حسین شریعتمداری در جلسه مدیران رسانه با قالیباف به رئیس مجلس درباره اصلاح طلبان چه گفت؟
تجارت نیوز . ۱۴۰۳/۹/۶، ۱۵:۰۲
او در یادداشتی نوشت: دیشب در آستانه روز مجلس، به همراه جمع زیادی از مدیران و سردبیران رسانهها در ساختمان مشروطه مهمان محمدباقر قالیباف بودیم. در ابتدای صحبت کوتاهی که داشتم، یاد حسن مدرس که نامگذاری روز مجلس به یاد اوست گرامی داشتم و نیز یاد کردم از پارلمانتاریستهای تاریخساز ایران بهویژه دکتر محمد مصدق.
در ادامه خطاب به قالیباف گفتم که اگر میخواهد در صحنه سیاست نام نیکی از او بماند، ضروری است که پس از تجربه دو انتخابات اخیر مجلس و ریاستجمهوری، مسئولیت و نیز موقعیت سیاسی خود را نیک بشناسد و در جهت آن گام بردارد که این گام برداشتن از مسیر همراهی و همکاری و تعامل با مسعود پزشکیان و رویکرد مورد تایید اکثریت رایدهندگان میگذرد که در قالب وفاق ملی صورتبندی شده است.
به قالیباف گفتم پیشبرد سیاست وفاق دو وجه دارد. یکی، مواجهه با رادیکالیسم و بهویژه کنترل بازوی پارلمانی آن در برابر اقداماتی، چون مذاکرات، رفع فیلترینگ و آزادسازی اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی؛ و دوم، مواجهه با پوپولیسم که از برخورد با رادیکالیسم دشوارتر و پیچیدهتر است و آفات و آثار آن برای ملک و ملت افزونتر و درازدامنتر.
گفتم که پوپولیسم بهطور عام و "پوپولیسم پارلمانی" بهطور خاص، دارای پشتوانه اجتماعی است و به قیمت نابود کردن سرمایههای مادی و معنوی کشور و بهویژه محیط زیست، در پی گرفتن ژستهای مردمانگیزانه است. پوپولیسم عروس هزاردامادی است که تقریبا عموم اهل سیاست بهویژه بیریشهها و موجسواران مشتاق وصال اویند.
گفتم که جدیدترین مورد دلفریبیهای این عروس، تامین برق خانگی و قطع خاموشیها به قیمت ازسرگرفتن مازوتسوزی در سه نیروگاه پلمبشده است که وزیر نیرو هم با شور و شعف و فشار بر رئیسجمهور و سازمان حفاظت محیط زیست پیگیر آن است.
قالیباف البته در پاسخ گفت که تصمیم در سطح بالاتری گرفته شده و صرفا خواست وزیر نیست. عجب توجیهی! از هر قبیلهای یکی در این تصمیم نقش دارد تا نتوان هیچکس را متهم کرد. مسئولیت جان قربانیان مازوتسوزی بر گردن همه کسانی است که تصمیم به فک پلمب از نیروگاههای قاتل را بگیرند و پایان خاموشی را به قیمت عزای دیگران به جشن نشستهاند.
یکی از نکات جلسه نیز اظهارات حسین شریعتمداری علیه ازسرگیری مذاکرات و متهم کردن اصلاحطلبان به بحرانی نشان دادن شرایط بود.
درست میگفت که مذاکره امیدی چندان برنمیانگیزد؛ امید واقعی آن روز شکل میگیرد که یکی، چون او را از جای بلند کنند و صندلی کیهان به باخردان واگذارند.