زنگنه و غلط‌کاری دیرهنگام

بولتن نیوز . ۱۴۰۳/۹/۹،‏ ۱۱:۰۴


گروه اقتصادی: سال‌ها حضور در رأس وزارت نفت، مسئولیت‌هایی کلیدی در دولت‌های مختلف و تأثیرگذاری مستقیم بر سیاست‌گذاری‌های نفتی کشور، بیژن زنگنه را به یکی از چهره‌های جنجالی و ماندگار تاریخ جمهوری اسلامی تبدیل کرده است. اما در کنار این جایگاه ویژه، کارنامه او پر است از ابهامات و پرونده‌های مشکوک، از جمله قرارداد کرسنت که همچنان به‌عنوان یکی از نقاط تاریک تاریخ اقتصاد ایران مطرح است. به گزارش بولتن نیوز، با این وجود، زنگنه اخیراً اظهار نظری کرده که بیشتر از آنکه حس همدردی برانگیزد، انتقادات را به او دوچندان کرده است. او گفته است: «اگر می‌دانستم این‌گونه مورد نقد قرار می‌گیرم، غلط می‌کردم مسئولیت قبول کنم.» این جمله نه‌تنها واکنش‌های منفی بسیاری را در افکار عمومی برانگیخت، بلکه سوالات جدی‌تری را در خصوص درک او از مسئولیت‌پذیری و پاسخگویی به اذهان عمومی مطرح کرده است. چرا زنگنه امروز احساس "غلط‌کاری" می‌کند؟ تصور اینکه مدیری در سطح زنگنه بعد از سال‌ها حضور در عرصه‌های کلیدی تصمیم‌گیری کشور، اکنون نقدها را بهانه‌ای برای پشیمانی از ورود به مسئولیت بداند، در ذات خود قابل تامل است. اگرچه نقد منصفانه، از ضروریات پیشرفت جوامع است، اما آنچه در مورد زنگنه مطرح می‌شود فراتر از نقدهای متعارف است. او با تصمیمات و سیاست‌هایش، نه‌تنها پیامدهای اقتصادی و اجتماعی بلندمدتی برای کشور به همراه آورد، بلکه بسیاری از این پیامدها به زیان منافع ملی تعبیر شده‌اند. تعداد بازدید : 2 کد ویدیو دانلود فیلم اصلی یکی از برجسته‌ترین نمونه‌ها، قرارداد کرسنت است. قراردادی که به‌دلیل سوءمدیریت و بی‌توجهی به منافع ملی، هزینه‌های سنگینی بر کشور تحمیل کرد. عدم شفافیت در نحوه مذاکره و تصویب این قرارداد، در کنار انتقاداتی که از سوی کارشناسان حوزه انرژی مطرح شد، زنگنه را در مرکز یکی از بزرگ‌ترین جنجال‌های نفتی تاریخ ایران قرار داد. پاسخ به اعتماد مردم: خدمت یا خیانت؟ یکی از پایه‌های اصلی نقدها به زنگنه، سوءاستفاده از اعتمادی است که به او به‌عنوان وزیر نفت شد. اگرچه مدیریت زنگنه در برخی موارد مانند گسترش زیرساخت‌های نفتی و جذب سرمایه‌گذاری‌های خارجی مورد تحسین قرار گرفته، اما عدم شفافیت، سوءمدیریت و تصمیم‌گیری‌های ناکارآمد، باعث شد اعتماد عمومی به او خدشه‌دار شود. زنگنه در سخنان اخیرش، به‌جای پرداختن به ریشه‌های این نقدها، با اظهاراتی که نوعی فرار از پاسخگویی را تداعی می‌کند، عملاً مسیر گفت‌وگو و تعامل را مسدود کرده است. این رویکرد، مسئولیت‌پذیری و اخلاق مدیریتی را به چالش می‌کشد. زمان مناسب برای "غلط کردن" کی بود؟ اگر زنگنه امروز احساس پشیمانی و اشتباه می‌کند، باید از او پرسید که چرا این احساس در سال‌های اولیه مدیریتش و زمانی که تصمیمات مخرب در حال اتخاذ بود، به او دست نداد؟ آیا زمانی که قرارداد کرسنت در حال انعقاد بود، یا وقتی فرصت‌های کلیدی در حوزه انرژی به‌دلیل ضعف در دیپلماسی از دست رفت، زمان مناسبی برای بازنگری و اصلاح رویکرد نبود؟ "غلط کردن" به معنای واقعی آن، پذیرش مسئولیت و تلاش برای جبران اشتباهات است، نه پناه بردن به شکایت از نقدهای پس از اتمام مسئولیت. این نوع واکنش‌ها، به جای ترمیم وجهه عمومی، بیشتر به‌عنوان تلاشی برای فرار از پاسخگویی تعبیر می‌شود. نقدپذیری؛ شاخصه‌ای که در مدیریت گم شده است اظهارات اخیر زنگنه نشان‌دهنده ضعف جدی در فرهنگ مدیریتی کشور است. مدیرانی که پذیرش نقد را نه به‌عنوان فرصتی برای اصلاح، بلکه تهدیدی برای جایگاه خود تلقی می‌کنند، به‌جای تقویت نهادهای دموکراتیک و افزایش شفافیت، به تقابل با افکار عمومی روی می‌آورند. جمع‌بندی: وقتی تاریخ قضاوت می‌کند بیژن زنگنه یکی از چهره‌های محوری تاریخ معاصر ایران است، اما تاریخ او را نه براساس اظهاراتش، بلکه با عملکرد و نتایج تصمیماتش قضاوت خواهد کرد. نقدهایی که امروز بر او وارد می‌شود، نه از سر کینه یا دشمنی، بلکه پاسخی به سیاست‌هایی است که تأثیرات منفی آن هنوز بر اقتصاد و جامعه ایران احساس می‌شود. بهتر بود زنگنه "غلط کردن" را در همان زمانی که تصمیمات کلیدی می‌گرفت به خود گوشزد می‌کرد، نه امروز که همه‌چیز از دست رفته است و تنها یادگارش برای مردم، هزینه‌هایی است که باید نسل‌ها بپردازند.
مطالعه خبر در منبع

نظرات کاربران
    برای ارسال نظر، لطفا وارد شوید.

    اخبار مشابه