فعال شدن مکانیزمی به نام مکانیزم ماشه در توافق هستهای ایران، بهطور قابل توجهی تنشها بین ایران و کشورهای غربی را افزایش خواهد داد. این تنشها میتوانند منجر به وضع تحریمهای جدید و بیشتری علیه ایران شوند که بخش عمدهای از آنها اقتصادی خواهند بود. با توجه به شرایط کنونی اقتصاد ایران، که با چالشهای متعددی از جمله تورم بالا، بیکاری و کاهش ارزش پول ملی مواجه است، تحریمهای بیشتر میتواند اوضاع اقتصادی کشور را به شدت وخیمتر کند.
با تصویب قطعنامه آژانس انرژی اتمی علیه کشورمان، گمانه زنی ها از احتمال فعال شدن مکانیزم ماشه در برجام به گوش می رسد؛ اما نکته حائز اهمیت این است که این مکانیزم چیست و چه ارتباطی با بازگشت تحریم های لغو شده در برجام دارد؟
مکانیزم ماشه یکی از مفاهیم کلیدی در توافق هستهای برجام است که نقش مهمی در تضمین اجرای تعهدات طرفین و بازگشت احتمالی تحریمها در صورت نقض توافق ایفا میکند. مکانیزم ماشه در واقع یک فرآیند حل اختلاف و بازگرداندن تحریمهاست که در قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد و برجام پیشبینی شده است. مکانیزم ماشه در برجام یک ابزار پیچیده و چندوجهی است که برای مدیریت تخلفات احتمالی در این توافق طراحی شده است. با این حال، این ابزار حقوقی و سیاسی به دلیل ابهامهای خاص خود، تنشهایی ایجاد کرده است.
مکانیزم ماشه چیست؟
به زبان ساده تر، مکانیزم ماشه یک روند قانونی و دیپلماتیک است که در صورت تشخیص نقض برجام توسط یکی از طرفین توافق، به صورت خودکار به جریان میافتد. این مکانیزم به این صورت طراحی شده است که در صورت عدم حل اختلافات از طریق مذاکرات، منجر به بازگشت تحریمهای بینالمللی علیه ایران شود.
چگونه مکانیزم ماشه فعال میشود؟
۱) تشخیص نقض برجام: یکی از طرفهای توافق یا آژانس بینالمللی انرژی اتمی (آژانس) تشخیص دهد که ایران به تعهدات خود عمل نکرده است.
۲) شکایت رسمی: طرف شاکی شکایتی رسمی را به کمیسیون مشترک برجام ارائه میدهد.
۳) مذاکرات و حل اختلاف: کمیسیون مشترک تلاش میکند تا اختلافات را از طریق مذاکره حل کند.
۴) ارجاع به شورای امنیت: در صورتی که مذاکرات نتیجهای نداشته باشد، موضوع به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع داده میشود.
۵) تصویب قطعنامه: شورای امنیت میتواند قطعنامهای را تصویب کند که منجر به بازگشت تحریمهای بینالمللی علیه ایران شود.
اهمیت مکانیزم ماشه چیست؟
مکانیزم ماشه تضمینی برای اجرای تعهدات طرفین توافق است و از هرگونه انحراف از مسیر تعیین شده جلوگیری میکند. همچنین وجود این مکانیزم، باعث میشود که هیچ یک از طرفین جرات نقض توافق را نداشته باشند، زیرا میدانند که عواقب جدی در پی خواهد داشت.
نکته حائز اهمیت این است که مکانیزم ماشه باعث حفظ تعادل بین منافع طرفین توافق میشود و از سوءاستفاده یکی از طرفین جلوگیری میکند.
اما فعال شدن این مکانیزم می تواند چالش های بزرگی را به همراه داشته باشد. بر اساس توافق هستهای، در صورت شکایت هریک از کشورهای عضو برجام از تخلف عضو دیگر، روند رسیدگی به شکایت طی مراحل مختلفی آغاز میشود. در صورت به نتیجه نرسیدن این مراحل، کشور شاکی میتواند موضوع را به شورای امنیت سازمان ملل متحد بکشاند. ارجاع شکایت از ایران به شورای امنیت، نه تنها امکان بازگشت تحریمهای بین المللی سازمان ملل علیه کشورمان را در پی دارد، بلکه در ادامه به اعضای شورای امنیت اجازه اقدام نظامی علیه ایران را هم میدهد.
طبق بندهای ۳۶ و ۳۷ برجام، هر یک از طرفهای توافق میتوانند به کمیسیون مشترک شکایت کنند، و این کمیسیون برای حل و فصل موضوع پانزده روز فرصت دارد؛ مسائل حل و فصل نشده به وزیران خارجه ارجاع داده میشود، که پانزده روز دیگر فرصت دارند. سپس کمیسیون مشترک پنج روز دیگر فرصت دارد تا مسئله را حل و فصل کند. اگر پس از این فرایند ۳۵ روزه، طرف شاکی هنوز راضی نباشد، میتواند موضوع را به عنوان تخطی چشمگیر از توافق، به شورای امنیت ارائه کند، و این شورا باید ظرف ۳۰ روز درمورد قطعنامهای برای ادامه تعلیق تحریمها رای بدهد - قطعنامهای که طرف شاکی میتواند وتو کند (به جز آلمان که عضو دائم شورای امنیت نیست)، و به این ترتیب، تحریمها به جای خود برگردند.
پیوست یکم برجام، مکانیزم منحصربهفردی برای دسترسی آژانس به سایتهای مشکوک ظرف ۲۴ روز از طریق کمیسیون مشترک تعیین کردهاست که طبق آن، نتیجه همکاری نکردن ایران، به کار افتادن یک مکانیزم حل اختلاف و بازگشت بالقوه تحریمهای سازمان ملل خواهد بود. موضوعی که در سال۹۴ با اطمینان از صلح آمیز بودن برنامه هسته ای کشورمان و نفی رویکرد نظامی برای ساخت سلاح اتمی بر اساس فتوای شرعی رهبری در برجام مورد توافق دو طرف قرار گرفت.
اما یک سال پس از خروج آمریکا از برجام، شورای عالی امنیت ملی کشورمان در بیانیهای اعلام کرد که ایران براساس بندهای ۲۶ و ۳۶ برجام، اجرای برخی اقدامات در چارچوب این تهعدنامه را متوقف میکند. در این بیانیه آمدهبود: "جمهوری اسلامی ایران در مرحله فعلی دیگر خود را متعهد به رعایت محدودیتهای مربوط به نگهداری ذخایر اورانیوم غنی شده و ذخایر آب سنگین نمیداند. " بیانیه به کشورهای باقیمانده در برجام، شصت روز فرصت میداد تا تعهدات خود بهویژه در حوزههای بانکی و نفتی را عملیاتی نمایند؛ در غیر این صورت در گام بعدی جمهوری اسلامی رعایت محدودیتهای مربوط به سطح غنی سازی اورانیوم و اقدامات مربوط به مدرن سازی رآکتور آب سنگین اراک را نیز متوقف خواهد کرد. بااینهمه، ایران گفت این تصمیم به معنای خروج از برجام یا نقض آن نیست، و ایران آمادگی دارد که "اگر طرفهای مقابل تعهداتشان را انجام دهند به مرحله قبل برگردد.
پس از اعلام خروج آمریکا از برجام، حسن روحانی با اشاره به ادامه رایزنی ایران با متحدان خود (روسیه و چین) و شرکای اروپایی کشورمان در برجام، گفت که ایران چند هفته صبر خواهد کرد. اگر در طول این مدت منافع ملت در برجام تأمین شود ایران روند را ادامه خواهد داد؛ ولی اگر برجام بدون تضمین منافع ملت ایران فقط بخواهد روی کاغذ باشد، آنگاه راه بسیار روشنی پیشروی خود داریم. اما در این میان اتحادیه اروپا تا قبل از آغاز جنگ اوکراین، تلاش زیادی برای تشویق شرکتهای تجاری اروپایی به تجارت با ایران و دور زدن تحریمهای آمریکا، انجام داد اما نظارت های آهنین وزارت خزانه داری ترامپ مانع از هرگونه همکاری تجاری بین ایران و اروپا شد.
این در حالی بود که دولت ترامپ در همان روزها تلاش دیپلماتیکی را برای فعالسازی مکانیزم ماشه انجام داد اما به دلیل همراهی اتحادیه اروپا با ایران ناکام ماند. چه آنکه در متن قطعنامه ۲۲۳۱ آمده است که هر کشور «شرکتکننده» در توافق هستهای میتواند در صورتی که کشور دیگر را ناقض تعهد تشخیص داد، این مکانیزم را فعال کند. با این حال آن زمان آمریکا و اروپا بر سر کشور «شرکتکننده» اختلاف نظر داشتند. اروپا استدلال میکرد که آمریکا در سال ۲۰۱۸ از توافق خارج شده و به لحاظ قانونی دیگر «شرکتکننده» محسوب نمیشود. در نتیجه نمیتواند «ماشه» را فعال کند.
در سوی مقابل آمریکا میگفت که از برجام خارج شده است و نه از قطعنامه شورای امنیت. مقامات ایالات متحده و آمریکاییها استدلال میکردند که در تصویب قطعنامه شورای امنیت به عنوان «شرکتکننده» حاضر بودهاند و از آنجا که این قطعنامه همچنان اجرایی تلقی میشود، میتوانند مکانیزم ماشه را فعال کنند.
از دست رفتن فرصت های تعامل ایران با کشورهای اروپایی در سال۱۴۰۰ و تا قبل از آغاز حمله روسیه به اوکراین، فرصت طلایی بود که با از دست رفتن آن و تحمیل سه قطعنامه آژانس انرژی اتمی، رویکرد کشورهای اروپایی را نسبت به ایران متاثر از متغیر جنگ روسیه و اوکراین تحت تغییر داد. اکنون اروپایی ها بر خلاف سال۱۴۰۰ نه تنها در کنار ایران نیستند بلکه تلاش می کنند به بهانه دروغ حمایت نظامی ایران از روسیه در جنگ با اوکراین، فشارهای تحریمی به ایران را افزون کنند.
چه آنکه در آخرین نمونه اتحادیه اروپا خطوط کشتی رانی ایران را تحریم کرد. این در حالی بود که دولت سیزدهم قادر بود با پیشبینی شرایط فعلی، نه تنها مانع از قطعنامه های قبلی آژانس علیه ایران شود بلکه به طور فعالانه تری ارتباط شفاف با آژانس بین المللی انرژی اتمی را برای جلوگیری از بهانه جویی اروپایی ها بعد از جنگ اوکراین دنبال کند.
حالا باید دید با چه مکانیزمی دو طرف خواهند توانست مجددا نظارت های مورد توافق را در برابر امتیازات مورد انتظار ایران احیا کنند.
مکانیزم ماشه تهدیدی برای اقتصاد ایران
همانطور که گفته شد، باید توجه داشت که اگر مکانیزم ماشه فعال شود، تنشها بین ایران و کشورهای غربی به شدت افزایش خواهد یافت. این وضعیت میتواند منجر به وضع تحریمهای جدید و بیشتری علیه ایران شود. بخش عمدهای از این تحریمها، اقتصادی خواهند بود و با توجه به شرایط کنونی اقتصاد کشور که در حال حاضر با چالشهای فراوانی دست و پنجه نرم میکند، تحریمهای بیشتر میتواند اوضاع اقتصادی را به شدت وخیمتر کند.
تحریمهای جدید نه تنها بر روی نهادهای دولتی تأثیر خواهند گذاشت، بلکه معیشت مردم نیز تحت فشار قرار خواهد گرفت. کاهش دسترسی به منابع مالی، افزایش قیمت کالاها و خدمات، و بیثباتی در بازار کار، همگی عواملی هستند که میتوانند زندگی روزمره مردم را تحت تأثیر قرار دهند. در چنین شرایطی، بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی کشور به شدت دشوار خواهد شد و نارضایتی عمومی ممکن است افزایش یابد.
بنابراین، فعال شدن مکانیزم ماشه نه تنها به تشدید تنشهای سیاسی میانجامد، بلکه عواقب اقتصادی جدی و بحرانهای اجتماعی را نیز به همراه خواهد داشت که میتواند آینده کشور را تحت تأثیر قرار دهد.
فعال شدن مکانیزم ماشه تا قبل از اکتبر ۲۰۲۵
مرتضی مکی، کارشناس مسائل اروپا، در گفتوگویی اخیر به تأثیرات متقابل موضوعات هستهای ایران و دیگر مسائل بینالمللی اشاره کرد. او معتقد است که در حال حاضر، موضوعات هستهای ایران تحت تأثیر موضوعات دیگری قرار گرفتهاند که کشورهای اروپایی و آمریکا از آنها به عنوان ابزاری برای اعمال فشار بر جمهوری اسلامی استفاده میکنند. به گفته مکی، بهنظر میرسد که برنامه هستهای ایران در اولویت کشورهای اروپایی نیست و بیشتر بهانهای برای پیگیری اهداف سیاسی وسیعتر تلقی میشود.
در شرایط کنونی، مسائلی نظیر ادعای همکاری نظامی ایران با روسیه در جنگ اوکراین، حمایت ایران از محور مقاومت و برنامه موشکی این کشور، بیشتر از مذاکرات هستهای مورد توجه قرار گرفتهاند. این موضوعات بر روابط تهران و بروکسل سایه افکنده و تعاملات ایران و اروپا را در وضعیتی پیچیده و خاص قرار داده است.
کشورهای اروپایی از برنامه هستهای ایران به عنوان اهرمی برای فشار سیاسی استفاده میکنند، اما نگرانی اصلی آنها به نظر میرسد مربوط به فعالیتهای منطقهای ایران و نقش این کشور در جنگ اوکراین باشد.
مکی همچنین به مذاکرات منتهی به توافق هستهای (برجام) اشاره کرد و گفت که این توافق تنها به دلیل گفتوگوهای مستقیم بین ایران و آمریکا شکل گرفت. اگر این مذاکرات وجود نداشت، برجام هرگز امضا نمیشد.
برای کاهش تنشها و چالشهای موجود بین ایران و اروپا، مکی بر اهمیت مذاکرات مستقیم با آمریکا تأکید کرد. به اعتقاد او، اگر توافقی بین تهران و واشنگتن حاصل شود، کشورهای اروپایی ناگزیر به پیروی از آمریکا خواهند بود و این امر برای آنها رضایتبخش خواهد بود.
او همچنین هشدار داد که احتمال فعال شدن مکانیزم ماشه قبل از اکتبر ۲۰۲۵ وجود دارد که میتواند تهدیدی جدی برای ایران باشد. در این راستا، ضروری است که تصمیمگیریها سریعاً انجام شود و سیاستهای راهبردی و کلانی اتخاذ گردد. اقدام اخیر کشورهای اروپایی در صدور قطعنامه در نشست فصلی شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی، گامی در جهت فعالسازی مکانیزم ماشه بوده و میتواند پرونده هستهای ایران را پیچیدهتر کند. مکی تأکید کرد که این سناریو برای ایران بسیار خطرناک است و باید بهطور جدی در این زمینه تأمل کرده و از وقوع آن جلوگیری کرد.