در شرایطی که ترامپ بر سر کار آمده، غرب آسیا درگیر جنگ بوده و امکان رویارویی مستقیم ایران و اسرائیل هم وجود دارد و فراتر از این مسائل، موضوعات مورد مناقشه ایران و غرب به مسائل نظامی و منطقهای هم تسری یافته باید هوشمندانه عمل کرد.
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، با وجود یکسال مانده به پایان انقضای برجام و قطعنامه 2231 سازمان ملل و عدم بهرهمندی ایران از آن، تبعات توافق هستهای همچنان گریبانگیر کشور است و بر اساس شواهد موجود، یکسال پیشرو تا مهرماه 1404 شاهد اوج تنشها میان ایران و غرب خواهیم بود که علت آن تمایل غربیها برای کلیدزدن مکانیسم ماشه و بهرهبرداری از این بند موجود در برجام است. مکانیسم ماشه این اختیار را به کشورهای باقیمانده در برجام میدهد که با بهانهتراشی و ادعاهای واهی پیرامون برنامه هستهای ایران و ادعای تخطی از الزامات موجود در برجام، تحریمهای موجود در قطعنامه 1929 و پیشین شورایامنیت را بازگردانده و تدقیق در رویکرد اخیر آژانس انرژی اتمی ارتباط مستقیمی با این مسئله دارد.
سفر اخیر رافائل گروسی، مدیر کل آژانس انرژی اتمی به ایران و بازرسیهای وی از نقاط مختلف و مذاکره پیرامون موضوعات مورد مناقشه و از سویی صدور قطعنامه علیه ایران توسط شورای حکام آژانس، همگی نشاندهنده تدارکات جدی غرب در مواجهه با ایران برای نیل به هدف بازگرداندن تحریمهای شورایامنیت سازمانملل بهواسطه کلیدزدن مکانیسم ماشه است. در این مدت هر اندازه که ایران سعی داشته با حسن نیت و همکاری خطبطلانی بهروی ادعاهای واهی آژانس انرژی اتمی پیرامون ابعاد نظامی پرونده هستهای خود بکشد، فایدهای نداشته و حتی نگاه تعاملی و مذاکرهجویانه دولت جدید در مواجهه با غربیها بدینشکل با رویکرد خصمانه پاسخ داده شده است.
ورود به مرحله جدیدی از تقابل ایران و غرب پیرامون مسئله هستهای در شرایطی است که دولت اعتدال و بانیان برجام، بارها و بارها بر بستهشدن موضوع PMD (ادعاها درباره ابعاد نظامی پرونده هستهای ایران) در جریان توافق 2015 و پایان فضاسازی غربیها تاکید کرده و حتی وزیر خارجه دولت اعتدال که حالا در قامت معاون راهبردی رئیسجمهور ایفای نقش میکند، همواره احتمال متوسلشدن غربیها به مکانیسم ماشه را به دلایل مختلف ضعیف میدانست اما دورنمای یکسال آتی و عزم غرب برای تنگترکردن حلقه محاصره ایران در ابعاد مختلف، همگی از تلاش برای ساختن ادعاهای جدید و متعاقباً بازگرداندن شرایط به دوران قبل از برجام بهواسطه اسنپبک حکایت دارد. هر چند که حتی بازگشتن تحریمهای شورایامنیت بهدلیل حاکمیت تحریمهای آمریکا و تعمیق آن در ابعاد مختلف اثر چندانی ندارد اما بیم آن میرود که به این علت و با القای ترس به عموم جامعه همچون اوایل دهه 90، موضوع مذاکره تحت هر شرایطی به ترجیعبند فضای سیاسی و اجتماعی تبدیل شده و بار دیگر کشور در چاه توافقی فرورود که قاعدتاً با توجه به وضعیت موجود و افزایش سطح تخاصم و آرایش سیاسی موجود در غرب، تبعات آن بیش از برجام دامنگیر ایران شود.
برجام در فضای آرام بینالمللی و با محوریت اوبامای بهظاهر صلحطلب دموکرات و با حمایت اروپایی به سرانجام رسید که مسئله مورد مناقشه به پرونده هستهای محدود میشد و شد آنچه که نباید به وقوع میپیوست و ایران با وجود بهرهنبردن از این توافق و خروج آمریکا و بازگشتن تحریمها، همچنان در حال دست و پنجه نرمکردن با آثار و تبعات برجام است. حال در شرایطی که ترامپ بر سر کار آمده، غرب آسیا درگیر جنگ بوده و امکان رویارویی مستقیم ایران و اسرائیل هم وجود دارد و فراتر از این مسائل، موضوعات مورد مناقشه ایران و غرب به مسائل نظامی و منطقهای هم تسری یافته باید هوشمندانه عمل کرد. این توصیه بیشتر به طرف امریکایی و اروپایی است که سعی دارند بار دیگر با افزایش فشارها و تحریمهای ظالمانه راه رفته خود راچند باره بیازمایند .
ایران نشان داده است در صورتی که میز مذاکره از قواعد لازم برخوردار باشد از آن استقبال می کند. رویکرد کشور نسبت به آژانس بینالمللی انرژی اتمی و سفر گروسی به ایران و نحوه همکاری باوی این را نشان داد. ضمن آنکه از تهدیدهای هیچ کشوری نمی هراسد از همکاری و توافق عادلانه نیز استقبال می کند.