️به گزارش مشرق، عبدالرحیم انصاری، فعال فضای مجازی در تلگرام نوشت:
نکته مهمی که باید درباره حوادث اخیر و حمله تکفیری ها به حومه حلب در سوریه مورد مداقه قرار بگیرد این است که هیچ چیزی حواس جبهه مقاومت را از اسرائیل پرت نخواهد کرد. یعنی در نزد ایران و متحدانش اصل ثابتی وجود دارد که برای تلافی هر اقدامی از سوی محور غربی عبری، باید رژیم صهیونیستی را گوشمالی داد؛ این یک مسئله! اما مسئله بعد این است که برخلاف برخی برداشت ها از تحولات شامات، رجب طیب اردوغان نوچه یا گوش به فرمان نتانیاهو نیست، ولی برده آمریکا چرا!
اینکه تا حالا درباره حوادث سوریه مطالب زیادی ننوشتم به این دلیل است که باید اطلاعات و شواهد دقیق تری گردآوری شود تا تحلیل ها نیز بنیان قوی تری داشته باشند. اما تا اینجای کار، اگر بخواهم پیوستگی تحلیل های قبلی خود و تحولات اخیر سوریه را حفظ کنم، میشود اینگونه گفت که حملات اخیر تکفیری ها در واقع اقدامی برای افزایش تنش ها نیست، بلکه به منظور هشداری به ایران، توسط آمریکا طراحی شده است؛ و این که این حرکت بلافاصله بعد از اعلام آتش بس در لبنان آغاز میشود، پیامی برای ایران جهت تجدید نظر در عملیات وعده صادق۳ دارد؛ این وسط اردوغان فقط نقشی در حد رد گم کنی برای افکار عمومی را بازی میکند و بعید است خیلی جدی تلقی شود.
با این تفاصیل و بر اساس تحلیل های قبلی، اتفاقا به نظر میرسد آمریکا این بار در حال کاهش تنش ها در منطقه به منظور دادن تنفس به اسرائیل و بازسازی قدرت از دست رفته آن است؛ و این هم بیش از آنکه سیاست بایدن باشد، رویکرد دولت جدید ترامپ است که شعار خود را پایان دادن به جنگ های غزه و اوکراین اعلام کرده است.
قبلا نوشته بودم بر خلاف تصور بعضیها که میگویند این ایران است که مخفیانه به دنبال مذاکره با ترامپ میرود، این اتفاقا ترامپ است که میخواهد زمینه کاهش تنش با ایران را فراهم کند؛ لذا به زبان خیلی ساده احتمالا قصد دارند بگویند جنگ در لبنان یا حتی غزه پایان خواهد یافت، اگر ایران از وعده صادق۳ و دیگر تحرکات دست بردارد، و اگر دست بر ندارد ما نیز جبهه های دیگری را باز خواهیم کرد. آتش بس شکننده ۶۰ روزه در لبنان هم فرا متنش میتواند همین باشد که گزینه حمله به لبنان همچنان روی میز است و استارت مجدد آن به انجام عملیات وعده صادق۳ بستگی خواهد داشت!
بر اساس این نگاه میشود اینگونه گفت که در واقع دشمن تضعیف شده و نمیخواهد ادامه دهد، اما در عین حال هنوز بر حفظ ابهت پوشالی اش تاکید دارد و عملیات وعده صادق۳ آن را به فنا خواهد داد. لذا از آنجا که عملیات ایران مطابق انتظارات و نیز گفته های مسئولان ایرانی بسیار چشمگیر و تعیین کننده خواهد بود، آمریکا و اسرائیل تا اینجای کار برای جلوگیری از آن دو اهرم برای خود طراحی کرده اند؛ یکی تهدید به باز کردن مجدد جبهه جنگ در سوریه، و دیگری دست به ماشه بودن اسرائیل در مرزهای لبنان!
اینجا باید دید توان عملیاتی، صبوری و استقامت کدام طرف بیشتر است؛ باید ارزیابی کرد که اهرم های طراحی شده تا چه اندازه موثر و واقعی خواهند بود؛ باید پیش بینی کرد بازگشت درگیری به جبهه لبنان و آغاز درگیری ها در سوریه برای کدام طرف آورده یا زیان بیشتری دارد! حتی باید پیش بینی کرد آیا این تهدیدها واقعی هستند یا اینکه بعد از حمله صادق۳ مجددا مجبورند برابر مقاومت کوتاه بیایند.
این را مقاومت ارزیابی خواهد کرد و مطمئنا بخش های مختلفی در دیپلماسی و میدان در حال انجام کار هماهنگ روی این سناریوها هستند تا پاسخی را با شدت و ضعفی متناسب با توان خودی ها و دشمن، شرایط میدان، و با در نظر گرفتن پیچیدگی ها در نظر بگیرند. اما آنچه را با قطعیت میشود گفت این است که فارغ از آنچه در ادامه چه پیش خواهد آمد، وعده صادق۳ حتمی است، و آنچه را با قطعیت نمیشود گفت آن است که این پاسخ احتمالا در حوالی زمان ورود ترامپ به کاخ سفید داده خواهد شد (این فقط یک احتمال است، به شرایط میدان بستگی دارد و ممکن است نقض شود). در کنار همه اینها البته پیامها و هشدارهای پشت پرده نیز توسط واسطه های منطقه ای و بین المللی رد و بدل خواهد شد؛ باید منتظر ماند و دید چه میشود...!