هیچوقت چشمشان به گنبد فیروزهای و ستارههای چند پر اطراف آسمان نمای مینا نیفتاده، زیباییهای عمارت کلاه فرنگی را هم ندیدهاند.
همشهری آنلاین- رابعه تیموری:از عجایب کلیساهای وارطان مقدس، حضرت مریم و نیکلای مقدس هم فقط نقل و وصفی شنیدهاند، اما حالا میتوانند توصیف تصویر همه آنها را در اثر مکتوب امین شکورپور ببینند و نوشتهها و توضیحات او نقش روایتگر و تورلیدر این گردش مجازی را برای آنها بازی میکند. شکورپوراولین کتاب گردشگری ویژه نابینایان را نوشته و با خط بریل زیباییها و شگفتیهای اماکن گردشگری مرکز شهر را برای آنها نقل کرده است:
یک مخاطب خاص
برای کسانی که زیباییهای دنیا را میبینند، اثر امین شکورپور بیش از آن که به یک کتاب گردشگری شباهت داشته باشد، چند برگ کاغذ سفید است که فرورفتگیها و برجستگیهای سطور آن هیچ معنا و مفهومی ندارند، اما برای کسانی مانند خانم رفیعی این کتاب پنجرهای است رو به دنیای اطراف آنها که تا امروز برایشان رازآلود و ناشناخته مانده است. خانم رفیعی همکار نابینای شکورپور است که در تلفنخانه شهرداری منطقه ٧ کار میکند و به همان سبک و سیاقی که حروف و کلمات خط بریل را میشناسد، با اعداد و شمارههای روی دستگاه تلفن هم ارتباط برقرار میکند.
حسرتها و آرزوها
شکورپور به فراخور مسئولیتش در ستاد گردشگری شهرداری منطقه ٧، سالها برای گروهها و طیفهای مختلف تورهای تهران گردی تدارک دیده و آنها را به بازدید از بوستانهای سرسبز، موزههای جذاب و کلیساهای دیدنی مرکز شهر برده، اما همیشه در مخاطبان برنامههایش جای خالی نابینایان را احساس میکرد. او دوست داشت همانطور که طعم شیرین تماشای دیدنیهای طبیعی و تاریخی این نقطه مهم شهر را به معلولان جسمی حرکتی، معلولان اوتیسم و افراد ناشنوا میچشاند، این حس خوب را به نابینایان هم منتقل کند. این اشتیاق او زمانی بیشتر شد که تعدادی از دانشآموزان نابینا را به دیدن موزهای باصفا برد، اما در روز بازدید هر چه برایشان از زیباییهای اطرافش بیشتر میگفت، حسرت دیدن بیشتر در چشمهایشان مینشست. درحالیکه تلخی این تور گردشگری خاص هنوز از ذهن شکورپور دور نشده بود، اختلاطش با خانم رفیعی این حس او را دوچندان کرد. خانم تلفنچی بعد از ساعتی که درباره تورهای گردشگری شکورپور پرس و جو میکرد، حسرت چندینساله اش را به زبان آورد: «کاش چشمهای من هم میدیدند و میتوانستم در این تورها شرکت کنم...»
قدمی برای از قلم افتادهها
شکورپور با آن که برخورداری از نعمت بینایی او را از مشکلات و مسائل دنیای نابینایان دور کرده بود، با قواعد خط بریل آشنایی داشت و باتکیهبر این مهارت نیمبندش تصمیم گرفت جزئیات گذرها، بوستانها، نقاط تاریخی و دیگر مکانهای دیدنی مرکز شهر را با خط بریل دقیق و جزء به جزء بنویسد و نوشتههای خود را بهعنوان اولین کتاب گردشگری ویژه نابینایان منتشر کند. وقتی چندین ماه شب بیداری و قلم زدن شکورپور به ثمر نشست و کتاب به چاپ رسید، آقای نویسنده پیش از هر کاری احساس و نظر خانم رفیعی را در مورد این اثر خاص و متفاوت خود جویا شد و با دیدن ذوقوشوق همکار نابینایش یقین کرد بالاخره توانسته برای مخاطبان از قلم افتاده برنامههای گردشگری خود، قدمی موثر و ماندگار بردارد.
دست در دست تقدیر
امین شکورپور از آن دسته آدمهایی است که تقدیر هیچوقت دست آنها را رها نکرده و قدم به قدم بهدنبال خودش کشانده تا او را در همان نقطهای بنشاند که باید و شاید... شکورپور از نوجوانی اهل سفر بوده و وقتی با گروههای مختلف برای سیر و سیاحت به شهرهای دیدنی و تاریخی میرفت، با همان دوربین زنیت دستی قدیمی اش از مکانهای مختلف عکس میگرفت و در لابراتوار بهصورت تصاویرسیاه و سفید چاپ میکرد. وقتی هم به کشورهای مختلف سفر میکرد برای دانستن رمز و راز شکوفایی صنعت گردشگری آنها کنجکاوی به خرج میداد و دلش میخواست بتواند کشفیات و دانستههای خود را برای توسعه صنعت گردشگری کشورمان بهکار گیرد.
مشتریان پروپاقرص
٢١ سال پیش که او در شهرداری تهران مشغول کار شد، ستاد گردشگری این نهاد پا نگرفته و مفاهیمی مانند گردشگری شهری وارد حوزه مدیریت شهری نشده بود، اما در سال ١٣٩۵ که ستاد گردشگری منطقه ٧ آغاز بهکار کرد، فرصتی فراهم شد تا امینپور تواناییها و خلاقیتهای خود در این حوزه را نشان دهد. خدمات آموزشی امینپور در حوزه گردشگری مخاطبانی پروپاقرص دارد، اما گردشگران ایرانی و خارجی که در تورهای تهران گردی او شرکت میکنند، طالب و مشتری این تورها باقی میمانند. خانواده سفرای کشورهای مختلف، معلولان و افراد خاص، شاغلین حرفههای مختلف، سالمندان و کودکان ازجمله گروههایی هستند که از خدمات تهران گردی آقای تورلیدر خوشذوق بهرهمند شدهاند.