مجموعه جزئیات فیلم Captain America the First Avenger جهان MCU
گیمفا . ۱۴۰۳/۹/۷، ۱۶:۰۰
با توجه به تاریخچه درخشان و هیجانانگیز آثار فاز اول جهان سینمایی مارول، عنوانی که درخشش کمتری دارد اما با گذر زمان از اهمیتی بیرقیب برخوردار شد فیلم Captain America The First Avenger بود.
همه چیز به جنگ جهانی دوم و تلاش آمریکا برای خلق نماد امید در دورانی تاریک باز میگردد. جالب اینجاست که کاپیتان وطنپرست ما در لیست ۱۰ قهرمان اول مارول نیز قرار نمیگیرد. با این وجود استیو راجرز توانست جایگاه بسیار خاصی در قلب مردم آمریکا برای خود پیدا کند. به همین دلیل با گذشت بیش از ۵۰ سال، کاپیتان مارولی اورجینال ما تاکنون موفق باقی مانده است. اگر فکر میکردید معرفی شخصیت جدید در دنیای سینما دشوار است، باید سختیهای مربوط به معرفی کاراکتری محبوب را تجربه کنید. با تمام این اوصاف، مارول توانست شخصیت کاپیتان آمریکا را به بهترین شکل ممکن معرفی کند. در میان تمامی شخصیتهای فاز یک مارول، بهترین سهگانه بدون شک متعلق به استیو راجرز است. البته مجموعه مذکور آغاز بسیار قدرتمندی نداشت. این عناوین با هر قسمت جدید، بهتر و قدرتمندتر شدند. حالا نوبت به آن رسیده تا آغاز سهگانهای فوقالعاده را مورد بررسی قرار دهیم.
از علاقه جان فاورو برای کارگردانی تا آغاز سهگانه برتر مارول
مثل همیشه آغاز ماجرا به سالها پیش از انتشار فیلم باز میگردد. در سال ۱۹۹۷، طرح اولیه این عنوان ارائه داده شد. متاسفانه به دلیل تشکیل یک پرونده دادگاهی، همه چیز تا سال ۲۰۰۳ متوقف شد. مریل لینچ در سال ۲۰۰۵ وام نسبتاً سنگینی برای تأمین هزینههای فیلم و انتشار آن از طریق شرکت Paramount Pictures به مارول پرداخت کرد. جان فاورو و لویی لتریر پیش از واگذاری پروژه به جو جانستون، در سال ۲۰۰۸، به ساخت این اثر علاقه بسیار زیادی داشتند. انتخاب بازیگر تا ماه ژوئن سال ۲۰۱۰ به پایان رسید و پروسه فیلمبرداری آن در نقاط مختلف جهان انجام شد. برای ساخت فیلم مذکور مکانهایی در لندن، منچستر، کرونت، لیورپول و لس آنجلس مورد استفاده قرار گرفتند. یکی از جوانب بسیار جالب این اثر، ظاهر عجیب و متفاوت بازیگر استیو راجرز بود.
کمپانی سازنده جلوههای ویژه عنوان مذکور، Lola، از تکنیکهای مختلف بسیاری برای خلق ظاهر اولیه راجرز استفاده کرد. اکثر منتقدین و سینماگران ظاهر وفادار به دهه ۱۹۴۰، ایفای نقش اوانز و کارگردانی جانستون را تحسین کردند. ظاهر قدیمی و کلاسیک جنگ جهانی دوم موجود در این فیلم، آن را از تمامی آثار دیگر مارول متمایز کرده است. ظاهر وفادار به کمیک بوکهای کاپیتان آمریکا نیز در The First Avenger یکی از نکات لذتبخش عنوان مذکور میباشد. بیش از ۱۰ سال طول کشید تا تماشاچیان باری دیگر لباسهای وفادار به کمیک بوکها را مشاهده کنند. در کل، فیلم کاپیتان اورجینال مارول توانست قسمت اول بینقصی را برای این شخصیت ارائه دهد. حالا نوبت آن است که جزئیات مهمتر و جذابتری را در این فیلم مورد بررسی قرار دهیم.
از آغازی متفاوت برای فیلم Captain America the First Avenger تا حضوری دیگر از جهان Harry Potter
همانطور که پیش از این، در مطلبی دیگر، به آن اشاره کرده بودم بدن یخ زده کاپیتان آمریکا قرار بود در فیلم The Incredible Hulk یافت شود. در سالی که شخصیت کاپیتان آمریکا معرفی شد نام کمپانی مارول، تایملی کمیکز (Timely Comics) بود. در دهه ۶۰ بود که مارول بالاخره این کاراکتر را برای پیوستن به گروه اونجرز اورجینال بازگرداند. همین نسخه از استیو راجرز است که برای فیلم انحصاری او مورد بررسی قرار گرفت. البته نکات بیشماری در شخصیتپردازی کاپیتان MCU با الهام از جهان آلتیمیت در فیلم قرار گرفتهاند. بزرگترین وحشت این نسخه کاراکتر آمریکایی ما، از دست دادن موقعیت تجربه زندگی ایدهآل خود است. این وحشت با گذر زمان کاپیتان و جهان سینمای مارول را به سمت جلو فرستاد. شهر تونزبرگ کشور نروژ در یکی از سکانسهای آغازین فیلم دیده میشود. این مکان بعدها در عناوین مختلف MCU بازمیگردد.
به گفته کاراکتر رد اسکال (Red Skull) اودین بزرگترین جواهر خزانه خود، تسارکت (Tesseract)، را در اختیار نروژیها قرار داد. ما در کتاب اسطورهشناسی فیلم Thor، تاریخچه این واگذاری را مشاهده کردیم. شباهت نسبتاً کلیدی میان شخصیت یوهان اشمیت (رد اسکال) و تونی استارک وجود دارد. وسیله نقلیه رد اسکال، همچون وسیله نقلیه آیرون من، شخصیت این کاراکتر را منعکس میکند. نام هایدرا از اسطوره یونانی هیولایی در افسانههای این کشور وام گرفته شده است. این موجود وحشتناک در ازای هر سر قطع شده، دو سر دیگر را جایگزین میکند. خون ریخته شده روی سنجاق سینه یوهان اشمیت اشاره پنهانی به هویت مخفی او (رد اسکال/جمجمه سرخ) دارد. ما باری دیگر شاهد حضور یکی از کاراکترهای مجموعه دوستداشتنی Harry Potter هستیم. بله، پیرمردی که در مقابل اشمیت ایستادگی میکند بازیگر فیلچ در سری فیلمهای Harry Potter است. با دقیقتر نگاه کردن به پشت سر رد اسکال، مخاطب میتواند خط پوست مصنوعی او را مشاهده کند.
از اشاره به اساطیر نورث و وایکینگی تا One-Liner جاودانه استیو راجرز
اولین اشاره به اساطیر نورث متعلق به نقطه پنهان تسارکت میباشد. این مکعب کیهانی پشت چشمان یک مار پنهان شده است. تمامی دوستداران افسانههای وایکینگی با مار میدگارد (Midgard Serpent) آشنایی دارند. نکته جالب اینجاست که لوکی پدر این موجود وحشتناک است. پس حتی زمانی که آنتاگونیست اصلی فاز اول مارول هم حاضر نباشد، حضور او احساس میشود. رد اسکال یکی از قدیمیترین دشمنان کاپیتان آمریکا میباشد که همیشه به دنبال مکعب کیهانی (Cosmic Cube) است. شکسته شدن مکعب جعلی اشارهای پنهان است به متفاوت بودن داستان این شی عجیب در جهان سینمایی مارول. جو جانستون پیش از این برای کار روی فیلم Raiders of the Lost Ark موفق به دریافت جایزه اسکار شده بود. صحنههای مربوط به استیو راجرز لاغر ۴ بار فیلمبرداری شدند:
- یک بار با حضور کریس اوانز برای ثبت افق نگاه.
- بار دوم کریس، جهت کاهش ابعاد، مقابل یک پرده سبز میایستاد.
- سومین بار، شاتی بود خالی از بازیگر برای قرار گرفتن المانهای متعدد.
- بار چهارم، بدل لاغر اوانز (لیاندر دینی) برای تغییر ابعاد حاضر میشد.
نبرد استیو در کوچه بن بست به آینده او و سپر معروف وی اشاره میکند. در همین صحنه است که مخاطبین برای اولین بار لاین معروف کاپیتان “من میتوانم کل روز انجامش دهم” را میشنوند. جدا از جنبه ماندگاری One-Linerها، این جمله اشاره به روحیه مبارز استیو پیش از قدرتهای ویژه او دارد. لاین معروف ذکر شده در عناوین متعددی از آثار مارول به کار رفته است. باکی و استیو به مراسم استارک میروند. ما نسخهای جدیدتر از این جشنواره را در فیلم Iron Man 2 مشاهده کردیم.
از هیومن تورچ اورجینال تا ظاهر متفاوت آرنیم زولا در فیلم Captain America the First Avenger
تکنولوژی Reversion هاوارد استارک احتمالاً نسخه قدیمیتر Repulsorهای آیرون من است. البته همچون زرههای شماره یک و دو تونی، این سیستم به شکل خندهداری خراب میشود. یکی از لباسهای حاضر در مراسم مذکور به دکتر فینیس هورتون تعلق دارد؛ طرفداران کمیکهای مارول این نام را به عنوان هیومن تورچ (Human Torch) اورجینال میشناسند. کاراکتر هیومن تورچ در کنار نیمور و کاپیتان آمریکا گروه The Invaders را تشکیل میدادند. سکانس ایستادن راجرز در مقابل آینه بلند ترس او از جا ماندن را بار دیگر به نمایش میگذارد. باکی به دوست صمیمی خود اینگونه میگوید که “تا من بازگردم، کار احمقانهای نکن.” که استیو در جواب او میگوید “چطور میتوانم احمق باشم؟ تو تمام حماقت را با خودت میبری!“. این دیالوگ در فیلم Avengers Endgame و صحنه خداحافظی این دو کاراکتر، به صورت معکوس، تکرار میشود. در دنیای واقعی مجسمهای از کاپیتان آمریکا در بروکلین واقع شده است.
پروفسور به این موضوع اشاره میکند که اهل محله کوئینز میباشد. بعدها در فیلم سوم این سهگانه، با پی بردن به ریشههای مکانی اسپایدرمن، استیو از شنیدن نام محله کوئینز خوشحال میشود. منعکس شدن صورت آرنیم زولا در صحنه بعد به هویت بعدی او، رباتی پلید همراه با صورتی دیجیتال، اشاره دارد. در یکی از شاتهای بعدی فیلم، مخاطبین کاغذ طراحی آرنیم زولا با طرح یک ربات شبیه به ظاهر کمیک بوکهای او را مشاهده میکنند. اشمیت به تصاویری تاریخی نگاه میکند که تسارکت به آنها اضافه شده است. در بخش بعد به ریشه یکی از این تصاویر میپردازم. سکانس مذکور ریشههای اسطورهای و افسانهای بسیار جذابی را در خود پنهان میکند.
از دروازههای چوبی کلیسای نوروژی تا رد اسکالی متفاوت در دهه ۹۰
یکی از تصاویر قرار گرفته مقابل اشمیت دروازه چوبی حکاکی شده کلیسایی واقع در نوروژ را نشان میدهد که قهرمان وایکینگها، سیگورد، را به تصویر کشیده است. سیگورد در این حکاکی به ساخته شدن شمشیری جهت کشتن یک اژدها کمک میکند. این داستان در سرتاسر فیلم تکرار و حتی در یک سکانس با استفاده از موسیقی ساخته شده توسط واگنر، به آن اشاره میشود. ما کمپ لیهای را مشاهده میکنیم؛ مکانی که در دو فیلم Captain America The Winter Soldier و Avengers Endgame باری دیگر به دنیای سینمایی مارول بازمیگردد. اینجاست که استیو برای اولین بار با پگی کارتر آشنا میشود. کلونل فیلیپس به یکی از سخنان ژنرال جورج پاتون اشاره میکند:
مبارزه در جنگ با سلاح صورت میگیرد اما این انسانها هستند که جنگها را پیروز میشوند.
این فلسفه جالب انسان علیه سلاح مرکز درگیری میان استیو و تونی در فیلم The Avengers خواهد بود. پروفسور برای اولین بار داستان پنهان رد اسکال را برای استیو بیان میکند. این شخصیت نسخهای آزمایشی از سرم ابرسرباز را مورد استفاده قرار میدهد و در نتیجه شکست آن، تغییری وحشتناک را پشت سر میگذارد.
این نسخه از رد اسکال با کاراکتری که در فیلم ۱۹۹۰ کاپیتان آمریکا مشاهده کردیم تفاوتهای بسیاری دارد. ما در فیلم The Incredible Hulk پی برده بودیم که ژنرال راس قصد دارد تا موفقیت سرم ابرسرباز را تکرار کند. چشمان استیو ناگهان باز میشوند و لحظه تغییر بنر با هالک را منعکس میکنند. پروفسور به این موضوع اشاره میکند که سرمها هویت پنهان و ذات اشخاص تحت تاثیر خود را تقویت میکنند. پس اگر نگاهی دقیقتر به این موضوع بیندازیم، رد اسکال و ابامینیشن برادران پلید یکدیگر هستند.
از اولین اشاره احتمالی به واکاندا تا تکنولوژی شکستخورده نازیها
بسیاری از تئوریسینهای مارولی بر این باورند که سرم ابرسرباز پروفسور با استفاده از محلول گیاه قلب شکل واکانداییها ساخته شده است. به همین دلیل است که قدرت فیزیکی تچالا و استیو، در فیلم Avengers Infinity War، با هم برابری میکند. شخصی که در مراسم افراد نظامی کنار استن لی نشسته است، کسی نیست جز رب براون. رب در دهه ۱۹۷۰ نقش کاپیتان آمریکا را ایفا میکرد. پس این دومین باریست که ما بازیگر کلاسیک یک ابرقهرمان را در فیلم نسخه جدید آن مشاهده میکنیم. استیو در سکانس تعقیب و گریز مامور هایدرا از یک در تاکسی به عنوان سپر خود استفاده میکند. این قدم بعدی در تحول سپر راجرز است؛ ابتدا در سطل آشغال، سپس در تاکسی، نسخهای نمایشی و پلاستیکی، نسخه آزمایشی و در نهایت، سپر واقعی و افسانهای قهرمان داستان.
زیردریایی هایدرا همچون تمامی وسایل پیشرفته آنها در این فیلم، از طرحهای شکست خورده نازیها الهام میگیرد. وسیله نقلیه زیر آب از مارتیر آلمانها، راکت رد اسکال از فالکو وولف و والکری از هورتون H18 الهام گرفتهاند. اشمیت از سلاح ابرپیشرفته خود علیه نازیها استفاده میکند. بسیاری از طرفداران باور دارند که هاوارد برای ساخت آرک رآکتور خود از قدرت حاضر در سنگ فضای موجود در تسارکت نیرو میگیرد. در سکانسی دیگر ما هاوارد را مشاهده میکنیم که مشغول کار با قطعه کوچک از سوخت تسارکت است. این صحنه کپی برابر اصل صحنه تونی استارک و سنگ بینهایت در Endgame میباشد. استیو لباس کلاسیک کمیک بوکهای خود را بر تن میکند و نسخه عصر طلایی خود را مورد تمسخر قرار میدهد. هدف اصلی خلق کاراکتر کاپیتان آمریکا تشویق مردم برای حمایت از سربازان جنگ جهانی دوم بود.
از نسخه لایو اکشن کاور کمیک تا حضورهای افتخاری کنسل شده
استیو با مشت زدن به هیتلر صحنه معروف حاضر در یکی از کاورهای کمیک بوکهایش را تکرار میکند. کودکان حاضر در این فیلم نیز مشغول مطالعه کمیک Captain America شماره یک هستند. جالب اینجاست؛ خالق این کاور به این موضوع اشاره کرده که هنگام انتشار، بسیاری از آمریکاییهای طرفدار نازیها او را تهدید به مرگ کرده بودند. خلق شخصیت کاپیتان آمریکا پاسخی بود به دخالت نکردن آمریکا در جنگ جهانی دوم پیش از وقایع بندر مروارید. یکی از دخترانی که از راجرز درخواست امضا میکنند، لارا هادوک است. لارا پس از این فیلم، نقش جوانی مادر استارلورد را ایفا کرد. استیج نمایش تئاتر کاپیتان آمریکا طرح سپر او را به تصویر میکشد. در حالی که هاوارد و تونی از حضور در مراسم این چنینی لذت میبرند، استیو ترجیح میدهد که در مبارزه حقیقی شرکت کند. استیو با به تصویر کشیدن خود در قامت یک میمون، به پیشینه هنری وی در کمیکها اشاره میکند.
این نقاشی بعدها روی میز او در فیلم Civil War دیده میشود. گروه کماندوهای زوزهکش (Howling Commandos) میان زندانیان جنگی قرار گرفتهاند. ما دام دام دوگان را در کنار گیب جونز و جیمز فالزوورث (اولین یونیون جک/Union Jack) مشاهده میکنیم. البته جیم موریتا، پدر بزرگ مدیر مدرسه پیتر پارکر، را نمیتوانیم نادیده بگیریم. کوین فایگی مثل همیشه نقشههای بزرگتری برای این سکانس داشت. به گفته او، شخصیتهایی چون جیمز لوگان هاولت (وولورین/Wolverine) و اریک لنشر جوان (مگنیتو/Magneto) در لیست حضورهای افتخاری حذف شده قرار داشتند. استیو باکی را در حالتی نامتعادل پیدا میکند. برخی از طرفداران باور دارند که باکی در این صحنه دوز کوچکی از سرم ابر سرباز آزمایشی هایدرا را، به اجبار، دریافت کرده است.
از حضوری دیگر از شرکت Roxxon تا پیشگویی آیندهای بدون پرچم
ناتالی دورمر نقش لورین را در این فیلم ایفا میکند. بسیاری از طرفداران سریال Game of Thrones، این بازیگر را با نقش مارجری تایرل میشناسند. هاوارد سپری جدید از جنس وایبرنیوم به راجرز اهدا میکند. حالا سوال اصلی اینجاست که استارک چگونه به وایبرنیوم دست یافته است؟ در برخی از کمیکها، شرکت پلید راکسون (Roxxon) به این باارزش دست پیدا میکند. شاید پس از معرفی رسمی این کمپانی به عنوان یکی از نیروهای پلید جهان سینمایی مارول، این راز نیز فاش شود. البته از طرفی هم ممکن است تیم هاوارد قطعههای کوچکی از این شهاب سنگ را در نقاط دیگر آفریقا پیدا کرده باشند. ما برای اولین بار قطبنمای استیو را مشاهده میکنیم که عکس پگی را در خود دارد. این قطبنما در فیلم Endgame باری دیگر به عنوان ستاره شمال راجرز ظاهر شد.
باکی به ترن هوایی جزیره کنی اشاره مینماید. این ترن همان مکانیست که پیتر در فیلم Spider-Man Homecoming روی آن استراحت میکند. استیو به پایگاه اصلی هایدرا حمله میکند و با وسیله نقلیه خصوصی رد اسکال، والکری او را دنبال مینماید. کلنل دکمهای را فشار میدهد که کلمات آلمانی روی آن از خطر فشار دادن آن خبر میدهند. جالب اینجاست که شخصیت مامور K تامی لی جونز نیز، ماشینی با همین دکمه قرمز برای افزایش سرعت داشت. رد اسکال به آیندهای اشاره میکند که در آن پرچمی وجود ندارد. این لاین میتواند اشارهای باشد به لباس استیو در فیلم Infinity War که ظاهر کلاسیک و آمریکایی خود را از دست داده است. رد اسکال بالاخره به سرنوشت وحشتناک خود دست پیدا میکند.
از اشاره به Raiders of the Lost Ark تا موزیک نمادین کاپیتان آمریکا و پگی
همانطور که اشاره کرده بودم، جو جانستون بخشی از فیلم Raiders of the Lost Ark بود. به همین دلیل، شباهتهای بصری بسیاری میان نابود شدن نازیها در آن عنوان و انتقال رد اسکال از طریق تسارکت وجود دارند. با قرار دادن این دو صحنه کنار یکدیگر، میتوانید تشخیص دهید که اکثر المانهای کلیدی این دو سکانس با یکدیگر تفاوتی ندارند. سنگ بنهایت پنهان در تسارکت، رد اسکال را به کهکشانی دورتر و سیاره وورمیر (Vormir) منتقل میکند. با گذشت دهههای طولانی، این کاراکتر به شخصیتی کاملاً متفاوت تبدیل خواهد شد؛ کاراکتری که سرنوشت کل جهان سینمایی مارول را تغییر داد. موسیقی احساسی که در لحظات پایانی خداحافظی استیو راجرز از پگی کارتر پخش میشود، در فیلم Endgame باز میگردد؛ یک بار در لحظه مشاهده شدن پگی توسط کاپیتان و بار دوم در صحنههای پایانی که زندگی این زوچ در کنار یکدیگر تکمیل شده است. این موسیقی تنها تم کنار هم بودن این دو شخصیت نیست. موزیک مورد نظر ما، نماد دلتنگی استیو میباشد.
پخش مجدد این موسیقی غمگین در پایان داستان استیو، یعنی در انتهای ماجراجوییها نیز کاپیتان ما همیشه دلتنگ همسر خود خواهد بود. پگی تصویری از استیو دارد که در فیلم Endgame روی میز کار خود قرار میدهد. ظاهراً این شخصیت اهمیتی نمیدهد که دیگران این وابستگی او را چگونه قضاوت خواهند کرد. در پرونده استیو، ما میتوانیم تاریخ تولد رسمی این شخصیت را مشاهده کنیم؛ ۴ ماه ژوئیه! چه تاریخ تولدی برای نماد آمریکا میتواند بهتر از روز استقلال آمریکا باشد. هاوارد تسارکت را از کف اقیانوس به دست میآورد و پیشینه پروژه پگاسوس و نقشههای پلید لوکی را فراهم میسازد. در صحنه پس از تیتراژ ما استیو را مشاهده میکنیم که همچون بی. جی. بلاسکوویکز (سری بازیهای Wolfenstein) در جهانی متفاوت بیدار میشود.
از صدای جیغ همیشه آشنای ویلهلم تا حضور پاک شده شخصیت راکتیر
در انتهای فیلم، شیلد با پخش مسابقه بیسبالی حقیقی از سال ۱۹۴۱، تلاش در فریب کاپیتان دارند؛ برای کسانی که اهمیت میدهند، داجرهای بروکلین ۸ به ۴ فیلیهای فیلادلفیا را شکست دادند. با نگاه کردن به اشارات پنهان این فیلم، بدون شک، جذابترین آنها قدرت تسارکت برای جا به جایی است. این اولین اشاره پنهان به قرار داشتن سنگ فضا داخل تسارکت بود. مثل همیشه، صدای جیغ ویلهلم (معروفترین فریاد تاریخ سینما) در این عنوان نیز قرار دارد. شما میتوانید این فریاد را از یکی از سربازهای سواره هایدارا در جنگلها بشنوید. جزئیات این فیلم را با سناریویی که هرگز رخ نداد به پایان میرسانم؛ در نسخههای اولیه فیلمنامه ما شاهد همکاری مامور کارتر، کاپیتان آمریکا و شخصیت راکتیر (Rocketeer) بودیم. این عنوان آخرین اثر مارول پیش از انتشار The Avengers بود. پس از عرضه فیلم مذکور، همه چیز تا ابد تغییر کرد و جهان سینمایی مارول به صورت جدی شکل گرفت.
به نظر شما آخرین اثر تک قهرمانی فاز اول MCU چطور بود؟ آیا این اثر توانست کیفیتی نزدیک به عنوان Iron Man داشته باشد؟ جزئیات و ایستر اگهایی وجود داشتند که من متوجه آنها نشده باشم؟ از میان تمامی عناوین فاز اول، کدام فیلم لایق لقب بهترین اثر مارول است؟ امیدوارم از این مطلب لذت برده باشید و توانسته باشم تمامی جزئیات جذاب Captain America The First Avengers را برای شما ارائه دهم. جهت مطالعه مطلب جزئیات فیلم Iron Man وارد این لینک، Incredible Hulk وارد این لینک، Iron Man 2 وارد این لینک و برای مشاهده مقاله مربوط به Thor وارد این لینک شوید.
اخبار مشابه
بیوگرافی تام هیدلستون خدای شیطنت جهان مارول
گیمفا . ۵ روز پیش
مجموعه جزئیات فیلم Thor جهان MCU
گیمفا . ۷ روز پیش
تصویر رسمی جدیدی از سریال Spiderman منتشر شد
گیمفا . ۱۱ روز پیش
تمام بازیهای تایید شده از دنیای مارول
گیمفا . ۱۲ روز پیش
ری در آینده سری Star Wars نقشی کلیدی خواهد داشت
گیمفا . ۱۴ روز پیش
مجموعه جزئیات فیلم Iron Man 2 جهان MCU
گیمفا . ۱۴ روز پیش