چرا اصلاح‌طلبان اصفهان ناکام ماندند؟

دنیای اقتصاد . ۱۴۰۳/۸/۱،‏ ۰:۲۷


نگاهی به انتخاب جمالی نژاد به‌عنوان استاندار اصفهان

گروه گزارش: اصلاح‌طلبان در اصفهان نتوانستند پزشکیان را در شهرشان به پیروزی برسانند و جلیلی جمعیت بیشتری از رای دهندگان را به‌سوی خود جلب کرد. اگرچه باید توجه داشت که اصلاح‌طلبان و اصولگرایان هر دو روی‌هم نتوانستند ۵۰ درصد مردم استان را با خود همراه کنند. درنتیجه نگاه‌ها باید بیشتر به‌سوی کسانی باشد که به هر دلیل با صندوق انتخابات فاصله گرفتند.

پس از انتخابات، اصلاح‌طلبان اصفهان به سراغ ادارات رفتند اما باید از سد استانداری عبور می‌کردند، سدی محکم که اصلاح‌طلبان در تاریخ ۴۶ ساله پس از انقلاب چندان توفیقات اجرایی و سیاسی در آن به دست نیاوردند و استانداران میانه‌رو مستقل مانند کرباسچی و جهانگیری خاطرات خوش‌تری برای مردم اصفهان به دنبال داشته‌اند. نکته قابل‌توجه اینجاست که همین دو نفر هم از میان استانداران اصفهان به سمت‌های بالاتر و سیاسی‌تر دست یافتند. اصفهان میزبان استاندارانی بوده  که رویکردهای سیاسی و جناحی بر روند کاری‌شان بسیار موثر بوده است.

در دولت چهاردهم نیز اصلاح‌طلبان به دنبال استانداری رفتند و انتظارات بسیاری دراین‌بین شکل گرفت، این انتظارات درنهایت منجر به تهیه فهرستی چندین نفره شد که هیچ‌کدام از آن‌ها موردقبول اسکندر مومنی، وزیر کشور، قرار نگرفت. چندی پیش بود که یکی از نمایندگان تندرو اصفهان  در مجلس که با آرایی اندک نسبت به‌کل آرا به نمایندگی رسید، پیشنهاد کرده بود جمالی نژاد استاندار بهتری است و همین اظهارنظر  موجب شدکه امروز جمالی نژاد باوجود نشستن بر صندلی استانداری دولت پزشکیان، سایه سنگین و ناخواسته جبهه پایداری را حمل ‌کند. دعوای لیست اصلاح‌طلبان و چهره‌های اصولگرایان به تضاد درونی میان اصلاح‌طلبان اصفهانی منجر شد. این تضاد درنهایت نتوانست به‌اجماع برسد اگرچه طهرانی، رئیس جبهه اصلاحات اصفهان مدعی است که آن‌ها می‌توانستند یک نفر را معرفی کنند اما تضمینی برای انتخاب آن فرد توسط وزارت کشور وجود نداشت. همین مساله باعث شد اصلاح‌طلبان به سراغ چند چهره متفاوت بروند. در میان نیروهای اصلاح‌طلبان نیز عده‌ای بازنشسته و عده‌ای بدون صلاحیت از نگاه دستگاه‌های نظارتی بودند. اصلاح‌طلبان این اختلاف را در مدیریت ستاد انتخاباتی‌شان نیز داشتند و این افراد به‌طورجدی دچار مشکل بر سر ریاست ستاد بودند. دوگانه رضایی-طهرانی به‌جایی رسید که اصلاح‌طلبان ناچار شدند تا خود پزشکیان میانشان داوری کند و درنهایت رضایی به ریاستی رسید که برای او منتهی به استانداری نشد. هرچند شنیده می‌شود خود اصلاح‌طلبان نیز از عملکرد او در استانداری راضی نبودند. رویکردهای محفلی نوروزی در شهرداری نیز تعدادی مخالف برای او ایجاد کرده بود که در کنار مخالف‌ت های وزارت کشور، او را از رسیدن به صندلی استانداری ناکام گذاشت. حالا اصلاح‌طلبان اصفهانی باید با استانداری وارد مراوده سیاسی شوند که اهرم فشار قابل‌توجهی با او ندارند. اگرچه جمالی نژاد از اصلاح‌طلبان اصفهانی  خواسته که لیست معاونینی برای او تنظیم کنند اما بازهم مشخص نیست او تا چه حد به این لیست وفادار بماند. قطعا گزینه‌های اصولگرایان برای معاونت سیاسی-امنیتی متعدد و تند خواهند بود تا رویکردهای معاون قبلی به حاشیه نرود اما تمام اختلاف اصلاح‌طلبان با دولت رئیسی در اصفهان دقیقا بر سر همین رویکردها بود. حالا در صورت تکرار رویه‌های استانداری قبل، دیگر برای اصفهانی‌ها تفاوتی ندارد پزشکیان رئیس جمهور باشد یا کسانی مانند جلیلی!

اما به‌واقع چه شد که اصلاح‌طلبان تا این حد ناکام ماندند؟ اصلاح‌طلبان به دلیل تضادهای درونی، عدم جذب نیروی جوان، عدم توان برای داشتن اهرم فشار سیاسی در اصفهان، فاصله از جامعه و عدم لابی‌گری صحیح در تهران، درگیر استانداری شدند که چندان ربطی به آن‌ها ندارد. این آش آن‌قدر شور شد که حتی ظریف هم در مراسم تودیع استاندار اشاره کرد که اصلاح‌طلبان نیز در این روند نقش دارند. حالا باید به آینده نگاه کرد، آینده‌ای که در ادارات دیگر باید آن را بررسی کرد. اصفهان هنوز مدیرانی را میزبانی می‌کند که در دولت رئیسی و روحانی با تعویض رویه و ظاهر بر صندلی خود نشستند و حالا باید دورویی سیاسی و اداری از اصفهان دور شود. برخی مدعی‌اند که کارکرد فنی افراد مهم است اما تخصص، تعهدی هم می‌خواهد و با افرادی که به دنبال قدرت در هر دولتی هستند، نمی‌توان یک مسیر مشخص را پیش برد.

این اتفاقات صرفا منحصر به اصفهان نیست و در یزد و شیراز هم شاهد تکرار این مساله هستیم. در فارس که قرار بود رشیدی کوچی جوان با توان و انگیزه به استانداری برسد، فردی به صندلی استانداری رسید که از قوه قضاییه آمده بود و شاید برای یک شهر فرهنگی با رویکرد گردشگری به‌اندازه کافی محبوب نباشد. در یزد نیز گزینه محبوب اصولگرایان به شکلی استاندار شد که اصلاح‌طلبان دیگر اهرمی برای فشار و تعامل با او ندارند. مشخص نیست منظور پزشکیان از این رفتارها وفاق با کدام طرف است. از یک‌سو پزشکیان و ظریف مدعی‌اند که باید با جامعه وفاق کرد و این دولت برای آشتی آمده و آن ۵۲ درصدی که رای ندادند بیشتر موردتوجه‌اند، از سوی دیگر هیچ استانداری که دل آن ۵۲ درصد را شاد کند، حتی به استانداری‌ها نزدیک هم نشده است. تاکنون هیچ چهره نام‌آشنا و محبوبی در دولت پزشکیان به استانداری‌ها راه نیافته و به‌نوعی دولت مرحوم رئیسی ( رئیس جمهور فقید) در حال تکرار با شیوه‌ای متفاوت است.

مطالعه خبر در منبع

نظرات کاربران
    برای ارسال نظر، لطفا وارد شوید.

    اخبار مشابه