کار سختی است؛ بهویژه زمانی که خیلی از مدیران هرگز آموزش ندیدهاند که چگونه باید مدیریت کنند. بهترین راه برای اینکه کارکنانتان در شرایط پرتنش و استرسزا احساس احترام و ارزشمندی کنند، این است که همدلتر باشید، اما همدلی در محیط کار یعنی چه؟ و چگونه میتوان آن را عملی کرد؟
همدلی حس نیست، انتخاب است
به گفته «داویان هریس»، از نویسندگان وبسایت فستکامپنی، همدلی اغلب به اشتباه به عنوان یکجور واکنش یا پاسخ در مقابل موقعیتهای دشوار تصور میشود، اما در حقیقت همدلی بیش از آنکه یک ویژگی شخصیتی باشد، یک ذهنیت است. او توضیح میدهد که مدیر همدل بودن یا نبودن، فرق بین «دادن راهحل به کارکنان» و «پرورش افرادی که بتوانند از راه و روش خودشان به راهحل برسند» است. رهبری سازمانی همدلانه مستلزم این است که کاری کنید افرادتان احساس کنند حرفشان شنیده میشود و وجودشان ارزشمند است و رسیدن به چنین جایگاهی مستلزم این است که دیدگاهشان را بپرسید و گفتههایشان را در تصمیمیگیریهایتان اعمال کنید.
ارتباطات واضح و شفاف
یکی از مهمترین راههای ایجاد و حفظ اعتماد بهعنوان یک مدیر، صادق بودن و شفافیت حداکثری است. بهخصوص در دورانهای عدمقطعیت و عدماطمینان، کارکنان به دنبال پیامهای واضح و شفافی از سوی مدیران خود هستند که فراتر از دستورات و برنامهها باشد. در شرایط سخت و پراسترس، تا جایی که میتوانید اطلاعات بدهید و صادق باشید. مردم هوشمند هستند و کلیگوییهای بیاساس را به راحتی تشخیص میدهند. اینکه بتوانید دیدگاه، جهتگیری و اولویتهای تیم یا شرکت خود را بهوضوح بیان کنید و چرایی پشت آنها را هم توضیح دهید، میتواند تاثیر بسزایی داشته باشد. ایجاد انتظارات واقعبینانه هم بسیار مهم است. در شرایطی که خیلی چیزها خارج از کنترل به نظر میرسند، داشتن انتظارات روشن و واقعبینانه در مورد وظایف شغلی، استانداردهای رفتاری، پایداری حجم کار و انعطافپذیری کاری ضروری است.
خود را جای کارکنانتان قرار دهید
«استیون کوهلر»، یکی دیگر از نویسندگان وبسایت فستکامپنی، به مدیران توصیه میکند «عملگرایی همدلانه» را به کار بگیرند. او میگوید مدیریت زمانهای دشوار نیازمند این است که رهبران سازمانها واقعیتهای سخت کسب و کار را بپذیرند و در عین حال حواسشان باشد که این تصمیماتشان چه افرادی را تحتتاثیر قرار میدهد. به عبارت دیگر این رویکرد ترکیب شفقت و قاطعیت است و یکی از بهترین راههای عملی کردنش این است که خود را جای نیرویتان بگذارید و از دید آنها به شرایط نگاه کنید.
ممکن است این پیشنهاد خیلی بدیهی به نظر برسد، اما اغلب فراموش یا نادیده گرفته میشود. از خودتان بپرسید که اگر به من کار اضافهای داده شود، اگر خبر تعدیل نیروهای گسترده در صنعت خود را بشنوم، اگر بشنوم شرکت ما به اهداف مالی خود نرسیده، چه حسی خواهم داشت یا چه فکری میکنم؟ این شرایط چه تاثیر مستقیمی بر من، تیمم و خانوادهام خواهد داشت؟ و دوست دارم با من چگونه رفتار شود؟ پاسخ این سوالها رویکرد یک رهبر سازمانی همدل است. هرچه نباشد بیعلت نیست که میگویند «با دیگران آنگونه رفتار کن که دوست داری با تو رفتار شود» قاعده طلایی زندگی است.