دفن شدن اسرائیل در باتلاق غزه
کیهان . ۱۴۰۳/۸/۶، ۲۲:۳۰
حسن رضایی
معادلات در منطقه حساس غرب آسیا رو به پیچیدهتر شدن میرود و نگاه رسانهها و افکار عمومی جهان، هر روز بیشازپیش به این منطقه و تحولات پیرامون آن معطوف میشود. در چرایی و چیستی این وضعیت و ریشههای آن میتوان به تفصیل سخن گفت. کوتاهترین و بلیغترین توصیف از وضعیت جاری و حاضر را اما شاید رهبر معظم انقلاب در جریان دیدار با رئیس مجلس لبنان به تاریخ دوم خردادماه سال جاری ارائه کردند. در تاریخ مذکور، نبیه بری که برای ابراز همدردی با رهبری و ملت ایران در جریان شهادت شهید آیتالله سید ابراهیم رئیسی به تهران آمده بود، از رهبری حکیم انقلاب اسلامی شنید: «شرایط کنونی منطقه بهگونهای است که هم برای دشمن صهیونیستی شرایط مرگ و زندگی است و هم برای جبهه حق.» پس از آن، چنین سخنی بهکرات از سوی مسئولین و کارشناسان اسرائیلی نیز بهکرات شنیده شد و آنها از جنگ وجودی برای بقای اسرائیل سخن گفتند.
این یعنی آنکه طوفان الاقصی شرایط را به سمتی برده است که اکنون رژیم منحوس و پلید صهیونیستی لازم است؛ مانند زمان شکلگیری نطفه نامشروعش، برای بقا بجنگد و عجیب اینکه امروز نیز مانند آن روزها، مهمترین ابزار خود برای بقا را، قتلعام مردم عادی، زنان و کودکان و در یککلام، نسلکشی میبیند. تنها تفاوتی که در این میان حادث شده است، اینکه اکنون این رژیم خونخوار، در سایه حمایت تمدن وحشی غرب، مجهز به سلاحهای کشندهتری شده و میتواند سریعتر و در مقیاسی گستردهتر به نسلکشی و کودککشی بپردازد. انتشار مستند طنطوره در سال 2022، حقایق مهمی را پیرامون فرآیند تأسیس این رژیم جعلی بر پایه نسلکشی گسترده فلسطینیها در آن دوره آن افشا کرد. حالا ظاهراً زمان به عقب برگشته و دنیا قریب یک سال است که مجدداً سرگرم تماشای مجدد مستند طنطوره به صورت روزانه و زنده است. امری که موجب تنفر افکار عمومی جهان از صهیونیستها حتی در کشورهای غربی شده و از سویی، باطن خبیث آنها را برای تمام مردم دنیا افشا کرده است.
پخش زنده و روزانه مستند طنطوره
آلیس اشپری، ستوننویس مجلۀ اینترسپت، پس از انتشار عمومی مستند طنطوره، گفته بود: «این مستند، دروغی که در بطن افسانۀ تأسیس اسرائیل جاگرفته را برملا میکند.» عملیات تاریخی و مشروع طوفان الاقصی نیز اکنون چنین کارکردی پیدا کرده و تهمانده مشروعیت این رژیم جعلی را به باد خواهد داد تا دیگر کسی برای نبودنش در جهان دل نسوزاند. سازنده مستند طنطوره یک اسرائیلی است و از حقایقی حرف میزند که به مدت 30 سال از سوی دستگاه سانسور رژیم جعلی، اجازه انتشار نداشته است. ماجرا از این قرار است که قریب به سیسال پیش، یک دانشجوی تحصیلات تکمیلی دانشگاه حیفا به اسم تدی کاتز، تصمیم گرفت تا پایاننامهاش را دربارۀ وقایع دورۀ تأسیس اسرائیل در سال 1948 بنویسد. او روستای طنطوره را برای تحقیق خود انتخاب کرد: یکی از روستاهایی که بهزور اسلحه به تصرف یهودیانِ تازه از راه رسیده درآمد و سکنۀ فلسطینیاش کشته و آواره شدند.
کاتز بیش از 130 مصاحبه با شاهدان عینی ماجرا داشت و در نهایت در پایاننامۀ خود به این نتیجه رسید که تیپ الکسندرونی در آن روستا مرتکب کشتار شده است. پس از انتشار پایاننامه اما تیپ الکسندرونی از تدی کاتز بابت افترا و تهمت شکایت کرد. کاتز در آن زمان، مجبور به عذرخواهی و پس گرفتن حرفهایش شد و رسالهاش هم از کتابخانۀ دانشگاه برداشته شد. حالا اما یک تیم مستندساز سراغ کاتز رفته و با بررسی آرشیو مفصل نوارهای مصاحبههای او و گفتوگو با برخی از شاهدان عینی که هنوز زندهاند، گزارش مفصلتری در تبرئۀ او و تأیید روایت کاتز تهیه کردهاند. پر بیراه نیست اگر بگوییم نتانیاهوی نادان و دولتش، اکنون همان اقدام کاتز و همکارانش را در یک مقیاس بسیار بزرگتر و روزانه انجام میدهند تا همه دنیا متوجه ذات متوحش و خونخوار رژیم نامشروع اسرائیل شوند.
تناقضات اسرائیل و چرایی شکست حتمی آن
فارغ از مسائل انسانی و حوزه افکار عمومی که اسرائیل بازنده مطلق آن در یک سال گذشته بوده؛ اما سؤال این است که تحولات میدانی در حوزه جنگ محور مقاومت با اسرائیل به کدام سو میرود و این رژیم پلید چقدر به اهداف خود در این حوزه دستیافته؟ چشمانداز آینده جنگ چیست و سیر تحولات به کدام سو در حرکت است؟ جان مرشایمر دانشمند علوم سیاسی آمریکایی و بنیانگذار نظریه رئالیسم تهاجمی در روابط بینالملل که نظراتش بسیار در سطح دانشگاهی و رسانهای مورد توجه قرار میگیرد، معتقد است اسرائیل بازنده مطلق جنگ حاضر بوده است.
مرشایمر میگوید: «تا هفتم اکتبر نتانیاهو و همراهانش فکر میکردند که توانستهاند اوضاع داخل غزه را با تبدیل آن به یک زندان روباز و بزرگ، بهخوبی مدیریت کنند، اما کسی فکرش را نمیکرد که چنین چیزی در هفتم اکتبر روی دهد. اسرائیلیها بعد از آن شروع به نسلکشی کردند تا به فلسطینیها انگیزه قوی برای کوچ کردن بدهند و برای تکمیل این مسئله، سعی کردند که با از بین بردن بافت مسکونی غزه، آنجا را غیرقابل سکونت کنند. در نهایت اما آنها نتوانستند حماس را شکست دهند و نتوانستند گروگانها را برگردانند و نتوانستهاند آنجا را پاکسازی کنند.»
وی میافزاید: «خود اسرائیلیها میگویند: حماس 40 هزار نفر نیروی رزمی دارد و ما 12 هزار نفر از آنها را کشته ایم. در این زمینه اما کمی اغراق وجود دارد، اگر هم فرض کنیم که 12 هزار رزمنده از بین رفته باشند، بخش مهمی از سازمان رزمی حماس هنوز باقی مانده است. این در حالی است که اسرائیل تمام تیپهای رزمی خود را به جز یک تیپ از غزه خارج کرده است. پس چطور میخواهند حماس را شکست دهند؟! جواب این است که شکست نمیدهند! اگر مطبوعات اسرائیلی را رصد کنید، افراد زیادی هستند که میگویند هیچ راهی برای شکست دادن حماس وجود ندارد. آنها نخواهند توانست حماس را شکست دهند و حزبالله لبنان را هم نمیتوانند توانست شکست دهند. اسرائیل در غزه به دردسر بزرگی دچار شده است، این در حالی است که سال 2005، آریل شارون شهرکهای اسرائیلی موجود در غزه را تخلیه کرد چون شهرکنشینان در آنجا روزانه با مشکلات بزرگی مواجه بودند. الان ولی دوباره وارد غزه شدهاند و راهی هم برای پیروزی ندارند. اسرائیل بازنده این تنش بوده است.»
کاری که شهید یحیی سنوار با اسرائیل کرد
دیوید هرست، سردبیر میدل ایست آی در سالگرد نبرد طوفان الاقصی اما از زاویهای دیگر به موضوع نگاه کرده، از نظر شهید مجاهد، یحیی ابراهیم السنوار به تحلیل جنگ جاری و پیامدهای آن میپردازد. وی میگوید: «بیایید به اهداف راهبردی یحیی سنوار از انجام عملیات هفتم اکتبر بنگریم و ببینیم که کدام یک از این اهداف با گذر زمان به نتیجه رسیدهاند؟ پیش از هفتم اکتبر او دو هدف راهبردی داشت. در یکی از سخنرانیهایش گفته بود اشغالگری برای اسرائیل باید پرهزینه شود. در سخنرانی دیگری گفته بود فلسطینیان باید اسرائیلیها را با دو گزینه روشن روبهرو کنند. یا باید سرزمینهای اشغالی فلسطین را ترک کنند یا باید از منطقه و جامعه بینالمللی منزوی شوند. در مورد اول حماس قطعاً اشغالگری را برای اسرائیل پرهزینه کرده است. از آغاز جنگ طبق آمار رسمی خودشان، 1664 اسرائیلی کشته شدند که 706 نفر از آنها سرباز بودهاند و 17809 نفر نیز زخمی شدهاند. اقتصادشان ضربه خورده و سرمایهها در حال فرار هستند. دو میلیارد دلار نیز از حسابهای بانکی اسرائیلیها از ماه مه تا ژوئیه امسال پر کشیده است.»
وی میافزاید: «سنگینترین سیلی که سنوار به صورت اسرائیل وارد کرده است؛ اما جنگ روانی است. فروپاشی ناگهانی و آنی ارتش اسرائیل در حمله پارسال چنان اسرائیل را در بهت فرو برده است که به این زودی از آن بهبود نخواهد یافت. این حمله وظیفه بنیادین یک کشور برای دفاع از شهروندانش را زیر سؤال برد. از آغاز جنگ 143 هزار نفر از خانههایشان آواره شدهاند. آژیر هشدار در حدود هزار شهرک به صدا درآمده و باعث شده است که اسرائیلیها تقریباً 15 هزار بار به پناهگاهها بروند. ناامنی بخش جداییناپذیر از زندگی اسرائیلیها شده است؛ ولی بزرگترین تأثیر حمله حماس راجع به خود آرمان فلسطین بود. در ششم اکتبر آرمان فلسطین مرده بود اگر هنوز دفن نشده بود. 30 سال پس از معاهده اسلو، غزه منزوی و محاصره بود و کسی هم برایش مهم نبود و در عرصه بینالملل اسرائیل از هر زمان دیگری منزویتر شده بود. این جنگ نقاب لیبرال صهیونیستهای اسرائیل را برداشت. تصویر اسرائیل بهعنوان کودک نوپایی در خیابان که تلاش میکند در محلهای خشن از خود دفاع کند، با تصویر یک آدمخوار منطقه که هیچ قطبنمای اخلاقی ندارد جایگزین شد. جنگ نتانیاهو یک سال است که در جریان است و دندهعقب هم ندارد؛ ولی جنگ سنوار تازه آغاز شده است!»
دفن دکترین «بن گورین» مقدمه دفن اسرائیل است؟
مسئله دیگر در تحلیل جنگ حاضر، فرسایشی شدن آن و تأثیر مخرب این روند بر بقای بلندمدت رژیم جعلی است. از بدو تأسیس رژیم اشغالگر قدس، صهیونیستها به دلیل فقدان عمق راهبردی، کوچک بودن جغرافیا و محاصره بهوسیله کشورهای عربی مجبور به دنبال کردن مدل خاصی از عملیات نظامی با عنوان «دکترین بن گورین» شدند. بن گوریون ۳ اصل را برای جنگهای اسرائیل تعیین کرده بود. جنگ پیشدستانه و غافلگیری دشمن، دور ماندن شهرهای اسرائیل از جنگ و نهایتاً سریع و کوتاه بودن جنگ و فرسایشی نشدن آن. با وقوع عملیات تاریخی طوفان الاقصی اما اسرائیل در رعایت هر سه اصل در این جنگ ناکام ماند؛ هم غافلگیر شد، هم جبهه داخلی آن آسیب دید و هم تن به یک جنگ فرسایشی داد. مجموعه این تحولات نشان از آن دارد که خلاف پروپاگاندای رسانهای رژیم جعلی پس از ترور رهبران گروههای مقاومت، اسرائیل با بزرگترین بحران موجودیت خود از ابتدای تأسیس روبهرو است و اکنون نه از موضع قدرت و به برای پیروزی که در موضع غافلگیری و ضعف و برای بقا میجنگد. تنها ساعاتی پس از عملیات هفتم اکتبر، بنیامین نتانیاهو نخستوزیر رژیم صهیونیستی در قالب اهداف این رژیم در جنگ با حماس اعلام کرد، یکی از اهداف تلآویو نابودی تمام زیرساختهای نظامی- سیاسی حماس در نوار غزه و حذف رهبران آن است. آزادی گروگانها (اسرای اسرائیلی) و به دست گرفتن کنترل نوار غزه و بازگرداندن امنیت به سرزمینهای اشغالی بهویژه شهرکهای صهیونیستنشین، دیگر اهداف اعلامی نتانیاهو در ابتدای شروع عملیات طوفان الاقصی بوده است. اکنون هر ناظر منصفی با مشاهده صحنه جنگ، تصدیق میکند که اهداف اعلام شده، ناشی از عدم درک صحیح صحنه و متأثر از شوک بزرگ طوفانالاقصی، از سوی این جنایتکار جنگی اعلام شده و هرگز جامه عمل نخواهد پوشاند.
اخبار مشابه
سنوار شهید شد، اما حماس زنده است
دنیای اقتصاد . ۱۱ روز پیش
اسرائیل هر جا را که در ایران هدف قرار دهد، معادله قدرت را به صورت معناداری تغییر نخواهد داد / اسرائیل تاریخ خود را فراموش کرده؛ این فکر که حمله و اشغال لبنان، شمال را امن میکند، توهمی بیش نیست / شکست زمانی برای طرف مقابل معنا دارد که خود بپذیرد شکست خورده؛ بنابراین با قطع سر حزب الله و …
انتخاب . ۱۱ روز پیش
«یحیی سنوار» رهبر حماس کیست؟
فرارو . ۱۳ روز پیش