حسین فهمیده چگونه اجازه رفتن به جبهه گرفت؟

تابناک . ۱۴۰۳/۸/۸،‏ ۱۰:۳۷


فرهنگی » دفاع مقدس
294 بازدید
‍ پ

حسین فهمیده چگونه اجازه رفتن به جبهه گرفت؟

اگرچه فرماندهِ محمدحسین فهمیده اجازه حضور در میدان نبرد را به او نمی‌داد ولی غنیمت‌گرفتن این شهید نوجوان از دشمن بعثی باعث شد تا نظر فرمانده‌اش تغییر کند و به او اجازه حضور در میدان جنگ را هم بدهد.

به گزارش تابناک به نقل از ایرنا، امروز هشتم آبان مصادف با سالروز شهادت محمدحسین فهمیده است. وی ششم اردیبهشت‌ سال ۱۳۴۶ در محله پامنار قم به دنیا آمد و در محیطی مذهبی و خانواده‌ای متدین پرورش یافت. پدرش محمدتقی و مادرش فاطمه کریمی نام داشتند. حسین سال ۱۳۵۲ در دبستان روحانی قم مشغول به تحصیل شد و کلاس اول تا چهارم ابتدایی را در محضر معلمی روحانی گذراند. سال پنجم ابتدایی و اول و دوم راهنمایی را به خاطره مهاجرت خانواده اش به کرج در ۲ مدرسه از این شهر سپری کرد.

در سال‌های ۱۳۵۶ و ۱۳۵۷ اعلامیه‌های رهبر کبیر انقلاب اسلامی را پخش می‌کرد. ۱۲ ساله بود که حوادث کردستان اتفاق افتاد. او که عاشق امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی بود، خود را به کردستان رساند اما به دلیل سن کم و کوتاهی قد او را بازگرداندند.

حضور در جبهه‌های جنگ

حسین با شروع جنگ تحمیلی تصمیم گرفت به جبهه برود. یک روز که به بهانه خرید نان از منزل خارج شده بود، ۵۰ تومان به دوستش می‌دهد و از او می‌خواهد که نان بخرد و به منزل آن ها ببرد. بعد تصمیم خود را برای رفتن به خوزستان به او می‌گوید و از وی می‌خواهد که تا سه روز به خانواده‌اش خبر ندهد تا مانع رفتن او نشوند و سپس آن‌ها را مطلع کند. در تهران یکی از پاسداران کمیته متوجه تصمیم حسین شد و با او صحبت و سعی کرد، او را از تصمیمش منصرف کند اما موفق نشد.

خط مقدم جبهه و زخمی شدن

حسین در همان روزهای نخست حضور در جبهه با وجود سن کم به فرماندهان ثابت کرد که لیاقت و شهامت حضور در جبهه را دارد. او در همان مدت کوتاه رشادت‌های فراوانی از خود نشان داد. مدتی بعد او و دوستش محمدرضا شمس زخمی شدند و آنها را به بیمارستان ماهشهر بردند. حسین و محمدرضا تا حالشان خوب شد، دوباره به جبهه برگشتند اما این بار فرمانده اجازه نمی‌داد، حسین به خط مقدم برود. چند روز بعد به دلیل لیاقتی که از خود نشان داد، نظر فرمانده را جلب کرد؛ ماجرا از این قرار بود که حسین با مقدار زیادی لباس و اسلحه عراقی‌ها پیش فرمانده آمد. او با کمال تعجب فهمید که او آنها را با دست خالی از عراقی‌ها غنیمت گرفته است. به همین دلیل اجازه داد تا حسین دوباره به خط مقدم برگردد.

شهادت
حسین هشتم آبان سال ۱۳۵۹ به اتفاق دوست شهیدش محمدرضا شمس که در یک سنگر بودند در هجوم عراقی‌ها، محاصره شدند. محمدرضا زخمی شده بود. حسین با سختی و زحمت زیاد او را به پشت خط رساند. وقتی به سنگر بازگشت، دید پنج تانک عراقی به طرف رزمندگان اسلام هجوم آورده و در صدد محاصره و قتل عام آنها هستند. حسین در حالی که تعدادی نارنجک به کمر خود بسته بود به طرف تانک‌ها حرکت کرد. یک تیر به پای او اصابت کرد اما در اراده پولادین او خللی وارد نشد. در همان حال خود را به تانک رساند و به زیر آن انداخت و تانک منفجر شد. بعثی ها تصور کردند حمله‌ای از سوی رزمندگان صورت گرفته است. به همین دلیل به سرعت تانک‌ها را رها و فرار کردند و اینگونه حلقه محاصره شکسته شد و پس از مدتی نیروهای کمکی از راه رسیدند و آن قسمت را از وجود متجاوزان پاکسازی کردند.

آشنایی حسین با امام خمینی (ره) در ۱۰ سالگی

مجید برادر شهید فهمیده گفت: حسین قبل و بعد از انقلاب با اینکه سن کمی که داشت به دستورات امام خمینی (ره) خوب گوش می‌داد و به آن عمل می‌کرد. حسین در ۱۰ سالگی با امام خمینی (ره) آشنا شد و حرکت های انقلابی را آغاز کرد. برادرم در تظاهرات حمایت از امام خمینی (ره) شرکت داشت و اعلامیه های حضرت امام را در تهران پخش می‌کرد.

فرار از خانه به خاطر فعالیت‌های انقلابی و رفتن به جبهه

برادر شهید فهمیده اظهار داشت: حسین سه بار از خانه فرار کرد که ما فکر می کردیم، گم شده است. اولین بار هنوز انقلاب نشده بود. تلویزیون عکس او را پخش کرد. پدرم با پیگیری متوجه شد او در یک مسجد است. افرادی که در مسجد بودند، گفتند «برای انقلاب کار می کنیم و حسین خیلی به ما کمک می کند. تو را به خدا به او کاری نداشته باشید.» دومین بار که گم شد جنگ با منافقان در شهر پاوه بود. او بعد از شنیدن خبر جنگ در این شهر به آنجا رفته بود اما نیروهای کمیته به خاطر سن کم و قد کوتاهش او را برگرداندند و از مادرم تعهد گرفتند که او دیگر از شهر خارج نشود. بار سوم هم زمانی که نیروهای بعث به خرمشهر حمله کرده بودند، گم شد که بعد متوجه شدیم او به جبهه رفته است و با شهادت به آرزویش رسید.

مجید با بیان اینکه برادرم به خواندن نماز، قرآن و احترام به پدر و مادر بسیار اهمیت می داد، ادامه داد: شجاعت، مهربانی، ادب، شرکت در مجالس اهل بیت (ع)، هوشیاربودن، بصیرت، خوشرویی، اخلاق مداری، رفتار اجتماعی خوب و احترام به معلمان از دیگر ویژگی های برادرم بود.

وی با توجه به اینکه امام خمینی (ره) در دومین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی در پیامی فرمودند «رهبر ما آن طفل ۱۳ ساله‌ای است که با قلب کوچک خود که ارزشش از صدها زبان و قلم بزرگ‌تر است، با نارنجک، خود را زیر تانک دشمن انداخت و آن را منهدم نمود و خود نیز شربت شهادت نوشید.» گفت: حسین از سوی امام بزرگوار به عنوان یک الگو معرفی شد تا نوجوانان و جوانان از وی الگوبرداری کنند.

پیکر شهید فهمیده در قطعه ۲۴، ردیف ۴۴، شماره ۱۱ در بهشت زهرا به خاک سپرده شده است. اشیای بازمانده از این شهید نیز در موزه شهدا تهران نگهداری می‌شود و موزه شهدای دانش‌آموز در خانه پدری حسین فهمیده در کرج ساخته شده است. پیش‌ از آن هم تصویر شهید فهمیده به صورت نقش‌آب روی اسکناس چاپ شد.

بچه‌های بهشت یک مجموعه تلویزیونی به کارگردانی حسین قاسمی جامی است که سال ۱۳۷۷ درباره شهید فهمیده ساخته شده است. کتاب فهمیده؛ رزمنده کوچک به قلم قاسم کریمی و کتاب داستانیشهید فهمیده به قلم محمدرضا اصلانی و خواب خون نوشته محمد عزیزی درباره این شهید دانش‌آموز نوشته شده است.

مطالعه خبر در منبع

نظرات کاربران
    برای ارسال نظر، لطفا وارد شوید.