواهد شد.