در نشست «نسبت وفاق ملی و اصولگرایی» در معاونت راهبردی ریاستجمهوری، سعید آجرلو فعال سیاسی و مدرس دانشگاه هم مهمترین وظیفه جریان اصولگرایی در شرایط کنونی را جلوگیری از تبدیلشدن دولت پزشکیان به دولت دوم بنیصدر یا دولت دوم روحانی دانست و گفت: دولت بنیصدر بهصورت عینی نیمهتمام ماند و دولت روحانی بهصورت کارکردی. ادبیات توافق باید بتواند در سطح حاکمیت و نیروهای سیاسی به مسائل پاسخ دهد.
سرویس سیاسی فردا: در نشست «نسبت وفاق ملی و اصولگرایی» در معاونت راهبردی ریاستجمهوری، سعید آجرلو فعال سیاسی و مدرس دانشگاه هم مهمترین وظیفه جریان اصولگرایی در شرایط کنونی را جلوگیری از تبدیلشدن دولت پزشکیان به دولت دوم بنیصدر یا دولت دوم روحانی دانست و گفت: دولت بنیصدر بهصورت عینی نیمهتمام ماند و دولت روحانی بهصورت کارکردی. ادبیات توافق باید بتواند در سطح حاکمیت و نیروهای سیاسی به مسائل پاسخ دهد.
وی تصریح کرد: وفاق را میتوان هم به قرارداد و هم به تفاهم سیاسی یا اجتماعی تعبیر کرد و وفاق تنها وقتی میتواند بلندمدت باشد که به تفاهم بیانجامد. ایده وفاق چون جدید است ممکن است به شکست بینجامد، بنابراین برای حفظ و توفیق و دستاوردسازی آن باید برنامه داشت و کار کرد.
ایده توافق گرایی در واقع پاسخی است به ناکارآمدی دولت و سرخوردگی جامعه
این فعال سیاسی اصولگرا با اشاره به اینکه ایده وفاق ملی در واقع پاسخی است به ناکارآمدی دولت و سرخوردگی جامعه، ادامه داد: برخی اصولگرایان و اصلاحطلبان به دنبال قدرتسازی توسط تضاد و تنش هستند، اما در ایران تضاد کار نمیکند و در نهایت به تضعیف دولت و سرخورده شدن جامعه منجر میشود. وفاق، سیاستطلبی است، در برابر سیاستگریزی و سیاستستیزی، و وفاقگرایی یعنی سیاست کار میکند.
آجرلو با بیان اینکه عرصه اقتصاد برای شروع توافقسازی میان گروهها سادهتر است، ادامه داد: در عرصه سیاست داخلی برای شکستنخوردن وفاق ملی نیازمند روحیه وفاقخواهی هستیم؛ از سوی دیگر از درون وفاق باید امتداد اجتماعی و خلق قدرت و حل مسئله بیرون بیاید.
وفاق وقتی معنا مییابد که با حفظ هویت، چپ نهادی و راست نهادی بتوانند برای حل مسائل توافق کنند
وی با تقسیم جریانهای راست یا اصولگرایی امروز ایران به راست نهادی یا میانه و راست تودهگرا و تقسیم جریانهای چپ یا اصلاحطلب به چپ نهادی یا روزنهگشا، چپ ساختاری و چپ جنبشی، تأکید کرد: گروههای رقیب وفاق ملی، راست تودهگرا و چپ جنبشی هستند. وفاق وقتی معنا دارد که با حفظ هویت و تمایز، چپ نهادی و راست نهادی بتوانند برای حل مسائل توافق کنند و به یک نظم سیاسی جدید شامل یک اصلاحطلبی نهادی جدید و یک اصولگرایی نهادی جدید برسیم.
فلسفهٔ سیاسی و راهبردِ مسعود پزشکیان از نظر من امتداد همان راهبرد روزنهگشا یا چپ نهادی (میانه) است
آجرلو افزود: فلسفهٔ سیاسی و راهبردِ مسعود پزشکیان از نظر من امتداد همان راهبرد روزنهگشا یا چپ نهادی (میانه) است. ما از بعد از دوم خرداد گرفتار دوقطبیسازی شدیم. از یک طرف در جناح اصولگرایی گفتار توسعه و توسعهخواهی کمرنگ بوده و تندرویهای بخشی از اصلاحطلبان به تقویت تندروهای اصولگرایان انجامید و از سوی دیگر در فضای سیاسی جامعه جبهه، جای حزب را گرفته، لذا حول ایدهها احزاب شکل نمیگیرد و تقویت نمیشوند. اکنون فرصتی برای تغییر این فضا است و میانه قوی و توافق ممکن شده و امروز در مجلس و دولت، میانهٔ چپ و راست قویتر است و حسن روابط رؤسای قوا یک سرمایه است. نکته مهم آنکه اگر در شرایط کنونی توافقگرایان بخشی از مسئله جامعه را حل کنند، نیروی توافقگرایی دو طرف تقویت میشود.
بدون تفاهم با جامعه نمیتوانید مسائل کشور را حل کنید
این فعال سیاسی اصولگرا با انتقاد از بیصدایی دولت گفت: دولت در مسیر اجرای پروژهها و حل مسئله صدا پیدا میکند و محبوبیت و امتداد اجتماعی مییابد. الان دولت مساله صدا دارد. یکی از سازوکارهای توافقسازی، جلسات سران قواست و حمایت رهبری یکی از مهمترین سرمایههای دولت است. در ذهن دکتر پزشکیان رابطه دولت و رهبری تعریف شده و مشخص است و این امر به توفیق او کمک میکند.
ما چارهای نداریم جز اینکه دولت موفق شود/ گزینههای جایگزین خیلی خطرناک است
وی با تأکید بر اینکه ما چارهای نداریم جز اینکه دولت موفق شود، افزود: گزینههای جایگزین خیلی خطرناک است. از سوی دیگر گرایشهای دوقطبی وقتی پدید میآید که نهادها کار نکنند. با توجه داشت که چون جامعه ایران قوی است مدلهای اقتدارگرایی-بوروکراتیک و حذف جامعه برای توسعه در ایران جواب نمیدهد. شما بدون تفاهم با جامعه نمیتوانید مسائل کشور را حل کنید؛ بنابراین رقابت سیاست داخلی ما بایستی حول محور توسعه باشد.