عوامل شکست محاصره دشمنان از نگاه قرآن

کیهان . ۱۴۰۳/۸/۵،‏ ۲۰:۰۷


جمشید علی‌آبادی 
محاصره یک سازوکار برای شکست دشمن و تسلیم اوست؛ اما از نظر قرآن، هر چه محاصره دشمن نسبت به مسلمانان و مؤمنان تشدید شود، به همان میزان موجب افزایش ایمان آنان و تسلیم در برابر خدا و مقاومت علیه دشمنان می‌شود. تشدید ایمان و تسلیم در برابر خدا و تقویت مقاومت مؤمنان علیه دشمنان، عاملی مهم در جلب رحمت رحیمی و امدادهای غیبی است. بنابراین، نه تنها مؤمنان از محاصره‌های گوناگون نظامی، اقتصادی، سیاسی و علمی هراسی ندارند، بلکه تهدید محاصره را فرصتی برای انسجام ملی، تقویت ارتباط معنوی با خدا و بهره‌گیری از امدادهای غیبی می‌دانند.
محاصره‌های دشمنان علیه مسلمانان
در طول تاریخ مؤمنان همواره از سوی کافران و دشمنان گوناگون در «حصار» و «محاصره»‌های گوناگون بودند. به این معنا که دشمنان مؤمنان را به اشکال گوناگون تحت فشار می‌گذاشتند تا دست از ایمان بردارند و به جرگه کافران در آیند و نظام و سلطه فرهنگی، اقتصادی، نظامی، سیاسی و اجتماعی آنان را بپذیرند و به تعبیری به دین نیاکان و آباء و اجدادشان برگردند؛ زیرا فلسفه و سبک زندگی که مؤمنان برگزیده بودند، با فلسفه و زندگی کافران در تضاد بود.
فشارهایی که دشمنان در اشکال گوناگون بر پیامبران و مؤمنان وارد می‌کردند، به هدف بازگرداندن مؤمنان به دین نیاکان(کهف، آیه 20؛ اعراف، آیه 88) و جلوگیری از‌ستیز پیامبران با فلسفه و سبک زندگی کافران بود.(مریم، آیه 46) 
بر اساس گزارش‌های قرآنی، پیامبران و مؤمنان بارها از سوی دشمنان، به اشکال گوناگون تهدید می‌شدند تا دست از دین و آیین خویش بر دارند و آیین کافران ظالم و مستکبر را در پیش گیرند. تهدید به اخراج و آواره سازی از وطن مالوف و خانه و کاشانه و سنگسار و قتل(اعراف، آیه 88) جز برای این نبود که پیامبران و مؤمنان دست از آیین و اعتقاد خویش بردارند و تسلیم آیین دشمنان کافر شوند.
از نظر قرآن، مؤمنان همواره در طول تاریخ علیه هر گونه فشار و تهدید و محاصره مقاومت کردند و چون تسلیم خدا بودند، تسلیم دشمنان نشدند. 
از آنجا که هدف محاصره دوره کردن شخص یا اشخاص در محدوده یا محلی است تا رابطه با دیگران یا خارج از محل قطع شود و شخص در تنگناهای گوناگون روانی، روحی، اقتصادی و مانند آنها قرار گیرد، دشمنان در طول تاریخ از همه انواع آن بهره گرفته‌اند تا مقصود خویش را تحقق بخشند؛ اما به نصرت الهی و امدادهای غیبی این مؤمنان بودند که دین خویش را حفظ کرده و از کیان ملت و دین و دولت خود حمایت نمودند؛ چنان‌که بر اساس گزارش‌های قرآنی، فرعونیان کافر علیه موسی(ع) و قومش انواع محاصره‌ها را به کار گرفتند تا آنان را تسلیم آیین خویش کنند؛ اما مؤمنان زیر بار تهدید و فشارهای گوناگون از جمله محاصره نظامی نرفتند و تسلیم نشدند. 
بر اساس گزارش قرآن، در آخرین تلاش مذبوحانه که فرعونیان علیه مؤمنان داشتند، محاصره آنان در کنار دریا بود که مؤمنان راه فرار نداشتند. شدت محاصره و عظمت خطر تا جایی بود که بسیاری از آنان از ترس هلاکت و اسارت و تغییر آیین، به حضرت موسی(ع) عرضه داشتند که دیگر کار ما تمام شده است؛ زیرا دشمن ما را به محاصره خویش در آورده است؛ اما حضرت موسی(ع) با عنایت به آموزه‌های الهی فرمودند: کلا ان معی ربی سیهدین؛ هرگز چنین نیست، پروردگارم با من است و مرا هدایت می‌کند. این‌گونه است که امدادهای غیبی از راه می‌رسد و به فرمان الهی دریا شکافته و راه‌گریز برای مؤمنان پیدا می‌شود، در حالی که فرعون و فرعونیان در میانه دریا گرفتار و غرق می‌شوند.(شعراء، آیات 61 تا 66) 
همچنین بر طبق گزارش‌های قرآنی، پیامبران زیادی در شرایط سخت فشارها و تهدیدها و محاصره‌های گوناگون قرار گرفتند، ولی به نصرت الهی از همه آنها رسته و سربلند و پیروز شدند‌، درحالی که دشمنان آنان خوار و هلاک گشتند.(اعراف، آیه 88؛ هود، آیات 91 تا 95؛ یس، آیات 18 تا 29)
بنابراین، بر مؤمنان است تا علیه همه انواع تهدیدها و محاصره‌ها با تسلیم در برابر خدا و توکل و امید به نصرت، مقاومت کرده و تابع آیین و دین کافران نشوند که بر اساس هواهای نفسانی و بر خلاف عقلانیت فطری و دین و شریعت الهی است؛ زیرا هر گونه گرایشی به آنان موجب خروج از ولایت الهی و عدم نصرت الهی(بقره، آیه 120) و عدم رستگاری ابدی خواهد بود.(کهف، آیه 20)
عوامل شکست محاصره‌ها
جنگ حق و باطل همواره تا پیروزی حق علیه باطل ادامه خواهد داشت. این جنگ در نهایت با پیروزی اهل حق از صالحان علیه کافران و ظالمان و مستکبران پایان می‌یابد و همه زمین در اختیار بندگان صالح و مؤمن خدا قرار می‌گیرد.(انبیاء، آیه 105)
البته مؤمنان نیز ممکن است دچار شکست‌های مقطعی شوند؛ چنان‌که دشمنان نیز پیش از غلبه نهائی همواره در میانه شکست و پیروزی خوهند بود. پس تا پایان تاریخ که پیروزی نهائی و غلبه تمام از آن مؤمنان صالح است، شکست و پیروزی دو طرف نزاع حق و باطل بارها تکرار خواهد شد؛ زیرا سنت‌های الهی حاکم بر هستی، این‌گونه رقم خورده که هر کسی زمانی پیروز میدان می‌شود که عناصر پیروزی را برای خود مهیا کرده باشد. به عنوان نمونه از نظر قرآن، فراهم‌آوری عُدّه و عِدّه یعنی نفرات و تجهیزات مناسب کارزار، لازمه پیروزی در میادین نبرد است؛ بلکه حتی می‌تواند این تجهیزات و نفرات به عنوان عامل بازدارنده نسبت به دشمنان شناخته شود. بنابراین، به منظور دفع دشمن با ترساندن و ارعاب، باید همه تجهیزات و نفرات مناسب رزم را بر اساس نیازها و مقتضیات زمانه به کار گرفت و در این امر کوتاهی نکرد؛ زیرا در صورت کاستن هزینه‌های دفاعی و عدم تخصیص بودجه مناسب، ضعف نظامی عاملی برای حمله دشمن خواهد بود. (انفال، آیه 60)
همچنین از نظر قرآن، وجود جریان‌های نفاق و جاسوس(توبه، آیه 47)، فتنه گران داخلی(توبه، آیات 47 و 48)، عدم اطاعت از رهبری(انفال، آیه 46)، عدم انسجام و وجود تفرقه(همان)، عدم مقاومت و صبر و استقامت در میدان نبرد(همان)، عُجب به کثرت نفرات و تجهیزات(توبه، آیه 25) و مانند آنها عاملی مهم در شکست است. بنابراین، فرقی ندارد که مسلمان باشند یا کافر، هنگامی که این امور در لشکری یافت شود، عامل شکست خواهد بود؛ چنان‌که اضداد این امور عامل پیروزی است.
البته مؤمنان از نصرت و ولایت الهی برخوردارند اما دشمنان کافر و ظالم و مستکبر فاقد این امور هستند. این در حالی است که دشمنان در محاسبات خویش نصرت و ولایت الهی و امدادهای غیبی الهی را مد نظر قرار نمی‌دهند و تنها به محاسبه تجهیزات و نفرات و دیگر عوامل ظاهری و مشهود پیروزی توجه دارند. این‌گونه است که مؤمنان اگر واقعا به عنصر امدادهای غیبی توجه داشته باشند، در هر شرایطی پیروز میدان می‌شوند حتی اگر از نظر تجهیزات و نفرات به پای دشمن نرسند. طبعا این به این معنا نیست که از تجهیزات و نفرات بهره نگیرند یا به عوامل ظاهری شکست پیش گفته توجه نداشته باشند، بلکه زمانی پیروزی رقم می‌خورد که در حد استطاعت تلاش کرده و بر ایمان و تسلیم نسبت به خدا باشند و صبر و استقامت ورزند و میدان را به هیچ وجه خالی نکنند؛ زیرا ورود به میدان باید با در نظر گرفتن یکی از دو حسنه باشد: شهادت و لقاء الله یا پیروزی در میدان نبرد.(توبه، آیه 52) 
در این شرایط است که نصرت الهی فرا می‌رسد و خدا با امدادهای خویش آرامش را به مؤمنان می‌بخشد(توبه، آیات 25 و 26) و قدرتشان را چند برابر می‌کند تا جایی که بیست نفر در برابر دویست نفر قرار می‌گیرند و پیروز میدان می‌شوند.(انفال، آیه 65)
بنابراین، مؤمنان نباید از محاصره و کمبود اقتصادی و مانند آنها بهراسند و میدان را به دشمن دهند یا بخواهند برای حل مشکلات اقتصادی خویش‌، با دشمن مذاکره تسلیم طلبانه داشته باشند؛ زیرا اگر استقامت ورزند و به خدا توکل کنند خدا ایشان را از نظر اقتصادی نیز یاری کرده و بی‌نیاز از دشمنان می‌سازد(توبه، آیه 28)؛ چنان‌که با امدادهای غیبی دیگر از جمله توفان(احزاب، آیه 9) و دیگر اسباب ظاهری چون باران و خواب (انفال، آیه 11) و فرشتگان (احزاب،
 آیه 9) نه تنها محاصره را برطرف می‌کند(احزاب، آیه 9)، بلکه دشمنان را سرکوب کرده و با کوبیدن سرها و زدن گردن‌ها و انگشتان، آنان را به هلاکت می‌افکند.(انفال، آیات 9 تا 12)
تجربه محاصره مسلمانان در صدر اسلام 
بر اساس گزارش‌های قرآنی، دشمنان پیامبر(ص) و مؤمنان با بسیج احزاب از همه اطراف از مکه و غیر مکه، تلاش کردند تا پیامبر(ص) و مؤمنان را در مدینه به محاصره نظامی در آورند و ضمن قطع ارتباطات امدادرسانی و فعالیت‌های اقتصادی یعنی محاصره همه‌جانبه حتی با کمک یهودیان مدینه  و منافقان شهر از داخل، ضربات نهائی و کاری به اسلام و دولت و کیان اسلامی بزنند و مقاومت مؤمنان را در نطفه خفه کنند و اجازه گسترش نظام اسلامی را ندهند بلکه حتی دولت شهر اسلامی مدینه را نابود کرده و کار را یکسره کنند؛ اما خدا همه حیله‌های دشمنان را به خودشان بازگرداند و نه تنها احزاب را نابود کرد، بلکه منافقان و یهودیان را سرکوب نمود تا دولت شهر اسلامی بتواند به گسترش خویش ادامه دهد. قرآن بیان می‌کند که مسلمانان در مدینه از همه جهات در محاصره قرار گرفته بودند(احزاب، آیات 9 تا 11)؛ دشمنان افزون بر ایجاد اتحاد ظاهری با همه گروه‌ها و احزاب از یهود و مشرک و منافق، با بهره‌گیری از تبلیغات رسانه و جاسوس‌ها و جریان نفوذ داخلی در مدینه، تلاش کردند تا وحشت و اضطراب و تزلزل را در مسلمانان به ویژه سست ایمان‌ها ایجاد کنند.(همان) که از نگاه قرآن این امتحان و ابتلای بزرگی برای مسلمانان بود.(همان)
برخی از مسلمانان وقتی هجوم احزاب متحد به مدینه و محاصره فراگیر و همه‌جانبه را دیدند، نسبت به خدا بدگمان شدند و امید و یاس بر آنان غلبه کرد(همان)، اما مؤمنان با ایمان راسخ نه تنها نسبت به این محاصره تزلزل در دلهایشان راه نیافت، بلکه این ابتلای الهی موجب افزایش ایمان و تسلیم آنان نسبت به خدا و رویارویی و مقاومت قوی‌تر در برابر دشمن شد.(احزاب، آیه 22)
در حقیقت اطاعت پذیری مؤمنان از خدا و پیامبر(ص) در محاصره همه‌جانبه مدینه به رغم آگاهی و خوف از قدرت و شوکت دشمنان و توانایی ظاهری در حملات و هجوم، مؤمنان امیدوارانه براساس وعده الهی به ولایت و نصرت‌،پایداری کرده و با مقاومت خویش دشمنان را شکست داده و ناچار به عقب‌نشینی کردند.(همان)
مسلمانان در جریان محاصره احزاب با امید به نصرت و ولایت الهی، با استقامت و جهادی که از خود نشان دادند، دشمنان را به شکستی مذبوحانه کشاندند.(احزاب، آیات 9 تا 11 و 22 تا 25)
دشمنان که بر اساس محاسبات ظاهری، خود را پیروز میدان می‌دانستند، با مقاومت مؤمنان و امدادهای غیبی مواجه شدند و شکست خوردند، خشمگین شدند و غیظ بر آنان غلبه کرد.(همان)
باید توجه داشت که این شکست برای احزاب محاصره گر مدینه در شرایطی است که آنان ضمن بسیج همه تجهیزات و نفرات و بهره‌گیری از ابزارهای تبلیغی و رسانه‌ای قوی و همراهی منافقان و یهودیان در داخل مدینه برای فتنه‌گری و ضربه از داخل به دولت شهر مدینه تلاش کرده بودند. گزارش قرآن حاکی از آن است که منافقان در ایجاد تزلزل و اضطراب در میان مسلمانان سست ایمان تلاش بسیار کردند و حتی با فرار از میدان جنگ این اضطراب را تشدید کردند.(احزاب، آیات 12 و 13) اما مسلمانان با وعده‌ای که پیامبر(ص) نسبت به محاصره دشمنان داده بود، با استقامت توانستند با بهره‌گیری از نصرت و امدادهای غیبی الهی پیروز میدان شوند؛ زیرا مؤمنان به فرماندهی پیامبر(ص) ایمان داشته و تصمیمات او را 
مو به مو انجام می‌دادند.(احزاب، آیات 9 تا 13) این فرماندهی پیامبر(ص) و نیز اطاعت کامل مؤمنان راسخ از ایشان تا آنجا مهم و اساسی بود که خدا آن را به عنوان سرمشق مطرح می‌کند و از مؤمنان می‌خواهد تا این‌گونه عمل کنند.(احزاب، آیات 20 و 21)
همان گونه که محاصره‌،یک سازوکار مهم نظامی برای شکست دشمن است؛ مؤمنان نیز باید از این سازوکار به درستی بهره گیرند و دشمنان خویش را با محاصره به شکست بکشند.(توبه، آیات 5 تا 8) پس مؤمنان نباید تنها در مقام دفاع باشند و در اندیشه رفع تحریم دشمنان، بلکه می‌بایست راهبردی را در پیش گیرند که محاصره به عنوان یک سازوکار مورد استفاده قرار گیرد تا دشمن را به زانو در آورند و امنیت برای مؤمنان و مسلمانان فراهم آورند.(همان) از نظر قرآن، محاصره دشمنان باید تا زمان تسلیم و ایمان‌آوری آنان به اسلام ادامه یابد تا این‌گونه ریشه فتنه کنده و خشکانده شود.(همان)
به هر حال، محاصره مسلمانان از سوی دشمنان هر چند که یک تهدید بزرگ است، اما می‌تواند فرصتی بزرگ باشد تا توانایی و ظرفیت‌های بی‌پایان خویش را در سایه ایمان و اطاعت خدا و رهبری و بهره‌گیری از امدادهای غیبی الهی بروز و ظهور دهند.(احزاب، آیات 9 تا 25)
مطالعه خبر در منبع

نظرات کاربران
    برای ارسال نظر، لطفا وارد شوید.